وصیتنامه شهید «محمدعلی احمدی»؛

افتخار می‌کنم در لباس پاسداری داماد شده‌ام

در فرازی از وصیتنامه شهید «محمدعلی احمدی» آمده است: حجله دامادی‌ام سنگرم و لباس دامادی‌ام لباس پاسداری خواهد بود. من افتخار می‌کنم که در این راه داماد شده‌ام هر چند دور از شما داماد شده‌ام.
کد خبر: ۳۸۸۲۹۴
تاریخ انتشار: ۰۴ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۰ - 23March 2020

لباس دامادی ام لباس پاسداری است و افتخار می‌كنم در این راه داماد شده امبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، شهید «محمدعلی احمدی» فرزند «نورعلی» در چهارم فروردین 1346 در روستای كلاء قائمشهر به دنیا آمد و در تاریخ هفتم تیر 1366 در منطقه عملیاتی ماووت به شهادت رسید.

در وصیتنامه این شهید آمده است:

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون

با سلام و درود بر مهدی موعود امام زمان و سلام بر رزمندگان خستگی ناپذیر كه هر روز حماسه‌های جدید می‌آفرینند و درود و سلام بر شهیدان گلگون كفن. بالاخص شهیدان دیارمان. اینجانب «محمدعلی احمدی» فرزند نورعلی متولد سال 1346 از روستای كلاء قائمشهر وصیتنامه را به صورت مختصر كه در موقع رفتن به خط مقدم منطقه جنگی غرب كردستان عراق است برایتان كه از تمامی وجودم سرچشمه می‌گیرد و به صورت نوار ضبط گردیده است باز می‌كنم.

خانواده گرامی! قبل از شروع سخنم به شما بگویم صبور و بردباری شما خنجری است بر قلب دشمن شما نبایستی بعد از مرگم شهادت گریه و شیون كنید.

پدرم! می‌دانم چقدر برای من زحمت كشیده ای من زحمت‌های شما را درك كرده ام ولی چه كنم مزدش را از خداوند بگیرید چون ما امانتی هستیم كه خداوند به شما داده است ولی امانت خودش را می‌خواهد مادرم می‌دانم آرزوهای زیادی داشتید می‌دانم می‌خواستی دامادم كنی و شاید خیلی بیشتر از این بر سر من آرزو داشتید؛ لذا من شهادت را قبول كرده ام ولی عروسم گلوله‌های دشمن خواهد بود كه در برم می‌آید.

حجله دامادی ام سنگرم و لباس دامادی ام لباس پاسداری خواهد بود. من افتخار می‌كنم كه در این راه داماد شده ام هر چند دور از شما داماد شده ام. نزدیك به دو ماهی است كه مرا دربرتان نمی‌بینید و مرا ندیده اید و اما بدانید لباس دامادی به پیش‌تان خواهد آمد.

مادرجان! از شما عاجزانه و مخلصانه می‌خواهم ناراحتی نكنید برای من فكر نكن كه من زحمت‌های شما مادر عزیزم را فراموش نكرده ام. می‌دانم شما روی گهواره ام می‌نشستی و مرا خوابم می‌كردی می‌دانم تا اینقدر شده ام و بر این قامت رسیده ام شما زحمت كشیده اید لذا باید مزد هم گرفت و بی‌فیض نمانید مزد را از خداوند می‌گیرید.

شما خواهرانم! نصیحتم به شما این است ناراحت نباشید هرگز لباس سیاه بر تن نكنید تا دشمنان ما سوء استفاده كنند و گوش به حرفهای پدر و مادر بزرگوارم دهید.

و تو ای نور چشم من برادرم! می‌دانم با كشته شدن من ناراحت می‌شوی. بعد از مرگم هرگز ناراحت نباش گوش به حرفهای پدر و مادر مهربانم بدهید و در كارها كمك شان كن و تو ای همسنگر من ادامه دهنده راه من باش. جای خالی مرا در خانه پر كن و به مادر و پدر بزرگوارم دلداری بده و ان شاء الله صحیح و سالم خدمت خود را تمام می‌كنی. تو برادر بزرگوارم! مواظب برادرهای كوچك من باشید.

اما به شما دوستان و آشنایان و فامیلان اگر بدی از جانب من بر شما كرده ام باید حلالم كنید و هرگز بیشتر از این مزاحم اوقاتتان نمی‌شوم.

محمدعلی احمدی

مورخ 28/3/66

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار