روایتی کوتاه از زندگی شهید «جواد جدیری کاردی»؛

حکایت شهیدی که برای رفتن به جبهه به دنبال ریش بود!

مادر شهید «جواد جدیری کاردی» گفت: فرزندم از نوجوانی با حضور در مسجد و مراسم عزاداری امام حسین (ع) تربیت شد و ۱۳ سال بیشتر از عمرش نگذشته بود که کنار پدرش می‌نشست و می‌گفت: «بابا کمی از ریش‌هایت به من بده که به صورتم بچسبانم تا مرا هم به جبهه اعزام کنند».
کد خبر: ۴۵۶۴۴۲
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۵:۳۸ - 12June 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، «جواد جدیری کاردی» ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۴۵ در تبریز متولد شد. وی پس از آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه‌های نور شد و سرانجام در ۷ اسفند سال ۱۳۶۲ در عملیات «خیبر» به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

مادر این شهید والامقام در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس، خصوصیات پسر شهید خود را چنین روایت می‌کند:

«فرزندم از نوجوانی با حضور در مسجد و مراسم عزاداری امام حسین (ع) تربیت شد و ۱۳ سال بیشتر از عمرش نگذشته بود که کنار پدرش می‌نشست و می‌گفت: «بابا کمی از ریش‌هایت به من بده که به صورتم بچسبانم تا مرا هم به جبهه اعزام کنند».

حکایت شهیدی که برای رفتن به جبهه به دنبال ریش بود!

در مسجد المهدی بسیجی فعال بود و سال ۱۳۶۲ عاشقانه برای رفتن به جبهه ثبت نام کرد و اعزام شد تا این‌که در اسفند سال ۱۳۶۲ در عملیات «خیبر» شهید شد. پدرش مخالف رفتن جواد به جبهه بود و موقع خداحافظی نزد او رفت و گفت می‌ترسم روحیه‌ام تضعیف شود.

فرزندم به من گفت: «از شما انتظار ندارم که مانع رفتن من شوی»؛ من نیز گفتم: «نمی‌گویم نرو؛ بلکه در مواقع ضروری برو»؛ اما نگاهم کرد و گفت: «اکنون جبهه‌ها نیاز دارند و ضروری است که بروم» و من هم گفتم که برو به امان خدا».

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها