مروری بر زندگی‌نامه شهید «سید حسین سماواتی»

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از همدان، «سید حسین سماواتی» در سال 1341 در تهران و در خانواده‌ای متدین به دنیا آمد. تولدش همزمان با روز عاشورا در آن سال بود به ‌همین علت نامش را حسین گذاشتند.

حسین 12 سال از عمرش خود را در تهران گذراند و پس از آن به اتفاق خانواده‌اش به همدان آمد، جدا شدن سیدحسین از تهران سخت بود، برای اینکه او را از کانون مبارزات مردمی علیه حکومت ستمگر شاه جدا می‌کرد اما از طرفی حضور در همدان این فرصت را برایش به وجود آورد که با همکاری دوستانش اقدامات خوبی را برای ضربه زدن به پایه های حکومت پهلوی در این شهر انجام دهند.

وی در حال تحصيل در دوره متوسطه بود که آتش قيام مردم ایران علیه حکومت پهلوی به نهايت خود رسيد، حسين نقش خود را به شايستگی ايفا کرد. در گیرودار این مبارزات بود که چند بار تحت تعقيب نيروهای ساواک قرار گرفت اما با زیرکی توانست از دست آنها فرار کند. يک‌بار نیز در تعقیب وگریزها به دست نیروهای شاه خائن مجروح شد، اما ماموران نتوانستند او را دستگیر کنند.

حسین در این دوران برای آنکه بتواند آن گونه که دوست دارد، تمام وقت در خدمت اهداف انقلاب باشد تحصیلاتش را کنار گذاشت و به صورت تمام وقت در حال مبارزه با حکومت دیکتاتوری شاه بود. با پیروزی انقلاب اسلامی و پس از چند ماه که از استقرار نظام اسلامی گذشت او به تحصیلش ادامه داد وموفق به اخذ ديپلم شد.

بعد از آن به کمیته انقلاب اسلامی (سابق) در همدان پیوست و با تلاش‌های شبانه روزی، با همکاری دوستان و همرزمانش توانستند آرامش و امنیت خوبی را در همدان برقرار کند.

با دستور امام خمینی (ره) و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سید حسین به این نهاد آمد تا به حفظ انقلاب خدمت کند.

با آغاز جنگ تحمیلی او در خط مقدم جبهه حضور یافت تا زره‌ای از خاک مقدس ایران به دست دشمنان نیفتد. او با اینکه فرمانده بود اما همیشه در پیشاپیش نیروهایش حضور داشت و هرگاه در موقعیت خطرناکی قرار می‌گرفتند قبل از همه در معرکه وارد می‌شد.

در طول مدت حضورش در جبهه ها مسئولیت‌هایی را پذیرفت که آخرین سمتش فرماندهی گردان 154 حضرت علی اکبر (ع) از تيپ انصارالحسين (ع) بود.

سماواتی پس از حضور مؤثر در عمليات‌ها و مراحل حساس دفاع مقدس سرانجام در عمليات والفجر 2 در تاريخ چهارم مرداد 1362 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

بخشی از وصیتنامه شهید «سید حسین سماواتی»

من با آگاهی تمام و با رضايت و ميل خود به جبهه آمدم و اين لباس را بر تن پوشيدم و از برادران و خواهران می‌خواهم كه راه شهدا كه همان راه انبياء و امام است را طی كنند.

انتهای پیام/