معرفی کتاب/

بی سانسور با حمید حسام/ «در جست‌وجوی مهتاب» ابعاد ناگفته‌ی یک نویسنده است

کتاب «در جست‌وجوی مهتاب» زندگی و نویسندگی حمید حسام، نویسنده مطرحی است که آثاری وی توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد تجلیل قرار گرفته است.
کد خبر: ۳۷۳۴۶۱
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۸ - ۰۲:۲۸ - 10December 2019

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «در جست‌وجوی مهتاب» نام جدیدترین کتاب حسین قرایی است که به شیوه مصاحبه به زندگی و نویسندگی حمید حسام پرداخته است. این کتاب در 175 صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده که بُعد دیگری را از یک نویسنده پیشرو در زمینه ادبیات دفاع مقدس نمایان می‌کند.

پرداختن به ابعاد ادبی حمید حسام به دلیل تلمذ وی از حضور اساتیدی چون دکتر مهدی درخشان، حسین لسان، سید ضیاءالدین سجادی، دکتر بحرالعلومی، دکتر عبدالحسین زرین کوب، دکتر سید جعفر شهیدی، دکتر شفیعی کدکنی، مظاهر مصفا و ... مهم و آشنایی با روش و منش او در نگارش و خلق آثار ادبی قابل توجه است.

کتاب «در جست‌وجوی مهتاب» زندگی و نویسندگی حمید حسام، نویسنده مطرحی است که آثاری وی توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد تجلیل قرار گرفته است. ایشان در یادداشتی بر کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خطاب به این نویسنده آورده است؛ «سلام بر حمید حسام که دردانه‌هایی چون سُلگی و خوش‌لفظ را به ما شناساند نویسنده نیز خود از خیل همین دلدادگان و تجربه‌دیدگان است».

بی سانسور با حمید حسام/ «در جست‌وجوی مهتاب» ابعاد ناگفته‌ی یک نویسنده است

قرایی در مقدمه این کتاب آورده است؛ دقیقاً هفده سال از اولین دیدارم با «حمید حسام» می‎گذرد. با یکی از نویسندگان به دیدارش رفته بودیم. آن سال‌ها، سال‌های حضور ایشان در معاونت ادبیات و انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس بود. دیدارمان خیلی رسمی و خشک بود. پس از آن دیدار کوتاه، موقعِ خداحافظی کتاب «دلیل» را که به قلم خودش به من هدیه داد.

چون در اولین برخورد با هم گرم و گیرا نبودیم «دلیل» را با بی‌میلی باز کردم دیدم صفحه اولش نوشته؛
اگر دل دلیل است آورده‌ایم
اگر داغ شرط است ما برده‌ایم

ورق زدم، مغناطیس خاطرات نابغه اطلاعات عملیات «شهید علی چیت‌سازیان» و سبک خاطره‌نویسی حسام، براده‌های وجود مرا به خودش جذب کرد. شیوه و شگرد نوشتاری «دلیل» ویزا داد تا به سرزمین نوشته‌های حسام ورود کنم. سال 92 دیدار دومم با حمید حسام رقم خورد. مراسم رونمایی از کتاب «فقط غلام حسین باش» بود. شهید حسین همدانی، حسین رفیعی، گلعلی بابایی و خیل و سیل دوستان و دوستداران حمید حسام و حسین رفیعی که راوی کتاب بود، جمع بودند.

شهید همدانی از تاثیرگذاری زبان حسام روایت می‌کرد و رفیعی از مردانگی و صبوری و مروتش و گلعلی بابایی از شیوه شیرین نویسندگی‌اش سخن می‌راند. قبل از برنامه، مصاحبه مفصلی با نویسنده «فقط غلام حسین باش» گرفته بودم و آنجا شستم خبردار شده بود که حسام، نویسنده‌ای خلاق، باسواد و صاحب مطالعات گسترده در گستره ادبیات دفاع مقدس.

پس از پایان مراسم رونمایی، درگوشی گفت :«کتابی در مورد علی خوش‌لفظ نوشته‌ام، که دو سال است منتظرم چاپ شود، اگر چاپ شد حتماً بخوان چون خیلی به این کتاب علاقه دارم و عطش انتشارش را دارم.» که دست برقضا کتاب چاپ شد و ضریب رسانه‌ای گرفت و نامش شد؛ «وقتی مهتاب گم شد» و بی‌راه نبود که چرا حسام شیدای علی آقایِ خوش‌لفظ بود. این تجلی شیدایی را می‌توان از مقدمه تا صفحات پایانی کتاب به تماشا نشست.

اما «در جست‌وجوی مهتاب» حاصل پنج جلسه مفصل با حمید حسام است که یکی در همدان و سه جلسه در تهران و یک بار هم تلفنی انجام شد. با احتساب این که یافتن ستاره‌ی سهیلی به نام حمید حسام کار سختی است و حدود سه ماه این پنج جلسه طول کشید.

قبل از اینکه نوشتن کتاب را شروع کنم با دوستان نویسنده و برخی همرزمان حسام گفت‌وگو کردم تا جوانب شخصیتی و ادبی او بیشتر برایم تبیین شود. در این میان با نویسندگان و محققان حوزه دفاع مقدس بیشتر نشستم و نکاتشان را یادداشت کردم. در گفت‌وگوی مفصل با حسام، این نکات ریز و درشت به کمکم آمد. حدود دو ماه ویرایش و چکش کاری کتاب، کتاب شناسی، سال شمار، نمایه و خرده‎کاری‌هایی از این قبیل و قبیله زمان برد، ولی از این گذران زمان دل شاد بودم چراکه داشتم می‌کوشیدم چهره ادبی یکی از اثرگذارانِ حوزه نویسندگی دفاع مقدس را از غوغای غبار نمایان کنم.

پرسش‌هایی که گفت‌وگوی مطول کتاب «در جست‌وجوی مهتاب» را شیرازه بسته است بیشتر از این منظر است که تابلوی نویسندگی حمید حسام را به دیوار ادبیات معاصر بکوبد تا جوانان علاقه‌مند به ادبیات از تماشای آن لذت ببرند. وقتی از حسام پرسش‌های پی در پی می‌پرسیدم و طریق پاسخ‌هایش را می‌شنیدم او را در «طریق لاله‌ها» می‌دیدم، لاله‌ای که «سید حسن حسینی» سال‌ها پیش تصورش کرده بود. نمی‌دانم چرا این رباعی سید، در مصاحبه با حسام مرا هم مست می‌داشت!

هرچند که از آینه بی‌رنگ تر است
از خاطره غنچه‌ها دلم تنگ تر است
بشکن دل بی نوای ما را ای عشق
این ساز شکسته‌اش خوش آهنگ تر است

شاید این که شاهد شهادت دوست و مرادش حسین همدانی شده بود این دل شکستگی‌اش ضریب می‌گرفت.
حسام، متولد روز عاشوراست؛ دست پرورده پدری ادب دوست و مادری زلال. روایت صادقانه و بدون سانسور او از کودکی تا امروزش را در قاب «در جست‌وجوی مهتاب» تصویر کرده است. براین نظرم که اگر دل دلیل عشق بوده، حسام آورده و اگر داغ شرط عاشقی بوده، حسام بازی را برده است.

بی سانسور با حمید حسام/ «در جست‌وجوی مهتاب» ابعاد ناگفته‌ی یک نویسنده است

می‌توانید این را از «قیصر امین‌پور» هم دانشگاهی دوره لیسانس حسام، بپرسید: زیرا او آدم شناس‌تر است تا من؛
اگر دشنه دشمنان، گردنیم!
اگر خنجر دوستان، گُرده‌ایم!
گواهی بخواهید، اینک گواه:
همین زخم‌هایی که نشمرده‌ایم!
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده‌ایم

غرضم از قطار کردن کلمات در قالب مقدمه این بود که بگویم حسام از جرگه معدود چهره‌هایی است که اسلوب نویسندگی منحصر به‌فردی در حوزه خاطره و زندگی‌نامه نویسی دارد و با سندهای منگوله‌دار علم و صداقت در نوشته‌هایش طرح‌هایی نو در می‌اندازد. اگر «دلیل»، «آب هرگز نمی‌میرد»، «وقتی مهتاب گم شد» و دیگر آثار او را بخوانید شاید با صاحب این قلم هم نظر شوید.

در پایان به این دل خوشم که با نگاشتن این کتاب توانسته باشم بخشی از پازل زندگی ادیبانه و شگرد نویسندگی حسام را تصویر کرده باشم. از خوانندگان عزیز، خواهشمندم تا کاستی‌های کتاب را گوشزد کنند تا در چاپ‌های بعدی از رهگذر راهنمایی‌هایشان بهره ببرم.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها