یادداشت/ احمد عطایی

کتاب‌های جبهه انقلاب از ویترین شدن محرومند

مگر می‌شود انسان یک دیدگاه را بدون اطلاعات دقیق آماری و میدانی و بدون ملاحظه واقعیت‌های آن، مطرح و بر آن پای بفشارد؟ ظرفیت لازم برای کنار زدن ناشران از فروش مستقیم باید شناسایی و احصاء و آماده‌سازی شوند. آمارهای تقریبی از وضعیت نامناسب فروشگاه‌ها، پخش‌‌کننده‌ها و آمایش آنها حکایت دارند.
کد خبر: ۴۰۱۴۲۵
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۲:۲۷ - 16June 2020

گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس- احمد عطایی؛ چند سالی هست که هر از گاهی، کسانی اینگونه مطرح می‌کنند که برگزاری نمایشگاه‌های کتاب اعم از بین‌المللی و استانی به زیان و تضعیف فروشگاه‌های کتاب و پخشی‌هاست. اینان منادی این نظر هستند که «ناشران نبایستی مستقیماً کتاب بفروشند» و با این دیدگاه‌ها، به دنبال تقویت کتابفروشی‌ها و کسب و کار پخشی‌های کتاب هستند و نمایشگاه را هم از این منظر تخطئه می‌کنند.

اگرچه کسانی که این دیدگاه را ترویج می‌کنند از نظر کمّی قابل توجه نیستند امّا از لحاظ جایگاهی، صدایشان بلند‌تر از قاطبه ناشران است که با این نظر به‌ویژه در شرایط فعلی مخالفند. از ناشران دولتی و نیمه دولتی که بگذریم (چون نتیجه بحث هر چه باشد برای آنها چندان تفاوتی نمی‌کند) قلیلی از ناشران که از خیمه دولتی بودن چند صباحی است با مجموعه‌ای از امکانات فراوان و با ارزش و نیروی انسانی با تجربه و جایگاه اجتماعی قابل توجه، خارج شده‌اند، با داشتن فروشگاه‌های متعدد در تهران و شهرهای مختلف، این دیدگاه را ترویج می‌کنند و بعضی از ناشرانی که وابسته به برخی نهادها هستند و دارای امکانات پخش نیز می‌باشند و در ذیل آن نهادها فعالیت می‌نمایند نیز دنبال این نگاهند. از نامشان می‌گذریم تا بحث جنبه منطقی و عمومی خود را از دست ندهد.

مسئله این نیست که کدام طرف باید تقویت شود بلکه مسئله باید این باشد که با توجه به واقعیت‌های میدانی و قابل لمس و غیرقابل انکار، با برنامه‌ریزی جامع به سمت آرمان‌ها حرکت کنیم و جامعه نشر کشور اعم از ناشر و موزّع و فروشگاه و سایر دست‌اندکاران این صنعت را در یک صفحه پازل طوری مرتب کنیم که تصویری مطلوب، دلپسند، زیبا و بی‌نقص حاصل شود. برای دست‌یابی به نگاه جامع و برنامه کامل، ابتدا بایستی این واقعیت‌های میدانی و پرسش‌هایی که بی‌پاسخ مانده‌اند را به اختصار ملاحظه کنیم تا وضعیت موجود مشخص شود.

1- کسانی که دیدگاه فوق را بیان و ترویج می‌کنند، با کدام دست مایه آماری، به این دیدگاه رسیده‌اند؟ از ناشران فعال و نیمه‌فعال چه تعداد آنها دارای فروشگاه هستند؟ تعداد فروشگاه‌های کتاب، به‌خصوص آمایش جغرافیایی آنها در ایران چگونه است؟ فروشگاه‌های کتاب در تهران، مراکز استان‌ها و شهرستان‌ها قادر به پوشش و ویترین چه تعداد از عناوین کتب چاپ شده در هر سال هستند؟ تعداد پخشی‌های کتاب و گستره پوششی آنان چه قدر است؟

مگر می‌شود انسان یک دیدگاه را بدون اطلاعات دقیق آماری و میدانی و بدون ملاحظه واقعیت‌های آن، مطرح و بر آن پای بفشارد؟ ظرفیت لازم برای کنار زدن ناشران از فروش مستقیم (فروشگاه‌ها و مراکز پخش) باید شناسایی و احصاء و آماده‌سازی شوند. آمارهای تقریبی از نامناسب و اوضاع بد فروشگاه‌ها، پخشی‌ها و آمایش آنها حکایت دارند.

2- در سال طبق آمارهای خانه کتاب حدود 100 هزار عنوان کتاب چاپ اوّل داریم. چه تعداد از آنها توسط کتابفروشی‌ها و پخشی‌ها، ویترین و در دسترس انتخاب مردم قرار می‌گیرند؟ ناشرانی که صاحب فروشگاه‌اند به‌طور الزامی همه کتاب‌های خود را نمایش می‌دهند ولی ناشران فاقد فروشگاه که بیش از 80 درصد هستند، چگونه باید تولیدات خود را در معرض نگاه‌ها قرار دهند؟ ظرفیت ویترین کتاب در فروشگاه‌های کتاب و پخشی‌ها چقدر است؟

ما معتقدیم در حالت خوشبینانه حداقل بیش از دو سوم تولیدات سالیانه کتاب‌ها از ویترین شدن محرومند. این واقعیت دردناکی برای حوزه نشر کشور است. ما با یکی از اینان که هم ناشر است و هم شبکه توزیعی در اغلب مراکز استانی دارد چندین سال پیگیر بودیم و قرارداد نوشتیم امّا هر بار که با مسئول آن یا برخی شبکه‌هایش صحبت کردیم فرمودند که «جا برای ویترین کتاب‌های شما نداریم. اگر کتب شما از سوی مخاطب درخواست بشود صورت می‌دهیم».

این ناشرِ موزّع، صاحب همان دیدگاهی است که نقد می‌کنیم. خوب کتاب اگر ویترین نشود چگونه مورد درخواست قرار خواهد گرفت؟ نداشتن ظرفیت نمایش کتاب، تقریباً پاسخ تمامی این فروشگاه‌ها و موزّعین است. چند کتاب انگشت شمار ناشران را ویترین کردن، اینقدر سروصدا لازم ندارد که ناشر نباید مستقیماً کتاب بفروشد! مگر شما به کمک جامعه فراگیر نشر آمده‌اید یا خواهید آمد که چنین توقعی را مطرح می‌کنید؟

3- یک واقعیت میدانی دیگر، توجه اغلب فروشگاه‌های کتاب، به کتاب‌های آموزشی و کمک آموزشی اعم از دانشگاهی و مدارس است و سهم کتاب‌های عمومی و کودک و نوجوان در آنها خیلی قابل توجه نیست که به محدودتر شدن ظرفیت ویترین کتاب‌ها می‌انجامد. ملاحظه کردید که تصمیم آموزش و پرورش بر حذف کتابفروشی‌ها از توزیع کتاب‌های درسی چه واکنشی در این صنف داشت؟ این واکنش مربوط به جایگاه کتاب‌های آموزشی در چرخه فروش فروشگاه کتاب است.

4- یک واقعیت دیگر قابل لمس، استنکاف شمار قابل توجهی از فروشگاه‌ها و برخی پخشی‌ها، از پوشش دادن کتاب‌های ناشران جبهه انقلاب است. به علت‌های این مسئله کاری نداریم. میانه خوشی با انقلاب اسلامی ندارند که بخواهند کتاب‌های آن را ویترین و ترویج کنند.

5- واقعیت غیرقابل انکار دیگر، اهتمام فروشگاه‌ها و پخشی‌ها در ویترین کردن کتاب‌های پُر فروش است. این مسأله امری طبیعی است امّا سایر آثار ناشران کی و چگونه باید معرفی و ویترین شوند؟ نگاه صرفاً سودآوری به این مسئله، هیچ فرصتی را در اختیار ناشرانی که حسب مسئولیت و نیازسنجی، کتاب تولید می‌کنند قرار نمی‌دهد.

کتاب‌هایی که تقریظ مقام معظم رهبری را دارند یا توصیه بعضی شخصیت‌ها و اساتید معرّف آنهاست، کتاب‌هائی که در پوشش کتابخوانی و مسابقات معرفی می‌شوند یا بواسطه رسانه‌ای شدن شخصیت‌های کتاب، بُرد عمومی پیدا می‌کنند توسط فروشگاه‌ها و پخشی‌ها توزیع می‌شوند و از این جهت علاوه بر آسیب خوردن به ناشران و در حاشیه رفتن دیگر کتاب‌های خوبشان، اتفاق دیگری که رقم می‌خورد اشباع سبد خرید خانوارها از کتاب است و لذا ناشران از این رهگذر آسیب مضاعف می‌بینند. هم ویترین را از دست می‌دهند و هم جایی در ظرفیت خرید و سبد خانوارها نخواهند داشت.

برخی ادعا می‌کنند که نگاه مخاطب در ویترین کتاب‌ها تعیین کننده کتاب پُر فروش و تقاضای آن است. درحالی‌که وقتی امکان چنین نمایش و ویترینی وجود ندارد چگونه مدعی این اتفاق می‌توان بود؟ از گرایش‌های رانتی موجود بین برخی فروشگاه‌ها و موزعین با ناشران و مؤلفین می‌گذریم.

6- آسیب دیگر فروشگاه‌ها و پخشی‌ها به نشر که یک واقعیت علنی است، مسئله قیمت‌گذاری کتاب‌هاست. به‌طور طبیعی این واسطه‌های رسیدن کتاب از ناشران به دست مخاطبان، برای خود سود قابل توجهی را لحاظ می‌کنند. یعنی قیمت‌گذاری و تخفیف از طرف ناشر بایستی به میزانی باشد که علاوه بر تأمین هزینه‌های این واسطه‌ها، سود درخوری هم برایشان داشته باشد. این مسئله منجر به قیمت‌گذاری‌های اضافی شده و بازار نشر را دچار آسیب جدی و اُفت فروش و ناشران را متضرّر اصلی میدان می‌نماید. ما بارها با برخی از این پخشی‌ها و فروشگاه‌ها برای ویترین و فروش آثارمان که صحبت کرده‌ایم مواجه با درخواست تخفیف‌های حدود 50درصد و بالاتر شده‌ایم و وقتی بحث انصاف در قیمت‌گذاری و ضرورت رعایت حال مخاطبان را پیش کشیده‌ایم با نوعی اعتراض مواجه شده‌ایم که باید قیمت‌هایتان را افزایش دهید تا کتاب‌هایتان توسط ما عرضه شود.

و این امر را اقتضای فهم صنعتی شدن کتاب و رعایت اقتصاد نشر عنوان می‌کنند!! ورود پخشی‌ها و کتابفروشی‌ها حالت حضور دلال‌ها و تأثیرات منفی آنها را در قیمت اجناس مختلف تداعی می‌کند که متأسفانه اگر کنترل و قانونمند نشود به فرهنگ که یک میدان نرم غیرمادی است، خسارت و آسیب جدی وارد می‌کند. افزایش بی‌رویه قیمت‌ها حداقل 40درصد (که شاهد آن هستیم)، تنزّل جایگاه کتاب به کالایی مانند ابزارها و نیازمندی‌های مادی زندگی، فشار مالی به اقشار متوسط و پائین‌تر که مخاطبان غالب کتاب‌های اعتقادی و انقلابی و دفاع مقدس هستند، از جمله آثار منفی حضور واسطه‌های بی‌ضابطه و سودجوست که البته بعضی از موزّعین از این دایره خارجند که در اقلّیت قرار دارند.

7- عملکرد برخی از مدعیان این دیدگاه هم جای تأمل دارد و یک واقعیت است که متأسفانه برخی از موضع متفرّعانه و خودپسندانه با مسائل نشر مواجه می‌شوند درحالی‌که در عمل، کمک و تلاش چشم‌گیری از آنان برای بلند کردن جامعه نشر از حالت زمین‌گیری که گرفتارش هست دیده نمی‌شود. ما در یک نمایشگاه مناسبتی در سال 97 از یکی از همین مدعیان مبلغ  593 میلیون ریال پشت جلد از کتاب‌های او را ویترین و  517 میلیون ریال را به فروش رساندیم. در نمایشگاه مناسبتی سال 98 از یکی از آنان مبلغ 123 میلیون‌و 404 هزار تومان را ویترین و 61 میلیون و 330 هزار تومان به پشت جلد را به فروش رساندیم، امّا دریغ از تلاش متقابل در فروشگاه‌ها و نمایندگی‌های آنان برای ویترین حتی یک جلد و فروش قابل ذکر از کتاب‌های این مؤسسه. ما به ادعاها اعتماد کنیم یا به عملکردها؟ البته ویترین آنان از بعضی ناشران برجسته که در بند پنج به آنها اشاره شد مستثنی از این مطالب‌اند.

به‌نظر ما همین تعداد از واقعیت‌های میدانی که برشمرده شد کافی است تا به این نتیجه برسیم که در حال حاضر هیچ زیر ساخت، ظرفیت و برنامه جامع کشوری برای پیاده کردن نقطه نظر طرح شده یعنی «عدم فروش مستقیم کتاب توسط ناشران و مخالفت با برگزاری نمایشگاه‌های کتاب توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و یا دیگر نهادها» وجود ندارد. ارائه این افکار که نمایشگاه‌های کتاب توسط فروشگاه‌ها و پخشی‌ها برگزار شود نیز به همان دلایلی که در واقعیت‌های میدانی اشاره شد که ضعف‌ها و کاستی‌های جدی شبکه توزیعی را نشان می‌دهد، قابل اجرا نیست. راهکار توسعه فروش مجازی کتاب و نمایشگاه هم (اگر چه لازم است) لکن به اعتراف دست‌اندرکاران به نبود زیر ساخت‌ها، نمی‌تواند جایگزین برای نمایشگاه حقیقی باشد. این مطالب، بحث مستقلی می‌طلبد.

جای این سؤال جدی (که متأسفانه هیچ‌گاه به آنها پاسخ داده نشده است) این جا مطرح می‌شود که چرا دست‌اندرکاران و متولیان نشر کشور به‌ویژه وزارت ارشاد (معاونت امور فرهنگی) و تشکل‌های غیر صنفی که برای حمایت از نشر جبهه انقلاب پدید آمده‌اند. برای ساماندهی حوزه نشر کشور و انقلاب، اقدام به بررسی و تدوین برنامه جامع و همه جانبه نمی‌نمایند که این دیدگاه‌های ناپخته و اغلب سطحی‌نگر، بخشی‌نگر و خودمحور و بعضاً سودجویانه و تقابل‌گرا، مطرح نشوند؟

چرا مسئولان موظف حوزه نشر، با کارشناسان خبره، ناشران فعال، فروشندگان و پخشی‌های مجاز و دلسوز نشر، یک تعامل سازنده و گفتمان راهگشا را به منظور تدوین سند چشم‌انداز نشر مطلوب انقلاب اسلامی و راهبردهای لازم برای رسیدن به این چشم‌انداز و تدوین برنامه‌هایی برای مراحل گذر از چم و خم‌های موجود این حوزه و رسیدن به وضعیت مطلوب را فراهم نمی‌نمایند؟ آیا این مسئله از نظر آنان فاقد اولویت است؟

ما حرکتی جدی‌ را در این زمینه مشاهده نکرده‌ایم. برای رسیدن به نشر مطلوب نیاز به سه عنصر است: برنامه جامع، اراده قوی، ثبات و هماهنگی لازم. متأسفانه ما در هر سه عنصر در این سال‌هائی که از انقلاب گذشته است همواره شاهد کمبودهائی بوده‌ایم. یا هر سه عنصر و یا یکی دو عنصر وجود نداشته و لذا تلاش‌ها ثمر لازم را نداشته‌اند. در چنین برنامه جامعی، جایگاه همه عناصر جامعه نشر و ارتباط آنها با یکدیگر و مخاطبان و نیز تمامی روش‌های عرضه تولیدات نشر کشور، مشخص خواهد شد، و جائی برای طرح دیدگاه‌های این چنین غیرکارشناسی شده باز نخواهد ماند.

به گمان ما، با توجه به واقعیت‌هائی که بخشی از آنها ذکر شد و مشکلات حوزه نشر، تا زمانیکه این چشم‌انداز و راهبردها و زیر ساخت‌ها فراهم نشده است، هم ناشران و هم دوستان پخشی و فروشگاهی، بجای تقابل و حذف یکدیگر از نمایشگاه و فروش کتاب، در تعامل سازنده با هم قرار بگیرند. افزایش ویترین کتاب، توجه به کتاب‌های خوب ناشران برای معرفی و ویترین، کاستن از توقعات مادی و توجه به اثرات تخریبی آن در قیمت‌گذاری‌ها و فروش، تدارک برنامه‌های ابداعی برای رونق فروش خصوصاً برای ناشران کم بنیه و کم برخوردار و ... می‌تواند گذر از سختی‌های امروز حوزه نشر و رسیدن به جامعه نشر مطلوب را برای همه آسان کند.

به گمان ما، اظهار نظرهائی که موجب تفرقه و تشتت میان اعضاء جامعه نشر کشور شده و تصمیم‌گیران را در برنامه‌های پیش رو و جاری دچار تردید و شبهه می‌نماید، ویروس کرونای نشر هستند که چند وجهی عمل می‌کند و واکنش‌های متفاوتی در شرایط مختلف از خود نشان می‌دهند. زبان و قلم خود را در قرنطینه قرار دهیم و برای همدلی مؤمنانه جهت گذر از این مراحل بکوشیم تا به مدد الهی، حوزه نشر را به طهارت و سلامت و قوت شایسته نظام جمهوری اسلامی برسانیم.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها