گفت‌وگو با کارگردان سینما درخصوص اوضاع افغانستان؛

لزوم نمایش فیلم «آخرین ملکه زمین» برای مهاجران افغانستانی در ایران/ افغانستان برای ایران تهدید نیست، باید به‌دنبال فرصت‌سازی باشیم

کارگردان فیلم «آخرین ملکه زمین»، با پیشنهاد نمایش این فیلم در شرایط فعلی برای سه میلیون مهاجر افغانستانی در ایران گفت: کشور افغانستان برای ایران تهدید نیست، اما ممکن است به واسطه نیرو‌های اشغال‌گر تهدید‌هایی ایجاد شود. ما باید عوامل بیرونی که می‌‎تواند باعث تهدید شود را تبدیل به فرصت کنیم.
کد خبر: ۴۷۳۷۰۹
تاریخ انتشار: ۰۶ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۲:۳۱ - 28August 2021

گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس: استقرار طالبان در کشور افغانستان موضوع مهم و حیاتی برای ایران به‌عنوان یکی از مهم‌ترین کشور‌های همسایه این کشور فارسی زبان و مسلمان است که مورد توجه و تحلیل اهالی فرهنگ و رسانه قرار گرفته است. بررسی شرایط حاکم بر کشور افغانستان با به قدرت رسیدن طالبان و وجود جمعیت کثیری از مهاجرین افغانستان در ایران بهانه‌ای شد تا برای ارائه رویکردی فرهنگی به این موضوع، به سراغ «محمدرضا عرب» مستندساز و کارگردان سینمای کشورمان با موضوع افغانستان برویم.

عرب در دهه ۸۰ فعالیت‌های مستندسازی با موضوع افغانستان را آغاز کرد و بعد از مدتی اولین فیلم بلند خود را با عنوان «آخرین ملکه زمین» با محوریت این کشور ساخت. مطالعه و پژوهش درباره افغانستان و تولید چند فیلم مستند در این‌باره عرب را در زمره کارشناسان فرهنگی حوزه افغانستان تبدیل کرده است که در ادامه گفت‌وگوی ما با او را می‌خوانید؛

دفاع‌پرس: طی ماه گذشته با اقدامات طالبان در کشور افغانستان، مسائل مربوط به این کشور در راس موضوعات سیاسی جهان قرار گرفته است. شما از جمله معدود افرادی هستید که درباره افغانستان فیلم مستند و داستانی تولید کرده‌اید که اخیراً واکنش‌هایی نیز در این خصوص در فضای مجازی داشته‌اید؛ نگاه شما درباره افغانستان و شرایط کنونی آن چگونه است؟

مقدمتاً بگویم؛ اساساً هنر سینما در جوامع و در کشور‌هایی شبیه ما که در حال توسعه هستیم، نشانه‌ی توسعه یافتگی است و ارتقاء سطح سلیقه، فهم و حقوق شهروندی را درپی دارد، یعنی اینکه وقتی مشغول فیلم دیدن هستیم، همانند کتاب‌خواندن ذهن فعال می‌شود. این کار تفریح و سرگرمی و در عین‌حال آموزش دهنده است، و این ذات سینماست.

یعنی اگر در یک موضوع تاریخی مثل افغانستان چند فیلم ببینید، بعد از مدتی صاحب یک نوع نگاه و گفتمان در مورد افغانستان خواهید شد؛ یا درباره جنگ جهانی و یا تجاوز رژیم بعث عراق به کشورمان و دفاع مقدس و ...، لذا اگر آثار تولید شده هر موضوع را دنبال کنید، دارای تحلیل و نگاه خواهید شد.

لزوم نمایش فیلم «آخرین ملکه زمین» در 11 سپامبر/ 15 سال درباره فیلمی استراتژیک عناد شد

طی ۲۰ سال گذشته، یعنی بعد از هشت سال جنگ و مورد تجاوز قرار گرفتن خاک کشورمان توسط نیرو‌های بعثی؛ دو واقعه مهم در کنار مرز‌های ما رخ داده است که اشغال افغانستان و عراق است. امروز شان نزول مصاحبه ما ۱۱ سپتامبر است چراکه موضوع فیلم «آخرین ملکه زمین» ماجرای ۱۱ سپتامبر است. حالا در این روز چه اتفاقی رخ داده است؟ عملیاتی توسط نیرو‌های القاعده صورت می‌گیرد که عموماً سعودی‌ها هستند و به‌واسطه آن برج‌های دوقلو در آمریکا مورد حمله قرار می‌گیرد که این ظاهر ماجرا است.

۴۰ روز بعد از این تهدید، از روی ناو‌های آمریکایی مستقر در دریای عمان و خلیج فارس، موشک‌باران کشور افغانستان آغاز می‌شود. در پی آن، از طریق شمال افغانستان، یعنی مزار شریف، توسط نیرو‌هایی که از احمد شاه مسعود باقی مانده بودند، مقاومتی صورت می‌گیرد. شهید شاه مسعود تاریخ شهادت عجیبی دارند؛ او در نهم سپتامبر ترور می‌شود و ۱۱ سپتامبر عملیاتی صورت می‌گیرد و نشان می‌دهد سناریوی از پیش نوشته شده‌ای وجود داشته است. شاه مسعود سال‌های سال با روس‌ها مبارزه کرده بود و در فتح کابل توسط مجاهدین نقش اساسی داشت و سپس با طالبان درگیر شد و در منطقه پنج‌شیر مستقر می‌شود و مبارزه می‌کند و توسط نیرو‌های تکفیری و سلفی که پدر بزرگ‌های داعش بودند ترور می‎‌شود.

دفاع‌پرس: اشاره‌ای به داعش داشتید، آیا ارتباطی بین طالبان و داعش قائل هستید؟
بی‌توجهی نظامی، فرهنگی و سیاسی به نیرو‌های افراطی مولود داعش شد
بی‌توجهی فرهنگی، سیاسی و نظامی به نیرو‌های افراطی موجب ایجاد مولودی به نام داعش شد. ایران ۹۰۰ کیلومتر مرز زمینی مشترک با افغانستان دارد. زبان فارسی است؛ دین اسلام است و همسایه هستیم؛ حالا سوال اینجاست که طی ۲۰ سال گذشته چه برنامه‌ای برای این کشور داشته‌ایم و چکار‌هایی کرده‌ایم؟ هیچ. کشوری که چند میلیون از جمعیت آن‌ها طی بحران‌های که به‌وجود آمده همواره مهمان کشورمان بوده است.

دفاع‌پرس: آیا به دلیل کم‌کاری‌های صورت گرفته فرصت همسایگی با افغانستان به تهدید تبدیل‎شده است؟
کشور افغانستان تهدید نیست؛ ما باید از این فرصت که بخاطر نیرو‌های اشغال‌گر ممکن است به تهدید تبدیل شود، استفاده کنیم. کشور افغانستان برای ایران تهدید نیست، اما ممکن است به واسطه نیرو‌های اشغال‌گر تهدید‌هایی ایجاد شود. ما باید عوامل بیرونی که می‌‎تواند باعث تهدید شود را تبدیل به فرصت کنیم، که نمی‌کنیم. بخاطر همین منفعل بودن ماست که طالبان تاجایی پیش می‌رود که در کنسولگری کشورمان بهترین نیرو‌های این مملکت و خبرنگار را به شهادت می‌رساند. این‌ها همه دست به دست هم می‌دهد تا ما به این حوزه بیشتر فکر کنیم. حوزه‌ای که به حوزه نوروز معروف است.

لزوم نمایش فیلم «آخرین ملکه زمین» در 11 سپامبر/ 15 سال درباره فیلمی استراتژیک عناد شد

دفاع‌پرس: شما در اولین تجربه فیلم‌سازی به سراغ افغانستان رفته‌اید؛ درباره این موضوع بیشتر توضیح بدهید.
من زمانی که مجوز کارگردانی را از کانون کارگردان‎ها گرفتم مدت‌ها به دنبال تهیه‌کننده بودم و چندین سال فیلم‌نامه «آخرین ملکه زمین» را داشتم و هرجا آن را ارائه می‌کردم، می‌گفتند «ای بابا؛ باز افغانستان!؛ وای دوباره افغانستان!». مگر ما چند فیلم درباره افغانستان ساخته‌ایم؟! سال ۱۳۸۵ این فیلم تولید شده است. قبل از آن فیلم‌های زیادی درباره افغانستان تولید نشده بود. این نگاه که یک فیلم‌نامه‌ی دیگری کار شود و مگر افغانستان رفتن چه لزومی دارد و فیلم ساختن در افغانستان دردسر دارد و درگیری ایجاد می‌کند و طرح مسائلی از این قبیل که ابزار و سرمایه از دست می‌رود درباره این کار وجود داشت.

در فرهنگ کسی بخاطر تخصص منتصب نمی‎شود/ مسوولین سببی و نسبی بوده‌اند
من برای ساختن فیلم «آخرین ملکه زمین» خیلی حرف شنیدم! خیلی حرف از کسانی شنیدم که ادعا فرهنگی داشتند. از آدم عادی کوچه و بازار اگر حرفی بشنویم به دلیل عدم شناخت است. اما مدیران فرهنگی و مشاوران فرهنگی که باید کشور و حوزه زبان فارسی و جهان اسلام را بشناسد، نمی‌شناسد. دولت‌ها همواره می‎‌آیند و می‌روند و مدیران فرهنگی به واسطه مناسبات و روابط سببی و نسبی منتصب می‌شوند و در حوزه فرهنگ کمترین تخصص را دارند. البته در حوزه فرهنگ و هنر مدیران ماندگاری نیز داشته‌ایم؛ این افراد بخاطر اینکه خودشان را ماندگار کنند، کار ماندگار کرده‌اند. بله؛ ما مدیر ماندگار خیلی خوب هم داشته‌ایم، اما این مدیران به تعداد انگشتان دست بوده‌اند. برای ساخت این فیلم هرچه من را ملامت و سرزنش کردند، در این راه راسخ‌تر می‌شدم. چراکه اعتقاد داشتم نشانه‌گذاری و هدفی که داشتم درست بود.

دفاع‌پرس: چرا افغانستان برایتان مهم بود؟
قبل از اینکه فیلم‌نامه آخرین ملکه زمین به‌دست من برسد؛ من چند سفر برای ساخت فیلم مستند به افغانستان رفته بودم. برای ساخت مستند «زمین سوخته» به مزار شریف و بامیان رفته بودم و پیشینه‌ای از آنجا در ذهن داشتم. مزار شریف برای من خیلی تاثیرگذار بود؛ در آنجا حرمی وجود دارد که منتصب به مولا امیرالمومنین (ع) شده است. این منطقه بامیان و مناطقی که شیعه نشین است.

لزوم نمایش فیلم «آخرین ملکه زمین» در 11 سپامبر/ 15 سال درباره فیلمی استراتژیک عناد شد

دفاع‌پرس: جذابیت این مناطق که باعث کشش و دغدغه فیلم‌سازی در شما می‌شد، چه چیزی بود؟
رنج، فقر، مظلومیت و بی‌پناهی مردم افغانستان در ذهن من به عنوان یک فیلمساز جوان نقش بسته بود و این‌ها دغدغه من برای فیلم‌سازی در افغانستان شد.

دفاع‌پرس: ما تصویر درستی از افغانستان در رسانه‌ها نداریم؛ بخاطر همین وقتی اسم افغانستان به میان می‌آید تصویری از مردمی فقیر در ذهنمان نقش می‌بندد؛ این فکر را چگونه می‌بینید؟

این فکر دچار اشکال است و همان عدم شناخت از کشور همسایه و جهان اسلام و حوزه زبان فارسی را نشان می‌دهد. افغانستان دارای سه شاخصه جهان اسلام، حوزه زبان فارسی و همسایه شرقی با حدود هزار کیلومتر مرز مشترک برای جمهوری اسلامی ایران است. مستندسازان دیگری همچون محمدرضا عباسیان، محمد صدری و رضا برجی در افغانستان فیلمسازی کردند و در حوزه داستانی نیز قبل از فیلم من، فیلم مجید مجیدی کار شده بود. فیلم «عروس افغان» از طالبی، و فیلم دیگری به نام «من بن‌لادن نیستم» از احمد طالبی‌نژاد ساخته شده بود و بعد از فیلم من، آقای موسیان فیلم «گل‌چهره» را کار کردند که بسیار فیلم تاثیرگذاری بود و سپس فیلم «مزار شریف» ساخته شد.

دفاع‌پرس: ورود شما به حوزه افغانستان چطور شکل گرفت؟
ما در ستاد پشتیبانی افغانستان که زیرمجموعه‌ای از مجموعه آسیا و اقیانوسیه‌ی وزارت امور خارجه بود دوستی به نام آقای روحی‌صفت داشتیم که اطلاع داشت من از سفر بوسنی برگشته‌ام. او یک روز با من تماس گرفت و گفت می‌خواهم شما را ببینیم. در دیدار با ایشان پیشنهاد آموزش فیلمسازی، مستندسازی و عکاسی در کابل مطرح شد؛ در این مقطع تازه زمزه‌هایی از مطرح شدن اسم طالبان به گوش می‌رسید. توضیح داده شد که به دلیل محرومیت‌هایی که در افغانستان وجود دارد، ایران فعالیت‌های پزشکی انجام می‌دهد و خدمات و کمک‌های مختلفی صورت گرفته بود.

لزوم نمایش فیلم «آخرین ملکه زمین» در 11 سپامبر/ 15 سال درباره فیلمی استراتژیک عناد شد

من در جهت همکاری با این مجموعه پیشنهاد تولید فیلم مطرح کردم که مورد استقبال قرار گرفت؛ و مجموعه چند قسمتی از خدمات ستاد پشتیبانی افغانستان تولید کردم. اولین سفر من به افغانستان با تولید مجموعه مستند «زمین سوخته» صورت گرفت. از دل این مجموعه، مستند دیگری درآمد که در برنامه فیلم کوتاه محمد آفریده پخش شد. پخش این فیلم بازخورد‌های زیادی داشت؛ همه دوستان تماس می‌گرفتند و درباره فیلم سوال مطرح می‌کردند که اینجا کجاست و سوالاتی از حرم و جا‌هایی که به تصویر کشیده شده بود، مطرح می‌کردند.

باور مردم سنی‌نشین یکاولنگ افغانستان به حضرت امیرالمومنین (ع)
شروع آشنایی من با مقوله افغانستان شکل گرفت. در سفری با دوربین و عوامل تصویربرداری به افغانستان رفته بودیم و در شمال افغانستان مشغول بودیم که خبر رسید کابل توسط طالبان گرفته شده است. کسی جلودار طالبان نبود، اما در جبهه‌هایی احمدشاه مسعود فعالیت می‌کرد. ما در حین درگیری‌های جنوب افغانستان، به شمال افغانستان و به مزار شریف و سپس به بامیان و یکاولنگ رفتیم. یکاولنگ به معنی یکه زیباست. جایی به نام بند امیر در یکاولنگ وجود دارد که مردم بومی با اینکه سنی هستند، معتقدند این سد را حضرت امیرالمومنین (ع) برای آن‌ها ساخته است. این سد آب منطقه را تامین می‌کند و موجب آبادانی است.

تمام کار‌های گزارشی و تصویری گروه ما انجام شده بود که نیرو‌های طالبان به سمت مزار شریف آمدند و ما در یک پرواز به ایران بازگشتیم؛ ما به مشهد رسیده بودیم که مزار شریف سقوط کرد. فکر و هسته فیلم «آخرین ملکه زمین» از اینجا و در این سفر شکل گرفت. زمانی که فیلمنامه را آقای محمد ترابی به من تحویل داد خیلی خوشم آمد و موضوعی پیش‌و روی من بود که درباره افغانستان و از خاک ایران شروع می‌شد.

دفاع‌پرس: برای ساخت «آخرین ملکه زمین» با چه کسانی وارد مذاکره شدید؟
من برای این فیلم با خیلی‌ها وارد صحبت شدم؛ همه تشویق می‌کردند، ولی کسی حمایت نمی‌کرد تا اینکه دوست بزرگواری در مدرسه فیلمنامه نویسی به نام حسین خورشیدی حضور داشت که اهل فیلمنامه و کتاب بود. فیلمنامه را به او دادم و مطالعه کرد. قرار شد آن‌ها در حوزه هنری کمک کنند. در سال‌های ۸۳-۱۳۸۲ پروانه ساخت فیلم آخرین ملکه زمین به کارگردانی بنده و سید علیرضا سجادپور دریافت شد. حوزه هنری از فیلم حمایت کرد و سید سعید سیدزاده مدیرعامل وقت موسسه توسعه سینمایی سوره بودند. قرار شد کار کلید زده شود و سال ۱۳۸۴ و با فوت پدر بنده که زندگی‌ام دچار چالش‌هایی شد، تولید را آغاز کردیم.

لزوم نمایش فیلم «آخرین ملکه زمین» در 11 سپامبر/ 15 سال درباره فیلمی استراتژیک عناد شد

گروه جوانی برای این فیلم جمع شدند. مدیر فیلمبرداری ساعد نیکزاد؛ طراح صحنه و لباس سید مصطفی آل احمد؛ دستیار و برنامه‌ریز علیرضا ابوالقاسمی‌نژاد؛ چهره‌پرداز سعید ملکان؛ صدابردار حسین بشاش؛ دستیار صدا مجید هاشم‌پور بودند. جلوی دوربین قربان نجفی بازیگری از ایران و بازیگر خیلی خوبی از کشور افغانستان به نام عبدالوکیل نیک بین بودند، نیک بین فارغ التحصیل بازیگری از مسکو بود که نقش فرمانده طالبان را بازی می‌کرد.

دفاع‌پرس: فیلم شما در چه دوره‌ای از جشنواره فیلم فجر حضور داده شد؟
فیلم به دوره ۲۴ جشنواره فیلم فجر نرسید چراکه ما باید در ایران و افغانستان فیلمبرداری می‌کردیم و مسیر سختی بود. این فیلم برای یک فیلمساز فیلم اولی، یک ماراتون بود. در یزد، خراسان، خراسان جنوبی، شمال افغانستان، مزار شریف، مرز حیرتان فیلمبرداری داشتیم که کار را سخت می‌کرد. در طول تولید که در شهر مزار شریف بودیم، سرکنسولگری به نام آقای ذاکری و والی بلخ به نام استاد عطا محمدنور خیلی به ما کمک کردند. فیلم ساخته شد، حالا همه آن‌هایی که می‌گفتند چرا این فیلم را می‌سازید و چرا افغانستان و هزار سوال دیگر؛ حالا تاکید می‌کردند که این فیلم باید به جشنواره فجر برسد!

بخشی از فیلمبرداری در شهرک دفاع مقدس بود؛ اتفاقی که هیچ کس تشخص نمی‌دهد و اگر کسی تشخیص دهد من کارم را درست انجام نداده‌ام. بالاخره این فیلم به جشنواره ۲۴ نرسید و خیلی توسط افرادی که اجازه ساخته شدن نمی‌دادن ملامت شدم. فیلم تدوین شد و به جشنواره ۲۵ فجر تحویل داده شد. در این فاصله تغییر و تحولاتی در حوزه هنری رخ داده بود و من و این فیلم برای آن‌ها جدید بودیم و حالا باید پاسخ می‌دادیم چرا این فیلم را ساخته‌ایم! ولی کسی نپرسید چطور ۵۰ نفر برای فیلمسازی به افغانستان رفتند و سالم برگشتند و سرمایه را به باد ندادند! این افراد بخاطر همه بدگویی‌ها و مشاوره‌های غلطی که در حق این فیلم داشتند حتما مدیون خواهند بود.

لزوم نمایش فیلم «آخرین ملکه زمین» در 11 سپامبر/ 15 سال درباره فیلمی استراتژیک عناد شد

در نهایت فیلم «آخرین ملکه زمین» ماندگار شد، اما مدیران نامدیر رفتند و این ذات سینماست چراکه من برای مردم فیلم می‎‌سازم و هنر متعلق به مردم است. مدیر و مشاور رفتنی است و اگر مدیر، مدیر خوبی باشد تاثیرگذار خواهد بود واگر چنین نباشد همگی از رفتن او خوشحال خواهند شد.

دفاع‌پرس: در نهایت فیلم شما در چه بخشی از جشنواره فیلم فجر حضور داشت؟
طبیعتاً جشنواره فجر دو بخش فیلم اول و مسابقه اصلی دارد که چند فیلم اول در بخش اصلی حضور پیدا می‌کنند. فیلم ما در بخش اول انتخاب شده بود، اما در بخش مسابقه اصلی حضور نداشت و من با رئیس سازمان سینمایی و دبیر وقت جشنواره صحبت کردم که این تنها فیلم با موضوع افغانستان است، اما به بخش اصلی راه نیافت. هیئت انتخاب جشنواره فیلم را انتخاب نکرده بود بلکه آن‌ها فیلم را داوری کرده بودند درحالی که حق داوری ندارند؛ آن‌ها باید گونه‌های مختلف فیلم را برای شرکت در مسابقه اصلی انتخاب کنند.

جشنواره درحالی تله فیلم در بخش مسابقه اصلی راه داده بود که فیلم ما ۳۵ میلی‌متری و دارای پروانه ساخت سینمایی بود. شبی که حرف‌های من برای شرکت داده شدن فیلم در بخش اصلی جشنواره به نتیجه نرسید احساس کردم محصول تلاش چندین سال کارام به راحتی از دست می‌رود و بازیچه قرار گرفته است. آن شب از محل دفتر جشنواره که در شمرون و کنار موزه سینما است تا میدان انقلاب را پیاده آمدم که تلخ‌ترین شب زندگی‌ام بود.

دفاع‌پرس: البته فیلم در جشنواره جوایز خوبی دریافت کرد.
خوشبختانه فیلم چند جایزه گرفت. یک جایزه توسط داوران اهدا شد؛ جایزه دیگری از طرف دبیر جشنواره اهدا شد و برای بخش اصلی جشنواره مونترال انتخاب شد. همان آقایان نامدیر و نامشاوری که همواره اطلاعات غلط می‌دادند، با کسی که فیلم را در مونتورال انتخاب کرده بود نشستند و قهوه و چای خوردند و سیگار کشیدند تا رای مونتورال را درباره فیلم منصرف کنند و فیلم را از بخش اصلی خارج کردند. یعنی سرنوشت کاری من را یک بار در جشنواره فجر و بار دیگر در مونتورال از بین بردند.

لزوم نمایش فیلم «آخرین ملکه زمین» در 11 سپامبر/ 15 سال درباره فیلمی استراتژیک عناد شد

البته این افراد همچنان بابت این کارهایشان از نظام فرهنگی کشور حقوق دریافت می‌کنند و اگر کشورمان، کشور حساب و کتاب‌داری بود باید آن‌ها را بخاطر این کارهایشان محاکمه می‌گرد.

دفاع‌پرس: ظاهراً فیلم در بخش اکران هم مورد بی‌مهری قرار گرفلت؛ چنین موضوعی وجود داشته است و علت آن چه بود؟
وقتی مجموعه افرادی از یک اثری هنری حمایت می‌کنند و دچار تغییر و تحول مدیریتی می‎‌شوند؛ با ورود گروه جدید توجهی به همکاری صادقانه و سلامت شما نمی‌شود. آن‌ها ابتداً به دنبال این هستند که با چه کسی ارتباط داشته‌اید و چه چیزی موجب ساخت فیلم شده است! من البته هیچ‌کدام از این مناسبات را نداشتم و تنها بخاطر تجربه خودم و مجوز کارگردانی و تلاش‌هایی که سال‌ها با دستیاری و ساخت فیلم کوتاه و مستند داشتم، چنین پروژه‌ای را تولید کردم.

مدیران حوزه هنری گفتند «آخرین ملکه زمین» فیلم خودمان است و دلمان نمی‌خواهد اکران کنیم!
من با اینکه یک روزه کارگردان نشده بودم یک مدیر که فقط چند روز به مسوولیت مدیریت فرهنگی رسیده بود گفت آخرین ملکه زمین متعلق به حوزه هنری است و دلمان نمی‌خواهد آن را اکران کنیم! آن‌ها معتقد بودند مورد تقدیر و تشکر قرار نگرفته‌اند لذا نباید فیلم مورد حمایت و اکران قرار گیرد! من بخاطر همین موضوع نامه‌ای را به حجت‌الاسلام خاموسی رئیس وقت سازمان تبلغات اسلامی نوشتم؛ در آن ایام جناب صفارهرندی وزیر بودند و جعفری جلوه نیز حضور داشت و قرار بود فیلم را روز ۲۳ بهمن در سینماآزادی اکران کنند! آتش زدن فیلم بهتر از اکران در آن زمان بود.

مدیران معتقد بودند فیلم فروش نمی‌کند، اما این سوال مطرح بود که مگر همه فیلم‌های حوزه هنری فروش خوب داشته است؟! اصلا مگر قرار است همه فیلم‌هایی که ساخته می‎شود، فروش خیلی خوب داشته باشد؟ بعد از این ماجرا بود که گفتند ۸۰۰ میلیون برای تولید فیلم آخرین ملکه زمین خرج شده است درحالی که دروغ بود و فیلم با ۱۹۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان و به اندازه خرج یک تله فیلم تولید شده بود.

لزوم نمایش فیلم «آخرین ملکه زمین» در 11 سپامبر/ 15 سال درباره فیلمی استراتژیک عناد شد

تمام کمک‌هایی که فارابی کرده بود مثل دوربین و ارزی که برای سفر به افغانستان داده بود را تماماً در مقطعی که به عنوان مجری طرح قصد دریافت پروانه نمایش برای سازمان سینمایی حوزه هنری داشتم را قبل از جشنواره ۲۵، که حدود ۴۸ میلیون بود را نقداً به فارابی تحویل دادم و رفتار صادقانه‌ای نشان دادم. نتیجه آن رفتار چنین شد که مدیر فارابی به عنوان دبیر جشنواره فجر کمک کرد تا فیلم در بخش اصلی مسابقه فجر نباشد!

من طی این فعالیت‌ها نتیجه گرفتم باید به مدیران جمهوری اسلامی ایران دروغ تحویل داد و ریا کرد تا کار پیش برود و از هیچ کسی انتقاد نکنیم چراکه در این کشور هیچ کسی تحمل انتقاد را ندارد و اگر کسی ادعای تحمل انتقاد را دارد، دروغ می‌گوید. اگر تحمل انتقاد وجود داشت جامعه ما چنین نبود.

فیلم در جشنواره‌های مختلف جایزه‌های بهترین کارگردانی، فیلمبرداری و بازیگری گرفته است. «آخرین ملکه زمین» در فستیوال فیلم وارنا که در واقعه اسکار منطقه بالکان به شمار می‎رود؛ برای اولین بار برای سینمای ایران گرند پرایز به ارمغان آورده است. بعد از دریافت این جایزه به ما گفتند فستیوال وارنا جشنواره مهمی نیست، ولی بعداً که دیگران رفتند و از همین جشنواره دیپلم گرفتند، مهم شد!

سال ۱۳۸۸ در جریان انتخابات فیلم ما در تک سانس اکران شد؛ در تمام تک سانس‌هایی که فیلم اکران می‎شد و من به سینما آزادی سر می‎زدم، سالن پر بود. تمام هزینه تبلیغات فیلم را آقای جعفری جلوه که رئیس سازمان سینمایی بودند به عنوان یک فیلم فرهنگی از طریق موسسه سینما شهر پرداخت کرد که مبلغ ۲۵ میلیون تومان بود درحالی که حوزه هنری یک ریال بابت تبلیغات هزینه نکرد؛ لذا بخش مهمی از هزینه تولید فیلم از فارابی دریافت شد و در ادامه ۲۵ میلیون تومان در بخش تبلیغات جذب کردم و معتقد بودم که فیلم با هزینه بیت‌المال تولید شده است و باید جریان مالی آن روشن باشد و پول تبلیغات را به حوزه هنری تحویل دادم.

لزوم نمایش فیلم «آخرین ملکه زمین» در 11 سپامبر/ 15 سال درباره فیلمی استراتژیک عناد شد

بعد از سال ۱۳۸۸ مراسمی در سینماآزادی برای موفقیت‌های بین‌المللی و اکران بد فیلم برگزار شد. وزیر ارشاد و رئیس حوزه و هنری و دیگر مدیران در این مراسم جمعاً یک سکه بهارآزادی به من هدیه دادند و هنوز این فیلم نسخه DVD ندارد و بخاطر صرفه‌جویی VCD آن روانه بازار شد و صدای آن بخاطر هزینه‌ای چند میلیونی استودیو نشد!

عناد ۱۵ ساله مدیران فرهنگی با فیلمی درباره افغانستان
بعد از همه این اتفاقات و با دریافت جایزه گرند پرایز انتظار داشتم دومین کارم را در حوزه هنری تولید کنم، اما به دلیل رفتاری که طی ساخت فیلم «آخرین ملکه زمین» صورت گرفته بود علاقه‌ای برای همکاری نداشتم و جالب اینکه فیلم در جشنواره‌هایی در ژاپن، بلغارستان و منتورال شرکت داده شد و هر کشوری که فیلم را می‌خواست کسی مانع ارائه فیلم می‌شد! کتابخانه فستیوال فوکوئوکا پنج هزار دلار بابت دریافت یک نسخه ۳۵ از فیلم جهت آرشیو پرداخت می‌کرد که حوزه هنری چنین کاری نکرد!

فیلم «آخرین ملکه زمین» هنوز بدون اسم کارگردان در پلتفرم‌ها عرضه می‌شود؛ یعنی اینکه عناد با فیلم ۱۵ ساله شده است و ادامه دارد. اگر با با آمریکا چنین عنادی داشته باشیم تکلیف برجام بهتر روشن شده بود.

دفاع‌پرس: ریشه عنادی که با شما بسته شده بود چه چیزی بود؟ آیا شما یک شبه کارگردان شده بودید؟
من به واسطه ارتباطات سببی و نسبی فیلمساز نشدم بلکه درس خواندم و تلاش کردم و زحمت کشیدم تا فیلمساز شوم. من با ارث پدری فیلمساز نشدم و سینما را هم ارث پدرم نمی‌دانم لذا کار و تلاش کرده‌ام.

موضوع فیلم «سرجوخه لیف» درخصوص یک افسر آمریکایی و سگ او در فلوجه عراق است. هزینه تولید و حمایت و تجهیزات این فیلم را پنتاگون پرداخت کرده است و در اکران شش هفته در آمریکای شمالی و جنوبی به سینماداران پول داده‌اند تا در شش هفته اول اکران تمام خانواده نیرو‌های مسلح این فیلم را ببینند. درحالی آمریکایی‌ها یک سگ را به عنوان قهرمان ملی معرفی می‌کنند که ما سرنوشت یک فیلم را که ۱۵ سال پیش تولید شده است را چنین عوض می‌کنیم. بخاطر همین برخورد‌ها وقتی درخصوص افغانستان پیشنهاد تولید فیلم دیگری به من شد قبول نکردم و این نگاه‌های ضد فرهنگی را نامدیران و نامشاوران ایجاد کرده‌اند.

دفاع‌پرس: بعد از اینکه طالبان به سرکنسولگری ایران در افغانستان حمله کردند آیا اقدامات فرهنگی ما موثر بوده است؟

بعد از این واقعه ما چند فیلم ساختیم و برای سه میلیون مهاجر افغانستانی کجا فیلم اکران کردیم؟! آیا امروز جا نداشت سازمانی که حدود ۱۱۰ سالن و سینما در سطح کشور دارد، به بهانه حضور طالبان فیلمی که ۱۵ سال پیش در حوزه افغانستان تولید کرده است را پخش کند؟ ما از آقای دادمان رئیس حوزه هنری به عنوان یک مدیر جوان چنین انتظاری داریم که اقدمات مناسبی انجام دهد و اعلام می‌کنم این فیلم آماده است تا به مناسبت ۱۱ سپتامبر امسال اکرام شود.

لزوم نمایش فیلم «آخرین ملکه زمین» در 11 سپامبر/ 15 سال درباره فیلمی استراتژیک عناد شد

«آخرین ملکه زمین» هنوز نسخه DVD ندارد؛ چیزی که حقوق کارگردان است. یک کتاب و کتابچه از جوایز و فیلم‌نامه و گزارش تولید لازم است چاپ شود. حوزه هنری هیچ کاری برای این فیلم نکرده است و امروز که در فرودگاه کابل شاهد فرار مردم افغانستان از کشورشان هستیم متوجه نتایج عدم وجود برنامه مدون فرهنگی در این کشور می‌شویم. ما در کشورمان دستگاه‌ها و نهاد‌های فرهنگی و حقوق بگیر زیادی داریم، اما هیچ‌کدام یک فعالیت موثر درباره افغانستان انجام نداده است.

دفاع‎‌پرس: مسئله‌ای که طی چند سال گذشته با آن روبرو هستیم؛ واکنش منفی مردم ایران نسبت به فعالیت‌های استراتژیک در حوزه‌های بین‌المللی پیرامون کشور است؛ در باره افغانستان چقدر زمینه فعالیت فرهنگی و ورود ایران را آماده می‌بینید؟

عکس‌العمل مردم همیشه درست بوده است؛ ما به‌عنوان مدیران و عناصر فرهنگی بلد نبوده‌ایم چه روشی را برای اداره کشور پیش بگیریم. اینکه یک جامعه باید از حداقل‌هایی از رفاه برخوردار باشد و سپس به اولویت‌های دیگر بپردازد، درست است. ما در دوران هشت سال دفاع مقدس همواره دارای جایگاه مطلوبی از نظر رفاه اجتماعی و شرایط اقتصادی بوده‌ایم درحالی که امروز چنین وضعیتی وجود ندارد.

زمان جنگ ایران و عراق با مشکل تهیه مرغ و گوشت روبرو نبودند و قیمت‌ها مصوب و دارای قانون بود و در همان شرایط مردم ما به کشور‌های دیگر جهان اسلام نیز کمک می‌کردند که نمونه آن‌ها بوسنی و افغانستان و دیگر کشور‌ها بود.

امروز جامعه شرایط تکرار چنین اتفاقاتی را ندارد چراکه حداقل‎های اقتصادی و اجتماعی در وضعیت اقتصادی موجود ایران وجود ندارد.

معتقدم اصل رفتار کارگزاران غلط است و اگر رفتار کارگزاران تصحیح شود، مردم نیز همراه می‎شوند. مردم ما هر لحظه در جهان اسلام و کشور‌های فارسی زبان، بحرانی به وجود آمده است همواره پای کار بوده‌اند. کارگزار و مدیر اجرایی باید حداقل‌هایی را در جامعه ایجاد کرده باشد تا مردم نیز در میدان‌های مختلف حضور داشته باشند.

دفاع‌پرس: حرف پایانی شما درباره فیلم «آخرین ملکه زمین»
همه این سال‌ها به این فیلم بی‌توجهی شده است؛ و امروز من مدعی هستم اسم امیرالمونین را در ۷۰ کشوردنیا مطرح کرده‌ام و امروز انتظاری ندارم جز اینکه فیلم اکران شود تا مردم ببینند. نسخه‌های DVD، VOD فیلم منتشر شود و در تاریخ ۱۱ سپتامبر، حرف ۱۵ سال ما را که حرف حقی بوده است را نمایش دهند.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها