قسمتی از وصیتنامه شهید «حسین احمدی»؛

پدر و مادر عزيز ان‌شاالله خدا قربانی شما را قبول كند

پدر و مادر عزیز، ان شاءالله خدا قربانی شما را قبول کند، همان طور که می‌دانید من امانتی بودم در نزد شما که الحمدالله خوب آن را نگه داشتید پس زمانی که صاحب امانت، امانتش را از شما پس گرفت که دیگر ناراحتی ندارد.
کد خبر: ۳۵۷۹۹۸
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۸:۵۸ - 15August 2019

پدر و مادر عزيز،ان شاءالله خدا قربانی شما را قبول كند

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از بوشهر، در روز ششم دی سال ۱۳۴۵ در روز‌های سرد زمستان روستای باغک شهرستان تنگستان استان بوشهر نوزاد پسری به نام حسین دیده به جهان گشود.

«شهید حسین احمدی» دوران طفولیت خود را در روستای باغک سپری کرد و در سن چهار سالگیش بود که  به دلیل موقعیت شغلی پدرخانواده راهی شهر بوشهر شدند، اما بعد از مدتی شهر اهرم در تنگستان منتقل شدند.

حسین در شش سالگی دوران تحصیلات ابتدائی خود را در شهر اهرم شروع و پس از گذشت یکسال زندگی در اهرم، دوباره در سال ۱۳۵۲ با خانواده راهی بوشهر شدند.

پس از پایان مقطع ابتدائی، شروع تحصیلات دوره راهنمائیش همزمان با انقلاب اسلامی شد و حسین مثل دیگر هم سن و سالانش با تمام عشق در تظاهرات علیه رژیم پهلوی شرکت می‌کرد.

این نوجوان تنگستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از نیرو‌های فعال انجمن اسلامی شد و در جریان فرمان امام راحل مبنی بر تشکیل بسیج به عضویت بسیج درآمد و در سنگر جهاد و علم و دانش فعال بود.

حسین با شروع جنگ تحمیلی به دنبال دفاع از وطن و وصال یار راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد و با نیرو‌های جنگ‌های نامنظم شهید چمران در جبهه‌ها حضور پیدا کرد و از نیرو‌های واحد اطلاعات و عملیات، در منطقه‌ی قصرشیرین و در ناوتیپ امیرالمومنین (ع) شد.

رزمنده کوچک دیار رئیسعلی دلواری حالا ۱۴ ساله شده بود و درحالیکه به نبرد با دشمنان اسلام همت می‌گماشت به درس و کلاس و مدرسه نیز اهمیت می‌داد.

وی در سرمای یخبندان و گرمای سوزان علاقه فراوانی به خواندن نماز شب داشت و راز و نیاز با معبودش را بسیار دوست داشت همیشه برادران خود را نصیحت به برنامه ریزی در زندگی می‌کرد ودر زمان مرخصی به سرکشی با خانواده و سایر دوستان بسیجی گروه مقاومت محله خود می‌رفت.

حسین در عملیات طراح دهلاویه، فتح (در پاک سازی کردستان)، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، خیبر، والفجر ۱، والفجر ۴ و والفجر ۸ شرکت کرد تا اینکه در عملیات والفجر ۸ مورد اصابت گلوله و گاز‌های شیمیایی دشمنان اسلام قرارگرفت و مجروح شد و در بیمارستان‌های اهواز و اصفهان بستری و بعد از گذشت یکماه مجددا راهی جبهه شد.

پس از عملیات والفجر ۸ که تعدادی از دوستان و همسنگرانش به شهادت رسیده بودند حالات روحی و ناراح کننده‌ای داشت و هر فرصتی را برای گوشه نشینی و خلوت غنیمت می‌شمرد و در جواب کسانی که به وی می‌گفتند: «حسین پس کی از جبهه تسویه حساب می‌کنی»؟ می‌گفت: «تا پایان نبرد تسویه‌حساب نخواهم کرد».

سرانجام «حسین احمدی» در شامگاه سه شنبه ۱۱ شهریورماه سال ۱۳۶۵ مصادف با ۲۷ ذی الحجه در عملیات کربلای ۳ روح پرتلاطمش از دوری رفیقانش آرام گرفت و به دیدار خالق خود شتافت و شهد شیرین شهادت را نوشید.

وصیتنامه شهید «حسین احمدی»

بسم رب الشهداء و الصدیقین

انا لله و انا الیه راجعون

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله اموتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون.

با درود بر امام غایب مهدی موعود (عج) و نایب بر حقش امام امت رهبرجهان اسلام و با درود و سلام بر ارواح پاک و طیبه‌ی شهیدان اسلام و با سلام بر امت شهید پرور و سلحشور ایران.

«شهادت فخر اولیاء الله است» این سخن امام بزرگوار ما است و آنان که طالب شهادت می‌باشند فقط آن را درک می‌کنند.

جوانان ما با روحیه‌ای بسیار بالا و با قلبی آکنده از ایمان و اخلاص به اسلام مشغول نبرد با کفر جهانی می‌باشند.

آنان که در تشییع جنازه من و امثال من شرکت می‌کنند باید این را بدانند که هدف این نیست که فقط به عزای شهیدان نشست باید دید کسانی که  گرانبهاترین هستی و همه چیز خود را تقدیم کرده‌اند برای کدامین هدف بود.

 آیا حسینیان فقط این اهداف را به ثمر می‌رسانند؟ البته به پشتیبانی و مدد زینبیان باشد که هدف و راه و روش آنان را دنبال کنیم.

برادران و خواهران عزیز مسلمان ایرانی ما همه عبد و بنده‌ی مولاییم و وظیفه‌ی بنده این است که اطاعت کند فرامین مولا را.

پس‌ای مسلمانان، بدانید مقامی که برای بندگان صالح در نظر گرفته شده، تمام دنیا و جلوه‌های ساختگی آن هم به اندازه ذره‌ای پیشش ارزش ندارند پس بکوشید به چنین مقام عالیه‌ای برسید.

 از شما می‌خواهم فقط به خاطر رسیدن به این مقامات، خدا را عبادت نکنید بلکه، چون سزاوار عبادت می‌باشد در برابر او به خاک بیفتید،  این را بدانید که، چون وارثین دین محمد (ص) هستید و مسئولیت خاتمیت دین را بر دوش‌های خود نهاده‌اید باید از آن حتی با نثار زندگ خود حراست نمایید.‌ای جوانان و کسانی که مرا می‌شناسید و فکر میی کنید که فقط خدا انسان را آفریده که بخورد و بیاشامد و بخوابد و به دنبال لذت‌های نفسانیش باشد دانید سخت در اشتباه هستید.

بیایید خلیفه‌ی برحق خدا بر روی زمین باشید بیایید مؤمن و باتقوا باشید این دنیا میدان آزمایش می‌باشد زندگی جاویدی که نوید رسیدن به آن داده شده در آن دنیا وجود دارد.

کاری کنید که در آن دنیا در برابر مولای خود و در برابر فرستاده‌ی او محمد (ص) روسفید باشید.

پروردگارا، همانطور که دعای مرا اجابت کردی دعای مردم قهرمان ایران را هم برای پیروزی رزمندگان اسلام و طول عمر امام اجابت کن.

پدر و مادر عزیز وگرامیم، خدا قربانی شما را قبول کند انشاءالله. همان طور که می‌دانید من امانتی بودم در نزد شما که الحمدالله خوب آن را نگه داشتید پس زمانی که صاحب امانت، امانتش را از شما پس گرفت که دیگر ناراحتی ندارد شما فقط باید در این فکر باشید که آیا امانت را به درستی تحویل داده‌اید یا نه؟

امیدورام که هر چه بدی از من دیدید به بزرگی خودتان مرا ببخشید هر کسی که از من بدی دیده است برای رضای خدا مرا ببخشد. والسلام.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها