یادداشت/ محمد امیدبخش

«طوفان شن» در طبس ثمره توکل ملت ایران به خدا بود

شن‌های صحرای طبس، برآمده از اراده ملتی بود که قصد اقامه دین الهی کرده بودند همچون ریگ‌هایی که بر سرِ لشکر مهاجم به کعبه فرود آمد، برآمده از توسل مردم به خدا بودند. این، نگاهِ «واقعی» به دین است. دینی که حقایقش تنها وعده‌ای برای جهان دیگر نیست.
کد خبر: ۵۱۸۱۸۱
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۷ - 24April 2022

«طوفان شن» در طبس ثمره توکل ملت ایران به خدا بودگروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ محمد امیدبخش؛ بسیار شنیده‌ایم که گروه‌هایی در برابر تعالیم انبیاء اتهام سحر، شعر یا اساطیر گذشتگان را مطرح کرده‌اند. آری همیشه انسان‌هایی بوده‌اند که گرایش بشر به معنویات و «غیب» را انکار کنند! اما از طرفی با تفاوتی کوچک، گروهی دیگر هم بوده‌اند که در عین حال که میل بشر به «غیب» و «ماوراءالطبیعه» را پذیرفته‌اند، ولی باز با تعالیم دین که پیچیده‌تر از این گرایش‌هاست، مخالفت کرده‌اند؛ مهم این است که هر دو گروه در یک مطلب اشتراک دارند و آن «ورود عقاید دینی» در «سیاست» است.

گویا رویکرد غالب مردم در قرن بیست و یکم هم، نظر دوم است؛ عده زیادی از مردم جهان نمی‌توانند باور خود به مسائلی، چون «احترام متقابل»، «راستگویی» و «راست‌کرداری» را انکار کنند، اما در برابر قواعد و احکام متعدد دین ـ بسته به هر جغرافیای دینی‌ای که زندگی می‌کنند - ابراز مخالفت می‌کنند.

به نظر می‌رسد این نگاه به معنویات، به دلیل حافظه تاریخی انسان‌ها از سوءاستفاده برخی دولتمردان فاسد از باور‌های مذهبی مردم است که در جهان نمونه‌های زیادی دارد. اما نگاهی به تاریخ اسلام و نوع ارتباط علمای شیعه با مردم تصحیح‌کننده این نگاه بدبینانه به دین است. بهترین نمونه‌های این ارتباط را می‌توان در تاریخ انقلاب اسلامی یافت:

در تاریخ پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ در حالی که عده‌ای از کماندو‌های آمریکایی قصد داشتند با تجاوز به خاک ایران گروگان‌هایی را که دانشجویان پیرو خط امام به جرم جاسوسی حبس کرده بودند، نجات دهند، در صحرای طبس گرفتار طوفان شن شدند. گزارش‌های رسمی حاکی از آن است که هشت نظامی آمریکایی ـ بعد از ماه‌ها مانور تمرینی در صحرای آریزونای آمریکا ـ در عملیات مذکور موسوم به پنجه عقاب کشته شدند. این حادثه ابعاد بین‌المللی بسیار زیادی پیدا کرد تا جایی که تحلیل‌گران آن زمان یکی از علل اصلی شکست «کارتر» در رقابت‌های انتخاباتی را حادثه طبس می‌دانستند و برخی دیگر فضاحت این حادثه را فراتر از نهاد ریاست‌جمهوری به حاکمیت آمریکا تعمیم می‌دادند.

اما یکی از مهم‌ترین وقایع پیرو این حادثه، در کنار حقایق دیگر همچون دست داشتن نفوذی‌های داخلی در عملیات مذکور و بعد از آن انهدام مشکوک بقایای به جا مانده از حادثه برخورد هواپیما و بالگرد‌های آمریکایی در حین عملیات، یا عملکرد ضعیف جامعه بین‌الملل در محکومیت تجاوز به خاک یک کشور مستقل، صحبت مهمی است که امام خمینی در تاریخ ۱۴ خرداد همان سال در دیدار جمع شرکت‌کنندگان در کنفرانس بررسی مداخلات آمریکا در ایران ایراد کردند، ایشان فرمودند: «حالا همه کشتی‌هایتان را هم بیاورید اینجا، همه طیاره‌هایتان را هم بفرستید اینجا، ‏‎ ‎‏مسئله حالا، غیر سابق است. ما اتکال به خدا داریم. ما برای این جهان یک مدبّر را‏‎ ‎‏می‌دانیم هست.

آن‌هایی که تاکنون توجه نداشتند خوب توجه پیدا بکنند که یک ملتی که‏‎ ‎‏هیچ نداشت جز «اللَّه اَکبر»، و او همه چیز است، چطور همه قوا را کنار زد، و این قوای‏‎ ‎‏شیطانی که همه پشتیبانش بودند، نه فقط ابرقدرت‌ها، قدرت‌های پایین دست هم دنبال او‏‎ ‎‏بودند، و ما را نمی‌گذاشتند در یک مملکتی زندگی کنیم و فعالیت کنیم، همه موافق با او‏ بودند. این چه بود که این ملت ضعیف بدون تجهیز، بدون تدریب نظامی را بر این‌همه‏‎ ‎‏قدرت‌ها غلبه داد؟ این جز این بود که رعبی را که خدا در دل‌های این سران انداخت، ما را به‏‎ ‎‏رعب، به رعبی که خدا در قلب این‌ها انداخت پیروز کرد؟ این جز همان است که در صدر‏‎ ‎‏اسلام هم یک عده قلیل را بر عده‌ای کثیر پیروز کرد، و همچون رعبی در قلب‌ها انداخت‏‎ ‎‏که نتوانستند مقاومت کنند در مقابل ۳۰ هزار جمعیت عرب، که هر چند تایشان یک‏‎ ‎‏شمشیر داشت و هر چند تایشان یک شتر داشت، و آن‌ها ۷۰۰ هزار جمعیت بودند که‏ ‎ ۶۰هزارشان طلیعه بود و غلبه کردند این‌ها بر آنها، چه بود؟ این جز این بود که یک‏‎ ‎‏دست غیبی در کار است؟! نباید بیدار بشوند آن‌هایی که توجه به معنویات ندارند و به این‏‎ ‎‏غیب ایمان نیاورده‌اند؟ نباید بیدار بشوند؟ کی این هلیکوپتر‌های آقای کارتر را که‏‎ ‎‏می‌خواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن‌ها ساقط کردند، شن‌ها مأمور‏‎ ‎‏خدا بودند، باد مأمور خداست، قوم عاد را باد از بین برد. این باد مأمور خداست، این شن‌ها‏‎ ‎‏همه مأمورند. تجربه بکنند باز! ‏»

به نظر می‌رسید بار دیگر دولتمردی سیاسی در پی حادثه‌ای قصد دارد از عقاید مذهبی مردم استفاده کند! اما در خصوص این پدیده، موضوعی وجود دارد که باعث می‌شود تحلیلی متفاوت از گذشته داشته باشیم و رفتار او ثابت کرد که تابوی سوءاستفاده از دین را شکسته و این بار حکومت واقعا در دست یه دین‌دار است. اگر به تاریخ نگاه کنیم، رهبران حکومت نوپای بنی‌العباس که ادعای ادامه راه پیامبر اسلام را داشتند و به حکومتشان تقدس می‌دادند، وضع معیشتشان همچون بزرگترین پادشاهان جهان بود، اگر سلاطین حاکم بر سرزمین ایران گاهی صبغه‌های معنوی داشته یا ارتباط خوبی با روحانیون داشته‌اند، برای کسب مشروعیت بوده است تا پایه‌های حکومت فاسد خود را محکم کنند! اما این بار رهبری سیاسی و دینی مردم ایران، در انتهای عمرش حتی صاحب یک خانه هم نبود!

اگر وارد کردن معنویات در سیاست برای او نفع شخصی نداشت، پس به چه علت معنویات را در وقایع سیاسی پی می‌گرفت؟! اینجاست که نگرش سوم به دین و مذهب مطرح می‌شود؛ امام خمینی شاعری نیست که در وصف حادثه‌ای که به نظر اتفاقی است، تعبیری ذوقی کند و یا رجلی سیاسی نیست که از عقاید مردم برای فریب آن‌ها استفاده کند، او معتقد است در حرکت مطابق با دین یک ملت، غیب و آشکار به کمک انسان می‌آید: «این حال را که حالی است الهی حفظ کنید، و مادامی که این‏‎ ‎‏حفظ بشود شما پیروز هستید؛ و من وعده پیروزی به شما می‌دهم؛ و خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی، وعده پیروزی داده است به شما: ‏‏اِنْ تَنْصُرُوا الله یَنْصُرْکُمْ. ‏‎ اقدامتان را ثابت نگه دارید‏‎ ‎‏و مشت‌های گره کرده را که مشت‌های الهی است، حفظ کنید».

قواعد و دستورات اسلام با این نگاه، محدودکننده انسان نیستند، با این قواعد می‌توان در تعامل صحیح با جهان، آگاهانه عمل کرد و نتیجه قطعی آن را که سعادت حقیقی بشر است، تجربه کرد. یکی از مثال‌های ملموس این تفکر، گروه‌های جهادی ایجاد شده بعد از انقلاب اسلامی هستند که با سطح مشارکت بالا و موفقیت بی نظیر در حوزه‌های گوناگون به خدمت کشور درآمده‌اند. در هشت سال دفاع مقدس هم، نمونه‌های زیادی از موفقیت رزمنده‌ها در جبهه‌ها وجود دارد که تحلیل آن با فکر‌های سکولار غیرممکن است، اما رخ داده است و به همه اثبات کرده است که آن زمان که دغدغه عمل به قواعد دینی وجود داشته است، غیب و آشکار به خدمت مومنین آمده است.

شن‌های صحرای طبس، برآمده از اراده ملتی بود که قصد اقامه دین الهی کرده بودند. شکست تاریخی ۲۵۰۰ سال پادشاهی در ایران، برآمده از اتکالی بود که ملت ایران به خدا داشتند. ریگ‌هایی که بر سرِ لشکر مهاجم به کعبه فرود آمد، برآمده از توسل مردم به خدا بود. این، نگاهِ «واقعی» به دین است. دینی که حقایقش تنها وعده‌ای برای جهان دیگر نیست!

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها