وصیت‌نامه شهید «سهراب مؤمنی‌تبار»؛

ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید

شهید «سهراب مؤمنی‌تبار» در بخشی از وصیت‌نامه خود آورده است: «ای جوانان، نکند در رختخواب ذلت بمیرید که امام حسین و سربازانش در میدان نبرد شهید شدند.»
کد خبر: ۴۶۲۴۰۵
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۳:۴۱ - 19June 2021

ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیریدبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از طالقان، «سهراب مؤمنی‌تبار» در 28 شهریور سال 1345 در یکی از روستاهای شهرستان طالقان به نام «خودکاوند» پا به عرصه وجود نهاد و تا سال سوم راهنمایی به تحصیل ادامه داد و پس از آن در جهاد سازندگی مشغول به کار شد.

وی سرانجام در تاریخ 22 خرداد سال 1367 در جزیره مجنون با اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد. تربت پاکش در گلزار شهدای «خودکاوند» نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.

وصیت‌نامه شهید

اول، سلام و درود بر رهبر معظم انقلاب اسلامی و ابراهیم زمان و نجات‎‌دهنده اسلام و انسان و روند راه سرخ حسین که یزیدیان تاریخ را یکی پس از دیگری از صحنه روزگار راند و خود نیز همچنان کوهی عظیم و استوار که از صدر اسلام تا امروز کم دیده شده است و سلام و درود بر روان پاک شهیدان اسلام از هابیل تا حسین و از حسین تا امروز که در راه تشییع علوی و امامت که با خون پاکشان درخت تنومند اسلام را آبیاری کرده‌اند.

ای جوانان مصر، اردن و تمام ملت‌های اسلامی که در زیر اختناق و شکنجه و متجاوز و زور قرار گرفته‌اند، برخیزید و بکوشید تا به ‌یاری الله آن‌ها را از زیر یوغ چپاولگران نجات دهید. ای مردم، بی تفاوت نباشید و هرکدام به ‌دست خود تا می‌توانید بکوشید؛ کشاورزان در کشتزاران، سربازان اسلام در جبهه‌ها، معلمان عزیز و شاگردان در مدرسه، روحانیان متعهد در اجتماع، کارگران غیرتمند در کارخانه‌ها و کارمندان شرافتمند در ادارات و کاسب در کسب و همه مردم در صحنه هرکدام تا می‌توانید فعالیت کنید تا این انقلاب اسلامی عزیز را به پیروزی کامل برسانید که متعهد برای انقلاب جهانی حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا لفدا می‌باشد و در این راه از هیچ‌کس نهراسید.

ای جوانان، نکند در رختخواب ذلت بمیرید که امام حسین و سربازانش در میدان نبرد شهید شدند. و ای مادران، مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خداوند تبارک و تعالی جواب حضرت کبری را بدهید که تحمل 72 شهید کربلا و اسارت یزید ملعون را نمود و در صدر اسلام نمونه‌های دیگری هم داریم مانند خانواده وهب. جوانانتان را به جبهه‌های نبرد بفرستید ولی اقوام و خویشاوندان برای من اشک تمساح نریزید. اگر واقعا مرا دوست داشتید حالا راهم را ادامه دهید و با شرکت در جبهه‌ها و کمک‌های مالی پشت جبهه‌های اسلام را یاری کنید و گرنه من نمی‌خواهم بگویید بدبخت شد و ملعون شد.

من به بهترین راه‌ها رفتم و به آرزوهایم رسیدم و این قابل درک نیست مگر برای آن که خدا را از هر چیز بیشتر دوست دارند و از همه آشنایان و دوستان و بستگان رضایت می‌طلبم. البته وقتی نبود و این را تند تند نوشتم و کامل هم نشده. در خاتمه باز هم از همه رضایت می‌طلبم و خط امام را از دعا فراموش نفرمایید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها