یادداشت/ فاطمه شریفی

دیده‌بانی؛ از دفاع مقدس تا گام دوم انقلاب

شهید «حسن یاوری» در قامت یک دانش‌آموز، سنگر دفاع از ارزش‌ها را خوب می‌شناخت؛ تک تیرانداز بود تا آرام و بی‌صدا قلب دشمن را به لرزه اندازد و دیده‌بانی او به بلندای ۳۷ سال چشم‌انتظاری یک مادر از دفاع مقدس به گام دوم انقلاب رسید.
کد خبر: ۴۸۴۹۸۱
تاریخ انتشار: ۰۱ آبان ۱۴۰۰ - ۰۲:۳۳ - 23October 2021

گروه استان‌های دفاع‌پرس - فاطمه شریفی؛ دفاع مقدس مدرسه‌ای بود که دانش‌آموزانش به مکتب اهل بیت (ع) رسیدند و فراتر از گچ و تخته سیاه، در کلاس معرفت حسینی؛ خداباوری، حق‌طلبی، شجاعت، ایثار و پیشگامی را برای سایه‌گستر شدن پرچم عدالت علوی در دنیا آموختند.

نوجوان ۱۵ ساله یزدی نیز از کوچه‌های «نعیم‌آباد» و شهری که خشت به خشتش با کربلای حسین (ع) رفاقتی دیرنه دارد، دانش‌آموز مدرسه عشق شده بود و بر کم و کسری سن و سالش قلمی کشید و به سپاه عاشقان پیوست.

مادرش از سخت‌کوشی و خداباوری او می‌گوید، از عشق به امام حسین (ع) که شهید حسن را از همان کودکی مرید این آستان ساخته بود و چه زیباست رسیدن مرید به مراد دلش، چه باشکوه است شهادت!

دیده‌بانی؛ از دفاع مقدس تا گام دوم

«حسن یاوری» بسیجی مخلص و حقیقت‌جویی که بیست و سوم اسفند سال ۱۳۶۳ به‌عنوان تک تیرانداز در شرق رود دجله عراق به فیض شهادت رسید؛ اما ماموریتش همچنان ادامه یافت و ۳۷ سال دیده‌بان مرز وطن بود. دیده‌بانی از دفاع مقدس تا گام دوم انقلاب.

سال‌ها اثری از پیکر مطهرش نبود و مزار یادبودی برای او در گلزار شهدای محله نعیم‌آباد در کنار همرزمانش روز‌ها و ماه‌ها و سال‌ها را انتظار می‌کشید تا اینکه این‌روز‌ها یعنی وقتی جوانان ما در مسیر تمدن‌سازی و گام دوم قدم بر می‌دارند، شهید یاوری نیز به عنوان نشان راه به یزد حسینیه ایران و خانه مادری‌اش بازگشت.

پیکر شهید یاوری، زائر کربلای حسین (ع) بعد از ۳۷ سال خوشنامی در مهر سال جاری و همزمان با سالروز شهادت حضرت امام رضا (ع) در گلزار شهدای نعیم‌آباد تبرک این خاک شد و با مرام آسمانی‌اش بر قدر و منزلت زمین افزود؛ و این‌جا ما بازماندگان و جاماندگان مسیر نورانی انسانیت و شهادت ایستاده‌ایم تا در مدرسه ایران اسلامی با توکل، اراده و سخت‌کوشی، خودسازی و جامعه‌سازی را رقم بزنیم. به راستی چگونه می‌شود شهید یاوری‌های تاریخ معاصر این مرز و بوم بود؟

و چه عاشقانه بی‌نظریست وقتی دانش‌آموزی قلم به دست در وصیت‌نامه‌اش این چنین دست به دعا شود و به درگاه خداوند طلب آرزو می‌کند:

«خداوندا! با دلی پر از آرزو به جبهه می‌روم که محور آن عشق به تو و شهیدان توست. خداوندا! قسم به قتلگاه خونین‌کفنان کربلا، آرزوی شهادت را در دلم مگذار...

خداوندا! تو می‌دانی که دیوانه شهادتم».

روحت شاد و یادت گرامی برادر شهیدم، برای دل‌های خسته ما دعا کن!

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار