گفت‌و‌گوی دفاع پرس با "سیدمحسن خوشدل" همرزم سردار شهید "رضا فرزانه":

شهید فرزانه حضور در خط مقدم را وظیفه و تکلیف خود می‌دانست

"رضا در دوران دفاع مقدس و امروز، آنجایی که احساس می‌کرد به تخصصش نیاز است، حضور می‌یافت. در دورانی وظیفه خود دانست که در خط اول با رژیم بعث عراق بجنگد و امروز دفاع از اسلام ناب محمدی و مبارزه با تکفیری‌ها را وظیفه خود دانست و به سوریه رفت."
کد خبر: ۷۰۵۶۵
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۱ - 15February 2016

شهید فرزانه حضور در خط مقدم را وظیفه و تکلیف خود می‌دانست

"سید محسن خوشدل" از نیروهای ضدزره لشکر 27 محمدرسول الله(ص) در دوران دفاع مقدس، دوست و همرزم سردار شهید مدافع حرم "رضا فرزانه" در گفتوگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس اظهار داشت: رضا در دوران دفاع مقدس و امروز، آنجایی که احساس میکرد به تخصصش نیاز است، حضور مییافت. در دورانی وظیفه خود دانست که در خط اول با رژیم بعث عراق بجنگد و امروز دفاع از اسلام ناب محمدی و مبارزه با تکفیریها را وظیفه خود دانست و به سوریه رفت. او همیشه خط اول بودن را وظیفه و تکلیف خود میدانست و شهادت مزد رشادتهایش بود.


از سمت راست: سید حمزه میرتقی – شهید رضا فرزانه(دوکوهه)

وی افزود: افتخار نداشتم که در سوریه همراه او بجنگم ولی در دوران دفاع مقدس عملیاتهای متعددی از جمله عملیات بدر در کنار یکدیگر بودیم. رضا فرزانه در عملیات بدر مسئول ادوات خمپاره 60 و 81 بود. صبح آغاز عملیات به همراه رضا فرزانه و شهید عباس کریمی برای شناسایی منطقه به خط مقدم رفتیم. محل استقرار قبضهها و نیروها را شناسایی کردیم و بازگشتیم. به دلیل این که پشت سرمان آب بود و دشمن هم آتش سنگینی میریخت، شرایط منطقه حساس شد. نزدیکترین کانال به دشمن را انتخاب و تمام نیروها اعم از پیاده، آرپیجیزن و خمپاره اندازها را آنجا مستقر کردیم.

خوشدل تصریح کرد: خمپاره 81 باید عقبتر از خط مقدم باشد ولی اگر خط شکسته میشد نیروهای لشکر نجف، عاشورا و ... اسیر میشدند، به همین جهت این نوع خمپارهها را هم در کانال مستقر کردیم. سعی داشتیم به هر نحوی شده نگذاریم خط شکسته شود. این نوع خمپاره با دستور دیدبان شلیک میشود ولی به دلیل نزدیکی ما به دشمن، رضا فرزانه مستقیما هدف را میدید و دستور شلیک میداد.


از سمت چپ ایستاده: نفر اول: سید حمزه میرتقی – نفردوم: شهید رضا فرزانه – نفر سوم: ناشناس – نفر چهارم: جمال شیدایی – نفر پنجم: ناشناس – نفر ششم: ناشناس
از سمت چپ نشسته: علی پرهون – عباس برقی – علیرضا قاضیها – سید محسن خوشدل – علی اکبر عمرانی

وی خاطرنشان کرد: به خاطر دارم تانکهای زیادی به سمت ما در حرکت بودند، رضا با آتش خمپاره علاوه بر حمایت از نیروهای پیاده، تانک ها را هم هدف قرار میداد. البته ما علاوه بر خمپاره 81 از خمپاره 60 نیز در عملیات بدر استفاده کردیم. دقایق اولیه آغاز عملیات بدر، کنترل جاده العماره – بصره به دست نیروهای ایرانی افتاد. پس از گذشت چند ساعت، ارتش عراق که نیروهایش چند برابر ما بودند با آتش سنگینی شروع به پاتک زدن کردند.

خوشدل گفت: واحد ضدزره، تنها یگان تخصصی ضد تانک در کل لشکرهای سپاه و بسیج محسوب میشد. هر کجا که لشکر 27 محمدرسول الله(ص) درگیر عملیات میشد، جهت دفع پاتک نیروهای مکانیزه ارتش عراق، به حضور واحد ضدزره نیاز حیاتی احساس میشد. در عملیات بدر، «اکبر مصداقی» فرمانده این واحد بود. من معاون اول واحد ضد زره و هدایت نیروها را برای شکست پاتک عراق برعهده داشتم. عباس کریمی ما را به خط برده بود تا جلوی پیشروی تانکها را بگیریم اما با اتمام باتری موشک مجبور شدیم تا لب هور عقبتر برویم.


از سمت چپ- نفر اول: علی زاهدی - نفر دوم: دولابی - نفر سوم: سید محسن خوشدل- نفر چهارم: شهید تفنگچی - عملیات بدر

وی گفت: در این عملیات با این نوع موشک حدود 60 تانک دشمن را منهدم کردیم. این موشک انداز مالیوتکا روسی بود و ما آن را به صورتی که ملاحظه میکنید، مونتاژ کردیم. موشک و نحوه استقرار باتری بر روی آن، که در عکس مشاهده میکنید تلاش سه ساله، رزمندگان بر روی این موشک است. قبل از این سه سال در جعبه آرپیجی، قطعات موشک را میچیدیم. سکوشم بر روی جعبه بود. اهرم هدایت هم به فاصله 7 متر بود. این طرح را به نام شهید علیرضا ناهیدی، فرمانده تیپ ذوالفقار به ثبت رسید. طرح اولیه مونتاژ این موشک توسط او صورت گرفت.

خوشدل بیان داشت: این عکس متعلق به نیروهای واحد ضدزره تیپ ذوالفقار لشکر 27 محمدرسول الله پس از دفاع آخرین پاتک در کانال گرفته شده است. درخشنده در کتاب «جنون تا مجنون» درباره این موشک مونتاژ شده در عملیات بدر، توضیح داده است. آرپیجی و موشک نداشتیم. با تفنگ هم که نمیشد جلوی پیشروی دشمن را گرفت. یک قایق، مهمات آورده و مجروحین را به عقب میبرد. دیگر نمیشد منتظر مهمات بمانیم. سوار قایق شدم و به سمت عقب رفتم در طول راه قایقی را دیدم که با مهمات به سمت دژی که لشکرهای دیگر در آنجا مستقر بود میرفت. آن طرف نیز رزمندگان درگیر بودند ولی فشار دشمن در محور حور بیشتر بود. در نتیجه آنها را به این منطقه آوردم. ارتش عراق تصمیم داشت با تصرف منطقه، رزمندگان را محاصره کرده و آنان را اسیر کند. با منهدم شدم چند تانک، تانکهای عراقی عقب نشینی کردند. یک تانک در گودالی نزدیک ما آمده بود و از دید ما خارج بود.


از سمت راست: سید محسن خوشدل - حمزه دولابی - شهید رضا فرزانه

خوشدل گفت: غروب شده بود. دیدمان کم شده بود و نمیتوانستیم موشک شلیک کنیم ولی با دوربین منطقه را نگاه میکردیم. با گرد و خاکی که از پشت خاکریز بلند شد توجهم را جلب کرد. تانکی که تا نزدیکی ما آمده بود، قصد عقب نشینی داشت. زمانی که تانک در دید ما قرار گرفت گفتم علی زاهدی میبینی؟ موشک هم آماده بود. گفت: دیدم. هدایت موشک مالیوتکا در فاصله 600 متری با دوربین کار دشواری است. با چشم غیرمسلح اولین موشک آماده را پرتاب کردیم و به تانک اصابت کرد. توپچی، فرمانده و راننده تانک از آن خارج شدند، هنوز تانک آتش نگرفته بود که با شلیک دوم، منهدم شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار