زندگی‌نامه شهید «حسن محمدی ریحان‌آبادی»؛

شهیدی که برای حضور در خط مقدم اعتصاب غذا کرد

پدرم! من یک سرباز اسلام هستم. چرا در پادگان باشم و برادرهای ما را در جبهه نبرد شهید کنند؟ من برای حضور در خط مقدم جبهه اعتصاب غذا کردم و داوطلبانه به جبهه جنگ اعزام شده‌ام و در این موقعیت حساس کشورمان باید از خود بگذریم تا دشمن زبون و خار را از بین برده تا در برابر این کفرورزان ایستادگی کرده تا همه آنها را در آتش دوزخ برانیم...
کد خبر: ۳۹۸۲۱۹
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۱:۵۵ - 23May 2020

شهیدی که برای حضور در خط مقدم اعتصاب غذا کردبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، شهید «حسن محمدی ریحان‌آبادی» فرزند «محمدتقی» در سال 1341 در یک خانواده مذهبی و کشاورز در روستای ریحان‌آباد گلوگاه متولد شد. او در نوجوانی به کشاورزی و دامداری و سپس به مکانیکی ماشین و جوشکاری در شهرستان بهشهر مشغول بود. او در کارش بسیار جدی بود و علاقه زیادی از خودش نشان می‌داد و نظم و انظباط را در محیط کار رعایت می‌کرد.

وی از کودکی تا هنگام شهادت در بیشتر زندگی‌اش مشغول به کار بود و تنبلی و بیکاری را عار می‌دانست. این شهید مهربان، خوش‌رفتار و متواضع بود. همیشه روحیه بشاش شادابی داشت و نسبت به پدر و مادر خود، ادب و احترام را بسیار رعایت می‌کرد. هیچ‌وقت دوست نداشت کسی از او برنجد. فردی بسیار آرام بود و چهره‌ای شاداب داشت. همواره با لبخندهای مهرآمیز همگان را به خد جذب می‌کرد.

شهید با دوستان و بستگان و مدافعان انقلاب رابطه‌ای حسنه و برخورد  مودبانه داشت اما در مقابل زورگویان، مقاوم و انعطاف‌ناپذیر بود. ایشان علاقه زیادی به عبادت داشت. سر وقت نماز خواندن را دوست می‌داشت و بیشتر مواقع نمازش را به جماعت می‌خواند. اگر فردی از خانواده نمازش را سر وقت نمی‌خواند به آنها گوشزد می‌کرد. این شهید بزرگوار قبل رسیدن به سن بلوغ نماز و روزه‌اش را کامل انجام می‌داد و به مسائل اخروی توجه بسیاری داشت.

شهید علاقه زیادی به امام و روحانیت داشت. به انقلاب اسلامی افتخار می‌کرد و عشق می‌ورزید و در مورد جنگ می‌گفت: «جنگی که بر ما تحمیل شد ابرقدرت‌های شرق و غرب برای نابودی اسلام و مسلمین طراحی کردند و برای حفظ انقلاب باید در مقابل این زورگویان و متجاوزان ایستادگی کرد و خود را فدای دین خدا نمود تا پیروزی نهایی به فضل خداوند به دست آید. شهدا خود را تقدیم انقلاب کردند و ما وظیفه دارین این انقلاب را حفظ کنیم و سفارش می‌کرد یک لحظه از فرامین امام غفلت نکنید و عظمت و قدر این نعمت گرانبهایی که خداوند به ما منت نهاده را باید بدانیم و از آن حداکثر استفاده را بنماییم.

این شهید از اینکه در موقع حساس و سرنوشت‌ساز کشور دفترجه آماده به خدمت سربازی را دریافت کرد اظهار رضایت و خوشحالی می‌کرد. او در مورخه یکم دی 1360 به خدمت سربازی اعزام شد. ابتدا دوره آموزشی را در شیراز و سپس به یکی از زاغه‌های مهمات اصفهان منتقل شد. سرانجام در تاریخ دوازدهم اردیبهشت 1361 در عملیات بیت المقدس در شهر خرمشهر به شهادت رسید.

قسمتی از نامه این سرباز شهید در ادامه می‌آید:

پدرم! من یک سرباز اسلام هستم. چرا توی پادگان باشم و برادرهای ما را در جبهه نبرد شهید کنند؟ من برای حضور در خط مقدم جبهه اعتصاب غذا کردم و داوطلبانه به جبهه جنگ اعزام شده‌ام و در این موقعیت حساس کشورمان باید از خود بگذریم تا دشمن زبون و خار را از بین برده تا در برابر این کفرورزان ایستادگی کرده تا همه آنها را در آتش دوزخ برانیم... پدرم! در جبهه بیشتر از پادگان برایم خوش می‌گذرد و برایم ناراحت نباشید.

انتهای پیام/
 

نظر شما
پربیننده ها