گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول شادمانی؛ «قهرمان» با هر تعبیر و تعریف، نیاز مبرم و شریان حیاتی سینماست. سینما بدون قهرمان، تصاویر متحرک مستندگونهایست که در نهایت، حول محوری معین پیش میرود، و به تعبیری دیگر سینما بدون قهرمان، محکوم به شکست است.
در همین راستا عدم وجود قهرمان، شاید عمدهترین معظل سینمای ایران طی سالهای اخیر است. این در حالیست که در غرب و کمی آنطرفتر در سرزمین کابویها و در پی فقر وجود قهرمانان واقعی ملی و میهنی، با نهایت قدرت و اعتماد به نفسی متوهمانه به پرورش قهرمانانی تخیلی و غیرواقعی روی آوردهاند و با تسلط بر ابزار پرنفوذ و اغواگری بنام سینما آنها را در باورپذیرترین شکل ممکن برای جهانیان به سمبلی واقعی و گاه نمادی ماندگار مبدل کردهاند.
اما در این سو و در کشور ما با وجود قهرمانان واقعی، نیازی به قهرمانسازی به شیوهی غرب وجود ندارد، حال اینکه معظلی فراتر گریبان ما را گرفته است. ندیدن و نشناختن معنادار ابرقهرمانان سرزمینی و عدم درک صحیح از نیاز مبرم مردمان جامعه به الگوپذیری از این اسطورههای مانا و تاثیرگذار، سینما و در پی آن جامعۀ را به انزوا و انحطاط کشانده است.
از سینمای پیش از انقلاب که گذر کنیم، در چهار دهه سینمای انقلاب، یا قهرمانان سرزمینیمان را ندیدهایم و از کنارشان گذر کردهایم و یا بدلیل عدم شناخت و درک صحیح از اصول پردازش و اهمیت ارائهی الگو به مخاطب و فراتر از آن به جامعه، قهرمان را تا جایگاه شخصیتی وامانده و منفعل پایین کشیدهایم.
شهید مصطفی چمران، شهید عبدالحسین برونسی، شهید منوچهر مدق، شهید عبدالحمید دیالمه، شهید عبدالرسول زرین، جاویدالاثر احمد متوسلیان، جهان پهلوان غلامرضا تختی و .... را میتوان قربانیان این جریان منفعل و مغفول سینمایی دانست.
نمایش عمومی فیلم سینمایی «منصور» بهانهای شد برای پردازش به این نقیصه در سینمای ایران، حال اینکه «منصور» خود نیز از این قاعده مستثنی نیست.
منصور قصۀ پرغصۀ قهرمانی نظامی در قامت فرماندۀ نیروی هوایی ارتش در سالهای پایانی جنگ است. فیلم که قرار است روایتگر ویژگیها و توانمندیهای متمایز یک قهرمان حقیقی بنام «سرلشکر منصور ستاری» باشد، در ابتدا از فیلمنامهای آشفته آسیب دیده است. مخاطب مشخصاٌ و با ذهنی آگاه برای دیدن یک فیلم قهرمانمحور آماده است اما سردرگم بودن قصه در کشاکش مستند و درام، ساختار فیلمنامه را به هم ریخته است. قصهای با این مختصات معین که میتواند در اوج آغاز شود، اصرار دارد که لایه لایه روایت شود بهطوری که مخاطب شاید با گذشت حدود بیست دقیقه از فیلم تازه به قهرمان میرسد.
منصور ستاری یک فرماندۀ مقتدر نظامی در بحبوحۀ جنگی طولانی با دشمنی متخاصم و یورشگر است و بالطبع مخاطب آمده تا اقتدار این اسطوره را در مواجهه با آن ببیند، اما منصور از ابتدا تا انتهای داستان، درگیر با مردم و در مبارزه با مسئولان وقت داخلی است. مشخص نیست قصد نویسنده پرداختن به ویژگیهای قهرمانی نظامی است یا نمایش کارشکنیها، ناکارآمدیها و گاه خیانت برخی مسئولین حکومتی در مقطعی خاص!! براین اساس فیلم نه روایت یک قهرمان است و نه یک تریلر سیاسی!!
فیلم در ساختار نیز توفیقی نداشته است. در وهلۀ اول محسن قصابیان در ایفای نقش منصور ستاری، باوجودی که تمام توان خود را بهکار گرفته، ضعیف ظاهر شده است. بازی سرد و کمحس او که ناشی از انتخاب غلط و هدایت از زاویهی نگاهی مستندگونه است به دفعات رشتهی اتصال میان خود و مخاطب را قطع میکند.
سیاوش سرمدی که با ساخت مستندهای «ادواردو آنیلی»، «امام موسیصدر»، «هشتاد سال مقاومت»، «داوطلب مرگ»، «تهران تقاطع سئول»، «بدنبال حقیقت»، «معتاد به نفت» و «جنگ ششم» چهرهای مطرح و شناخته شده در سینمای مستند است، باوجود بهرهمندی از مشاورهی علیرضا داوودنژاد گویی توفیقی بر تسلط به یک ساختار دراماتیک سینمایی نیافته و شاید بهتر بود ورود به سینمای قصهگو را با این فیلم که روایتی مشخص دارد شروع نمیکرد. او بعد از حدود 100 دقیقه نمایش یک درام سینمایی، سرانجام و در انتها با پخش صحنههایی مستند در کنار تیتراژ پایانی، فیلم را تمام میکند!
منصور برخلاف ذهنیت مخاطب و معظل تولید در ژانر سینمای جنگ (دفاع مقدس)، از پروداکشن عظیمی برخوردار نیست با اینحال و در همین اندازه هم بهنظر میرسد کارگردان در تولید این فیلم بهدلیل پشتیبانی سازمان متولی، با مشکل خاصی اعم از عدم دسترسی و دستیابی به امکانات و احتیاجات و همکاری مراکز مربوطه برای تولید مواجه نبوده و از این منظر عذری ندارد.
نکته حائز اهمیت در تولید فیلم منصور «نفس» پرداختن به این موضوعات مهم، استراتژیک و در عین حال زمین مانده است که شاید هرگز بخش خصوصی به سراغ آنها نرود و از این منظر تولید این فیلم قابل ستایش است، اما با توجه به اینکه پردازش به سوژههایی در قالب قهرمانان ملی مانند سرلشکر منصور ستاری ممکن است در سینمای قصهگو و داستانی دیگر تکرار نشوند، مسئولیت متولیان امر را برای تولید اثری ماندگار و پرافتخار در حد و اندازۀ نام اسطورههای سرزمینی دوچندان میکند.
انتهای پیام/ 130