به گزارش خبرنگار دفاعپرس از آذربایجان شرقی، شهید «ارشد قربی بیرق»، سال 1336 در تبریز به دنیا آمد. او در کودکی بسیار مؤدب، خوش اخلاق و با استعداد بود و رفتار بسیار خاضعانه در مقابل پدر و مادر داشت؛ با دوستان خوشرفتار و در درس بسیار کوشا بود؛ به دوستان در درس کمک میکرد، قالیبافی میکرد و به هیاتهای مذهبی علاقه داشت.
این شهید والامقام با خواهرانش خیلی مهربان بود، برای سپاسگزاری از مادر تلاش میکرد حتی با تقدیم یک شاخه گل.
دوران جوانی
شهید «ارشد قربی» در راهپیماییهای علیه رژیم شاه به طور مستمر شرکت میکرد و به عنوان کارمند در بخش مهندسی کشتی در نیروی دریایی ارتش در بندرعباس مشغول به کار شد.
تحصیلات خود را در هنرستان به اتمام رساند و قبل از رفتن به سربازی، در کلاسهای پیکار با بیسوادی تدریس میکرد و به همسایهها درس یاد میداد و حتی تابستانها به صورت داوطلبانه به روستاها اعزام میشد.
پس از انقلاب در جهاد سازندگی و برای احداث مدارس به صورت داوطلبانه خدمت میکرد. در جوانی بسیار دستگیر افراد ناتوان و مستمند بود و بعد از اشتغال به کار و داشتن درآمد بیشتر و گستردهتر به این امر اقدام مینمود.
خانوادهاش میگویند بعد از شهادتش مطلع شدیم به برخی از همسایگان نیازمند به طور مرتب و ماهانه کمک میکرد. همچنین مردی بود که برای زایمان همسرش پول نداشت و ایشان کمک کرده بود و فهمیدیم حقوق خود را بین نیازمندان تقسیم میکرده است.
شهید «ارشد قربی» همواره میگفت بیریا کار کنید و همکاری و حضور گستردهای در مسجد محل (مسجد شالچیلار) و با بسیج آن داشت.
در زمان حضور در بندرعباس با دو نفر از همکاران و همرزمانش به روستاهای اطراف رفته و برای مردم کارهایی مانند آبرسانی و ... انجام میداد و از طرف گروهک فرقان در بندرعباس به اعدام صحرایی محکوم شده بود.
دوران رزمندگی
با اینکه ایشان عضو نیروی دریایی بود اما مرخصی گرفته و در دروه مرخصی به عنوان بسیجی در جبههها حضور مییافت. هم به عنوان راننده قایق در رودخانه کرخه حضور داشت و هم به صورت رزمنده در مناطق زمینی.
این شهید والامقام 4 مرتبه به صورت داوطلب به جبهه اعزام شد که اولین آن در آبان سال 1359 بود.
شهادت
قبل از شهادت با هیات عزاداری پس از زیارت مشهد مقدس به مزار 72 تن آمده و گفته بود انشاالله خدا اینجا را قسمت منکند و سه ماه بعد در جوار مزار 72 تن به خاک سپرده شد.
او در تاریخ نهم آذر سال 1360 در منطقه بستان به شهادت رسید. کمی قبل از شهادت به یکی از خواهرانش که معلم بود مراجعه کرده و نوار حاوی وصیت نامهاش را به او داده و گفته بود در شرایطی که ناموس مردم زیرپا مانده باید در جبهه تا پای جان حضور داشت، ما میرویم کار حسینی انجام دهیم و شما هم کار زینبی کنید.
در آخرین اعزام که در شهریور سال 1360 بود، با لباسی مشکی که در غم شهادت شهید مدنی، دومین شهید محراب پوشیده بود به عنوان بسیجی به جبهه اعزام شد و در هنگام شهادت نیز همین پیراهن بر تنش بود و با همان لباس دفن شد.
زمانی که در منطقه بستان به عنوان عضو گروه جنگهای نامنظم حضور داشتند، محل آنها توسط عراقیها شناسایی شده و در هجوم دشمن به محل قایقهایشان، رزمنده همراه ایشان به لای نیزارها میرود و شهید «ارشد بیرق» برای محفوظ ماندن نقشهها و مدارک عملیاتی موجود در قایق از دسترس عراقیها، اقدام به حرکت دادن قایق میکند که گلوله آر-پی-جی به سمت قایق شلیک میشود.
با برخورد گلوله آر-پی-جی سر ایشان از بدن جدا شده و به روی زمین یا نیزار میافتد و بدن در قایق میماند. همسایگان از شهادت ایشان توسط روزنامه مطلع شده و به خانواده اطلاع دادند.
به درخواست شهید که گفته بود مرا در کنار معلمم شهید چمران دفن کنید، پیکر شهید به بهشت زهرا منتقل و در جایی بین مزار شهید چمران و 72 تن دفن شد.
انتهای پیام/