مروری بر زندگی‌نامه شهید «میر‌حبیب سید گرمرودی»

‌«میر‌حبیب سید گرمرودی» پس از پیروزی انقلاب ‌اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد و پس از حضور در عملیات‌های متعدد، سرانجام در عملیات خیبر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۵۰۳۱۱
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۵:۴۳ - 16April 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از آذربایجان‌ شرقی، ‌«میر حبیب سید گرمرودی» در سال 1343 در تبریز به دنیا آمد. وی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد و پس از حضور در عملیات‌های متعدد، سرانجام در عملیات خیبر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

زندگی‌نامه شهید:

‌میر حبیب مثل ستاره‌ای درخشان می‌­درخشید و برادرانش او را مثل نگین در بر گرفته بودند و مراقب او بودند. کم‌کم راه رفتن را یاد گرفت و الفبای زندگی را آموخت. در کودکی شلوغ نبود اما کنجکاو بود.

از طفولیت با دیگر برادرانش متفاوت بود با برادرش «سید کریم» و پسر عمویش «مرتضی» هم بازی بود و اکثراً با آن‌ها بازی می‌کرد. از کودکی علاقه‌ خاصی به نقاشی کردن داشت و دفتر نقاشی خود را پر می‌کرد از شکل‌‌ها و رنگ‌ها.

وقتی هفت ساله شد در مدرسه‌ی ابتدایی درس خواندن را با عشق شروع کرد و با نمرات عالی همه را خوشحال نمود. دوران مقطع راهنمایی وی مصادف بود با فعالیت مردم علیه رژیم پهلوی و کنجکاو بودن میر حبیب نیز به اوج خود رسیده بود.

وقتی روزهای آخر دوره‌ی راهنمایی را می­خواند علاقه‌­مند برای کمک به مبارزان انقلابی شد. 14 سال بیشتر نداشت که در نماز جماعت مسجد نواب صفوی شرکت می­‌کرد و حرف‌هایی که دیگران از مبارزات مردم می‌گفتند به گوش می‌رسید. به ورزش کردن خیلی علاقه داشت به ویژه ورزش باستانی و زورخانه. برخی از روزها به زورخانه‌­ای که نزدیک محله­‌شان بود می­رفت.

میر‌حبیب علاقه زیادی به شرکت در هیئت­‌های عزاداری داشت و در جلسات قرآن و عزاداری شرکت می‌کرد. به خاطر نفرت شدیدی که از رژیم ظالم پهلوی داشت وقتی پاسبان­‌ها مبارزین را تعقیب می­‌کردند برخی از مبارزین را که به کوچه آن‌ها فرار می‌کردند آنها را پناه می­داد و مقابل ماموران رژیم می­ایستاد و هراسی به دل خود راه نمی‌داد.

در تقوا زبانزد همه بود. شجاعت‌­اش هم از ایمان سرشارش نشات گرفته بود. در جوانی علاقه‌ زیادی به نقاشی داشت و هنرمندی درد آشنا بود. در سال 1359 وارد هنرستان «فنی رازی» شد و در کنار آن در پایگاه مقاومت مسجد نواب صفوی فعالیت ­کرد. به خاطر علاقه‌اش به کارهای فرهنگی و آموزشی ، عکس­‌های شهدا را به تصویر کشید.

میر‌حبیب در انتخاب دوست خیلی دقت داشت، سعی می‌­کرد با کسانی دوست شود که از لحاظ ایمان و تقوی قوی باشند. برای همین بود که با «رحیم بی‌مقدار و کریم فعال نذیری» دوستی نزدیکی داشت.

وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی برای دفاع از کشورش به جبهه رفت. تصاویر شهیدان «حسین اوجاقی» و «ایرج جودی» را بر روی مقوایی سفید چنان به تصویر کشیده بود که همه را به تعجب وا‌می‌داشت. درس و مدرسه را در سال دوم دبیرستان رها کرد و گفت امروز، دفاع از اسلام واجب‌­تر است. اگر ماندیم می‌‌آییم و ادامه می‌دهیم.

در عملیات خیبر در گردان حضرت قاسم (ع) بود و صدای گرم نوحه‌هایش زینت‌بخش محفل رزمندگان اسلام در آن گردان بود. حاج «مصطفی اکبری» فرمانده گردان حضرت قاسم (ع) در توصیف نوحه‌سرایی‌های او می‌­گوید صدای دلنشین میر‌حبیب صفابخش دل‌هایمان بود.

سوز و ناله­‌ها واشک­های پاکی که در مصیبت سیدالشهدا (ع) می­ریخت برکت مراسم­ عزاداری‌هایمان بود. زمانی که عازم عملیات خیبر بودیم در کنار قایق‌­ها ایستاده و نوحه می‌خواند که آنقدر خالصانه لب می‌گشود که تا آن روز آن حال معنوی را در او ندیده بودیم.

در زمان اجرای عملیات نیز از شهامت و شجاعت خاصی بر خوردار بود. آتش دشمن در جزیره‌ی مجنون خیلی شدید شده بود. درگیری هر لحظه شدت بیشتری می‌یافت و رحیم بی مقدار و کریم فعال نذیری به شهادت رسیده بودند. میر‌حبیب با تمام توان آرپی­جی را به دوش گرفته و در حال شکار دشمن بود که ناگهان مورد اصابت ترکش قرار گرفت و بر زمین افتاد و پیکر مطهرش در جزیره مجنون به یادگار ماند‌.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها