مهمانی اعیانی رزمنده‌ها برای 2 فرمانده

سیدعبدالله کاظمی در روایتی خواندنی به ماجرای اولین دیدارش با حاج احمد متوسلیان و شهید همت در ضیافت رزمندگان کردستان اشاره می‌کند.
کد خبر: ۹۸۷۶۸
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۶ - 01September 2016

مهمانی اعیانی رزمنده‌ها برای 2 فرمانده

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، سیدعبدالله کاظمی از رزمندگان دوران دفاع مقدس و جانباز 50 درصد جنگ ازجمله کسانی است که توفیق همراهی با فرماندهانی چون حاج احمد متوسلیان و شهید همت را داشته است. کاظمی در خاطرهای خواندنی از ماجرای اولین دیدار با این 2 فرمانده بزرگ روایت میکند:  

در آبان ماه 1360 ما چند نفر بودیم که از روستای شیخ شبان به طرف شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری آمدیم و برای اعزام به جبهه ثبت نام کردیم. یک ماه آموزش نظامی عمومی را در شهرکرد دیدیم و به همراه 300 نفر به فرماندهی حاج غلامرضا کاووسی به غرب کشور، منطقه مریوان اعزام شدیم.

اکثر این عزیزان سه ماه در منطقه مریوان روی تپههای اطراف مستقر بودند و هدف اصلی آنها تامین جانی و مالی مردم در مقابل دشمنان دستنشانده بود. بقیه افراد که من نیز جزو آنها بودم به خط مقدم مشرف به حلبچه اعزام شدیم. این اعزام با آغاز عملیات محمد رسولالله(ص) به فرماندهی جاویدالاثر متوسلیان و همراهی شهید همت مصادف شد.

زمانی که به منطقه رسیدیم هیچگونه سرپناهی نداشتیم. با روشن شدن هوا به فکر درست کردن سنگر  افتادیم. من و بچهها که برای اولین بار به منطقه جنگی آمده و همگی جوان و سرحال بودیم به محل تدارکات رفتیم؛ تعدادی گونی خالی و ورق شیروانی تحویل گرفتیم و مشغول ساختن سنگر شدیم. در ساختن سنگر دقت به خرج دادیم و سنگر بزرگ و تمیزی که بتواند حدود 30 نفر را در خود جای دهد ساختیم. چند روزی بدین منوال گذشت و برف سنگینی بارید. تعداد زیادی نیرو به منطقه اعزام شدند، با اینکه از وجود آنها مطلع بودیم، ولی نمیدانستیم از کجا و چه کسانی هستند. هرکدام در آن شب سرد دنبال جای مناسبی میگشتند. یکی از نیروها که قد رشیدی داشت به سنگر ما وارد شد و پرسید: «میهمان نمیخواهید؟» با خوشرویی به وی تعارف کردیم که به دنبال او ده-دوازده نفری میهمان شدند.

سنگرمان شلوغ بود؛ اما کسی ناراضی نبود. در کنار هم از همه جا حرف زدیم. میهمانان که بچههای سپاه بودند به یکی دو نفر بیشتر از بقیه احترام میگذاشتند. با کنجکاوی متوجه شدیم که فرمانده لشکر محمد رسولالله(ص)، جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان و حاج همت و برادر ناهیدی که یکی از فعالان جنگ بود، در میان مهمانان هستند؛ برای همین تصمیم گرفتیم تغییراتی در برنامه غذایی بدهیم.

نان خشک و پنیر و کنسرو داشتیم. باید کاری میکردیم. شبانه یک دیگ بزرگ از تدارکات تحویل گرفتیم و در تاریک روشن هوا جعبههای چوبی را شکستیم. با روشن شدن هوا آتش روشن کردیم و دیگ را روی چاله گذاشتیم، داخل آن  برف ریختیم؛ برفها آب شدند. آب را صاف کردیم و جوشاندیم و با تلاش زیاد چایی درست کردیم. مشکل لیوان را هم حل کردیم و با تمیز کردن قوطیهای کنسرو در آنها چای ریختیم و خوردیم.

انتهای پیام/ 141

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار