به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، دفاع مقدس گنجینهای ماندگار از حضور عارفانه انسانهای برگزیده خداست که شهادتطلبی، ایثارگری، گذشت، شجاعت، رشادت، مردانگی و جوانمردی را میتوان از جمله خصوصیات بارز شخصیتی و اخلاقیشان نام برد.
همانان که جان برکف برای دفاع از دین و ناموس، ارزشها و آرمانهای این نظام دل به جاده زدند و در کربلای ایران حماسههای بیبدیل خلق کردند و بر دشمن بعثی پیروز شدند. شهیدانی که هر کدامشان نمونه و الگوی ایستادگی و مقاومت هستند.
«جلال منصف» یکی از ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید استان مازندران و اهل شهرستان «بابل» است که در ادامه زندگینامه و فرازی از وصیتنامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
زندگینامه شهید
«جلال منصف» فرزند «محمدحسن» در نوزدهم شهریور ۱۳۵۱ در شهرستان بابل به دنیا آمد و در تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۶۷ در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید.
فرازی از وصیتنامه شهید
بارالها من کیستم، آن قدر گناه کردم که نمیدانم با چه رویی به درگاهت ناله بزنم. بارالها منِ ناتوان را به راه راست هدایت بفرما. خدایا از تو میخواهم که همچو عباس دلاور پاهایم را در شلمچه از من جدا کنی. دستهایم را در دریاچه ماهی، خدایا جانم را در آبها و باتلاقها بگیر.
خدایا از تو خواهم که جسدم را در میان باتلاقها ناپدید کنی تا کسی جسدم را نبیند. خدایا با چه زبانی گویم آخر تا کی این همه دردها را تحمل کنم. آخر مگر این دل کوچک من چیست که این همه دردها را باید تحمل کنم.
همیشه به فکر مادیات نباشید. آیا من هنوز نوجوانی بیش نیستم؟ زندگی را دوست نمیدارم؟ دلم نمیخواهد که در زیر سایه پدر و مادرم زندگی آرامی را داشته باشم؟ چرا رختخواب گرم و نرم را فراموش کردم و به جبهه آمدم؟ چه سختیها را تحمل کردم، زیرا لذتی که آخرت دارد در دنیا ندارد. شیرینیهای دنیا زودگذر و شیرینیها و لذائذ اخروی جاودانه و پایدار هستند.
انتهای پیام/