به مناسبت ربوده شدن جاویدالاثر متوسلیان و همراهانش؛

سرنوشت چهار دیپلمات ایرانی در هاله‌ای از ابهام/ جمهوری اسلامی چهار فرد زنده را از رژیم صهیونیستی طلبکار است

پس از گذشت حدود 36 سال از ربودن شدن چهار دیپلمات ایرانی در لبنان، شواهد قطعی در مورد شهادت یا زنده بودن آن‌ها در دسترس نیست.
کد خبر: ۲۹۸۲۴۴
تاریخ انتشار: ۱۵ تير ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۲ - 06July 2018

گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: پس از اینکه خرمشهر آزاد شد، رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد و قرار بر این شد، ایران به کمک لبنان برود. از این رو محسن رفیق دوست وزیر سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس به سوریه رفت تا با حافظ اسد در خصوص همکاری گفت‌وگو کند. پس از بازگشت، رفیق دوست همراه با محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران و شهید صیاد شیرازی به سوریه رفتند و از بخش‌هایی از لبنان را بازدید کردند.

پس از مجهز کردن دو پادگان در سوریه و لبنان، نیرو‌ها به آن‌جا منتقل شدند. یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ که صندلی‌هایش را برداشته بودند، پر از نیرو‌های آماده رزم و با لباس رزم و با اسلحه به سوریه رفتند. هواپیما که در فرودگاه سوریه به زمین نشست، متوسلیان شروع به سخنرانی کرد. او می‌گفت: «ما آمده‌ایم اینجا تا پای کوه صهیون با رژیم صهیونیستی بجنگیم. گروه اول را به سوی پادگان‌ها اعزام کردیم و هواپیمای دوم نیرو‌های ایرانی نیز به زمین نشست.»

پیش از شروع جنگ در سوریه و لبنان، امام (ره) فرمودند که «راه قدس از کربلا می‌گذرد». برخی نیرو‌ها به ایران بازگشتند و برخی دیگر در سوریه و لبنان ماندند.

خبرگزاری دفاع مقدس طی چند سال متوالی، گفت‌وگو‌های بسیاری با مسوولان کشوری و همرزمان متوسلیان به ثبت رسانده تا نشانه‌هایی از زنده بودن یا شهادت چهار دیپلمات ربوده شده ایرانی یافت شود. در ادامه سه روایت متفاوت از سرنوشت متوسلیان و همراهانش را می‌خوانید:

رفیق دوست: قرائن شهادتشان را داریم، اما دلایل محکمی نداریم

محسن رفیق دوست آن روز‌ها را اینگونه روایت کرد: پس از شنیدن پیام امام، من بلافاصله به ایران آمدم، خدمت امام رسیدم و در سپاه نیز جلسه گذاشتیم. قرار شد سپاهی‌هایی که می‌توانند آموزش بدهند در لبنان بمانند و بقیه برگردند که حدود ۲۰۰ نفر به عنوان مدرس در سوریه ماندند.

احمد متوسلیان و موسوی کاردار ایران در بیروت و آن دو نفر دیگر به سفارت ایران در سوریه آمدند. من در سفارت پیش محتشمی بودم. متوسلیان گفت: من می‌خواهم به لبنان بروم. محتشمی گفت: «الان خیلی سخت است. راه‌ها بسته است.» و به موسوی هم گفت که نرو.

من به متوسلیان گفتم: «امروز فرمانده شما در اینجا کیست؟» گفت: «تو». گفتم: «من به عنوان فرمانده به تو می‌گویم نرو.» پرید و من را بغل کرد و گفت: «تو را به خدا سدی جلوی من نگذار و من باید بروم.» از من انکار و از آن‌ها اصرار و در نهایت رفتند.

سرنوشت چهار دیپماتیک ایرانی در هاله‌ای از ابهام

رفیق دوست در خصوص سرنوشت متوسلیان اظهار کرد: از روش‌های مختلف پیگیری‌های بسیاری انجام شد. من قبل از انقلاب با برخی از آدم‌ها و گروه‌ها در لبنان آشنا بودم. کسی به نام «میشل ابوجوده» در آنجا بود که بعد‌ها ترورش کردند که مسوول روزنامه النهار بود و با من هم رفیق بود. من از ایشان خواستم که برایمان تحقیق کند. از همان موقع چند تا شایعه مطرح می‌شد و به هیچ کدام هم نمی‌شد اعتماد کرد.

اولین خبری که به ما دادند این بود؛ در منطقه‌ای که تحت نفوذ «سمیر جعجع» بوده، احمد متوسلیان درگیر شده که دو نفر کشته و دو نفر دستگیر شدند. خبر بعدی این بود که هر چهار نفر توسط گروه دیگری گرفته شده‌اند و در اختیار آن‌ها هستند تا اینکه ما دو تا آمریکایی در ایران گروگان داشتیم که یکی ویلیام نام داشت که نیرو‌های خودم او را به ایران آورده بودند. اسد در این خصوص به آقای هاشمی پیام داد که آمریکایی‌ها مرا تحت فشار قرار داده‌اند و خواهش کرد که آنها را آزاد کنید. ما هم گفتیم شما مجازید که با گروه متوسلیان تعویض کنید، چند ماهی کار کرد و بعد پیام داد که نمی‌شود و آن آمریکایی را به لبنان بفرستید تا تحویل آمریکایی‌ها بدهم، چون خیلی فشار می‌آورند، حتی روس‌ها هم فشار می‌آورند؛ که در نهایت تصمیم گرفته شد، این گروگان برود.

نفر دوم را که گرفتیم، گفتند متوسلیان و آن سه نفر دیگر در لبنان نیستند و به رژیم صهیونیستی برده شده‌اند. تا پایان جنگ و تا وقتی که من مرتب به سوریه می‌رفتم، هیچ وقت خارج از فعالیت برای بازگرداندن این چهار نفر نبودیم و هر خبری که به دستمان می‌رسید تا پایان پیگیری می‌کردیم.

در رابطه با امام موسی صدر نیز ما پیگیری‌های زیادی کردیم که اخیرا شنیدیم همان موقع قذافی دو نفر را مامور می‌کند که ایشان را شهید کنند و در جایی دفن کنند که قذافی آن دو نفر را هم می‌کشد.

در مورد این برادر‌ها الان نمی‌توانیم اظهار نظر قطعی بکنیم و بگوییم قطعا اینگونه یا آنگونه است. قرائن شهادتشان را داریم، اما دلایل محکمی نداریم. خیلی فعالیت در این خصوص شد، اما نتیجه ای حاصل نشد.

سردار دهقان: مدارکی دال بر زنده بودن ۴ دیپلمات ایرانی داریم

سردار دهقان مشاور فرمانده معظم کل قوا در خصوص سرنوشت چهار دیپلمات ربوده شده ایرانی، گفت: ادعای ما این است که این‌ها زنده و در اسارت رژیم صهیونیستی هستند و مدارکی دال بر این موضوع وجود دارد. آن‌ها مسوولیت سلامت و امنیت چهار دیپلمات را باید بر عهده بگیرند و هم از لحاظ حقوقی و هم از لحاظ سیاسی دنبال می‌کنیم تا بتوانیم آنها را آزاد کنیم. دولت این مساله را پیگیری خواهد کرد.

سرنوشت چهار دیپماتیک ایرانی در هاله‌ای از ابهام

عیسی الایوبی: حاج احمد به شهادت رسیده است

سال گذشته در مراسم یادبود جاویدالاثر متوسلیان فردی به نام عیسی ایوبی با تابعیت لبنانی جهت سخنرانی در این مراسم به ایران آمد. وی که خودش را هم‌بند متوسلیان و همراهانش معرفی کرد و گفت: «من یکی از اعضای حزب قومی لبنان هستم. من به مدت ۱۰ روز هم بند این چهار بزرگوار ایرانی بودم. یک روز کیسه‌ای را بر سر من و حاج احمد متوسلیان و همراهانش که در زندان بودیم کشیدند و ما را به مکانی نامعلوم منتقل کردند و در حالی که بر روی سر ما کیسه بود و نمی‌توانستیم جایی را ببینیم تیر‌اندازی کردند و بعد از آن هم ما دیگر همدیگر را ندیدیم. بعد‌ها که طی دیداری با سید حسن نصرالله تصاویری از افرادی مفقود‌الاثر را به من نشان دادند، حاج احمد متوسلیان را به همراه سه تن دیگر شناختم و کاملا به یاد دارم که آن عکس همان حاج احمد بوده است.»

سرنوشت چهار دیپماتیک ایرانی در هاله‌ای از ابهام

تقی سلطانی: هویت متوسلیان لو رفته بود

تقی سلطانی همرزم جاویدالاثر متوسلیان در خصوص ابهامات پرونده ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی اظهار نظر‌های متفاوت داشته و روایت کرده است: از آن‌جایی که در گردان ۵ سپاه عضو بودم، مدتی در بیمارستان پاوه، دفتر نخست‌وزیری، اطلاعات فرودگاه و ... فعالیت داشتم. دوران اسارت حاج احمد همزمان با فعالیت من در فرودگاه بود. از همان زمان هم سخنان و رفتار‌های ضد و نقیض زیادی همچون امروز شنیده می‌شد.

به جهت ملاحظات سیاسی تا سال ۷۵ هیچ یک از همرزمان حاج احمد اجازه صحبت در مورد وی را نداشتند، در حالی که یک هفته بعد از اسارت وی، مجله پیام انقلاب مطالبی حاوی عکس و توضیحات از حاج احمد که در خصوص عملیات آزادسازی خرمشهر بود را به سوریه و لبنان ارسال کردند. اگر هدف مسوولان پنهان ماندن هویت حاج احمد بود، چرا یک هفته بعد از اسارت مجله‌ها ارسال شد؟ در حالی که می‌دانیم جاسوسان سوری و لبنانی با هزینه بسیار پایین اطلاعات را جابجا می‌کنند؛ بنابراین اگر نیاز بود که هویت متوسلیان و همراهان وی پنهان بماند، از همان روز‌های نخست باید مراقب این موضوع می‌شدند نه اینکه ۱۴ سال بر موضوع اسارت حاج احمد و همراهانشان مهر سکوت بزنند. عدم پیگیری‌ها تا جایی رسید که امروز دولت لبنان و وزارت‌خارجه ایران در بیروت نیز پیگیر موضوع اسارت نیستند.

سرنوشت چهار دیپماتیک ایرانی در هاله‌ای از ابهام

مهر سکوت مسوولین در زمان رحلت پدر حاج احمد متوسلیان شکسته شد و در مراسم یادبود وی، برخی آمدند و سخنانی در مدح حاج احمد گفتند.

دولت ما چهار فرد زنده را از رژیم صهیونیستی طلبکار است. به جهاتی پیگیری این موضوع فراموش شده است و تنها سالی یک بار یادی از حاج احمد متوسلیان که رشادت‌های زیادی در دوران فرماندهی داشت، می‌شود.

همان کسانی که مدعی بودند که حاج احمد به شهادت رسیده است با شنیدن سخنان الایوبی واکنش‌های متفاوتی نشان دادند. در حالی که ادعای الایوبی را رد می‌کنند، زنده بودن حاج احمد را نیز تایید نمی‌کنند.

انتهای پیام/ ۱۳۱

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار