گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ سینمای انقلابی، سینمای متعهد، سینمای دینی، سینمای مقاومت و مفاهیمی از این دست بارها و بارها از سوی برخی صاحبنظران مطرح شده است و هر کدام نیز تعاریفی مطابق ان ارائه دادهاند که میتواند در جای خود مورد نقد و نظر قرار گیرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی که در حوزه فرهنگ و هنر جایگاه مهمی دارند و نظرات ارزشمندی در این خصوص ارائه دادهاند طبعا کاستیهای این حوزه بخصوص سینما را بهتر میشناسند و به همین ترتیب راهکارهای استراتژیکی نیز مطرح کردهاند.
مجموعه «سینمای قدسی» مجموعه نظرات معظمله در حوزه سینما و مسائل مربوط به آن است که از سال 1369 تا امروز را شامل میشود. مطالعه این بیانات میتواند مدیران سینمایی کشور را در برنامهریزیها و سیاستگذاریها یاری رسان باشد.
«من یک جمله هم به دانشجویان هنر عرض بکنم. هنر، بهترین وسیله براى انعکاس مفاهیم و مسائل است. متاسفانه دشمنان اسلام و ایران و شرف و عزت ما، از هنر هم سوءاستفاده کردند؛ هنوز هم دارند مىکنند. از شعر و نقاشى و داستان و فیلم و نمایش و بقیهى شعبههاى هنر، به عنوان ابزارى براى کوبیدن فضیلت، از بین بردن حقایق و فضایل معنوى و اسلامى، و سوق دادن به مادیگرى و عیش و عشرت مادى، سوءاستفاده مىکنند. چه کسى باید این را جبران کند؟ شما جوانان. اگر انقلاب و جامعهى اسلامى از هنر فاخر و برجسته برخوردار نباشد، نخواهد توانست مکنونات قلبى خود را به مخاطبان خودش برساند و با آنها ارتباط برقرار کند.»[1]
«شما فرض کنید اگر در یک جامعه، امکان حرف زدن همین سخنرانى کردن و همین گفتوگوى با مردم را از صاحبان فضایل و افکار صحیح بگیرند و اجازه ندهند حرف بزنند، ببینید چه خسارت بزرگى پیش خواهد آمد. عین همین خسارت شاید از جهتى بزرگتر از این خسارت، خسارت آن جمعى است که از ابزار هنر بىنصیب باشند؛ چون هنر چیزهایى را منعکس مىکند که بیان ساده و عادى نمىتواند آنها را منعکس کند؛ مخصوصا به نسلهاى آینده و همین طور به نسل کنونى.
هنر را مغتنم بشمارید و در جهت اسلامى به کار ببرید. هنر را با معیارهاى اسلامى یاد بگیرید و یاد بدهید و آن را به کار ببرید، تا بتوانید مفاهیم و ارزشهاى الهى و اسلامى را به مردم نشان بدهید. امروز دنیا محتاج حقایق اسلامى است. این آفتاب درخشان مفاهیم قرآن و معرفت قرآنى، امروز در دنیا مورد احتیاج ملتهاست.»[2]
«من با آن کسى که با تفکر اسلامى میانهاى ندارد، هیچ رودربایستى ندارم. آن مخاطبى که فرضا باور اسلامى در قلب او نیست و او این را نمىخواهد و این نوع عمل ما و تصرف ما و فعالیت ما را دوست نمىدارد، ما با او هیچ رودربایستى نداریم؛ نمىپسندد، نپسندد؛ خوشحال نمىشود، نشود؛ تلویزیون را [نمیبیند]، [نبیند]. البته باید تلاش بکنیم که تلویزیون را نبندد و گوش کند و ببیند؛ اما اگر فرض کردیم کار به آنجا رسید که یا ما باید هدف خودمان را دنبال نکنیم، تا او تلویزیون را [نبیند]؛ و یا اینکه هدف خودمان را دنبال کنیم، که طبیعتا او تلویزیون را [نخواهد دید]؛ در اینجا ما دومى را ترجیح مىدهیم؛ او تلویزیون را [نبیند]؛ زیرا بسیارند کسانى که تلویزیون را [میبینند] و همین را که من مىگویم، مىخواهند.
بنابراین، در یک جمله، «هدف» باید در همه چیز دنبال بشود؛ در برنامهى کودکان، برنامههای سرگرمى و تفریح، میزگردها و مصاحبهها، فیلم و سریال،در کارهاى ادبى و هنرى و فرهنگى و غیره هم عینا همین هدف باید دنبال بشود؛ منتها یک مجموعهى هوشمند وقتى مىخواهند هدفى را دنبال بکنند، راههاى چند صدگانه و گاهى چند هزارگانهى رسیدن به آن هدف را در پیش رو قرار مىدهند و براى هر کدام از راهها حکمى مىگذارند.»[3]
[1] بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۷۰/۰۸/۰۱
[2] بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۷۰/۰۸/۰۱
[3] بیانات در دیدار مدیران شبکهی دوم سیما ۱۳۷۰/۱۱/۰۷
انتهای پیام/ 161