عملیات «بیت‌المقدس ۳» پس از تحقق بسیاری از اهداف عملیات پیروز «نصر ۷»، کوبنده‌ترین پاسخ به شرارت‌ها و وحشیگری‌های دشمن جنایتکار و جنون زده در بمباران شیمیایی منطقه سلیمانیه عراق بود.

«قطعاً مرگ این تشکیلات نظامی، هنگامی است که با ولایت قطع ارتباط کنیم. همین ولایت فقیه است که قطعاً راه راست و صراط مستقیم ابدی را به ما نشان می‌دهد.» این را شهیدی گفت که سرمایه عمرش دلباختگی به مکتبش بود: شهید «حجت‌الله آذر پیکان»

آن‌کسی که مؤمن است و می‌خواهد مؤمن بماند و از ثمرات مؤمن بودن بهره ببرد، در مقابل همه احکام خدا باید احساس تعهد کند و در همه‌جا باید احساس تعهد کند.

نبوت، یک جریان و سنّت دائمی الهی و همچون زنجیر بهم پیوسته است پس باید به همه‌ی این جریان اعتقاد داشت.

«محمد ابراهیم از اینکه شرایط روزه داری در پادگان مهیا نبود ناراحت بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه. ماه رمضـان آمده بود و او هم بی سـرو صـدا گفتـه بود: «هرکس بخواهد روزه بگیرد، سحری‌اش با من.»

یکی از عملیات‌های کمتر شناخته شده در تاریخ دفاع مقدس است؛ عملیاتی که آغازگر سلسله عملیات‌های غیرکلاسیک محدود شد و نقش مهمی در تثبیت مواضع سپاه اسلام در غرب سوسنگرد و عقب راندن دشمن پس از مدت‌ها رکود در جبهه‌ها داشت: عملیات امام مهدی (عج) ...

تلاش چند ماهه سپاه در جبهه ماووت و عدم وارد آمدن تلفات جدی به ارتش عراق، نیاز به انجام یک عملیات گسترده در جبهه‌ای جدید داشت که حاصل آن، انجام عملیات والفجر ۱۰ بود؛ عملیاتی که آزادسازی ۱۲۰۰ کیلومتر مربع از خاک عراق را در پی‌داشت.

آقا مهدی»!... چه باید گفت در وصف تو که هنوز موج موج از خرام خون تو، دجله دف می‌زند و سماع می‌کند. پاره پاره‌های تنت، شد آب و شد آتش، شد خاک و شد باد و: «از خاک ما در باد، بوی تو می‌آید - تنها تو می‌مانی، ما می‌رویم از یاد...»

در آخرین روز‌های اسفند و در شرایطی که ایران برای عملیات فتح المبین آماده می‌شد، یک عملیات انحرافی در محور حمیدیه- کرخه نور، آتش دشمن را از سر سپاهیان نور در جبهه چزابه مهار کرد.

از کردستان تا سوسنگرد و از شلمچه تا شرق دجله، این روح بیقرار جنگ، این جان و جنون جاری در جبهه، این شور شگفت، هرجا که رفت ردپایی از عشق گذاشت و دست آخر، جز عشق هیچ از او نماند. حتی نشانی از تنش... این شد که «حاج قاسم» در وصفش گفت: «او ده‌ها بار به شهادت رسیده بود پیش از این شهادت ظاهری اش»