دومین کارگاه فیلمنامه‌نویسی مهران کاشانی برگزار شد؛

کاشانی: باورپذیری مهم‌ترین اصل یک فیلمنامه است

مهران کاشانی در دومین روز از کارگاه فیلمنامه‌نویسی که برای اعضای «دارالفنون» برگزار شد، نوشتن طرح خوب و باورپذیری را مهم‌ترین نکات در نوشتن یک فیلمنامه موفق دانست.
کد خبر: ۳۴۲۷۶۹
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۷ - 19April 2019

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، دومین روز کارگاه‌های فیلمنامه‌نویسی مهران کاشانی در سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، صبح روز جمعه 30 فروردین ماه در سالن شماره چهار پردیس سینمایی چارسو برای اعضای «دارالفنون» برگزار شد.

در این کارگاه فیلمنامه‌نویسی که در ادامه کارگاه روز گذشته برگزار شد، مهران کاشانی ضمن تشریح پیش فرض در فیلمنامه‌نویسی از اعضا خواست که طرح‌هایشان را به صورت شفاهی بگویند تا بررسی شود.

این مدرس فیلمنامه‌نویسی درباره تفاوت فیلمنامه برای فیلم کوتاه و فیلم بلند گفت: تقریبا ساختار و نحوه نوشتن فیلمنامه برای فیلم کوتاه و بلند تفاوت چندانی ندارد و باید برای نوشتن فیلمنامه المان‌هایی رعایت شود، در نوشتن یک فیلمنامه باید چند نکته را مورد توجه قرار داد؛ شخصیت اصلی، حادثه محرک، کشمکش اصلی و تصویری از پایان.
وی با بیان اینکه یک فیلمنامه خوب این چهار ویژگی را دارد، گفت: به جای اینکه یک فیلمنامه را بنویسید باید اول سعی کنید این چهار اصل را در طرح و پیش فرض رعایت کنید و بدانید که یک فیلمنامه خوب قطعا طرح خوبی داشته است. باید این نکته را در نظر بگیرید که تهیه‌کننده همیشه از شما طرح خوب می‌خواهد نه فیلمنامه، چراکه وقت خواندن حتی ۱۰ صفحه از فیلمنامه را هم ندارد.

کاشانی افزود: من برای نوشتن طرح راه دیگری را هم به شما می‌گویم. برای این کار اول مشخص می‌کنیم که شخصیت اصلی چه کسی است، دوم اینکه شخصیت اصلی دنبال چه هدفی است، در مرحله سوم این موضوع را بررسی می‌کنیم که چه کسی یا چه چیزی با شخصیت و هدف او مخالف است و در آخر اینکه اگر شخصیت به آنچه می‌خواهد نرسد چه خواهد شد. حال باید دید این طرح احتیاج به چه عناصری دارد.

داستان‌ها بر اساس ضعف شخصیت اصلی شکل می‌گیرند
این فیلمنامه‌نویس با اشاره به اینکه این نوع طرح کمی ساده‌تر از اولی خواهد بود، اضافه کرد: تا زمانی که شخصیت اصلی معرفی نشود نمی‌توان داستانی را درباره او بیان کرد، عنصر اصلی در فیلمنامه این است که شخصیت اصلی باید یک ضعف داشته باشد و داستان‌ها بر اساس ضعف شخصیت اصلی شکل می‌گیرند، اگر شخصیت اصلی شما ضعف نداشته باشد، نمی‌توان درباره او قصه گفت. این نکته را به یاد داشته باشید که وقتی می‌خواهیم حادثه‌ای را بر سر شخصیت اصلی آوار کنیم، باید از نقطه ضعف او استفاده کنیم. ما ضعف را بر سر او آوار می‌کنیم چون شبیه خود ماست و می‌تواند آسیب‌پذیر باشد و در حقیقت فرد آسیب‌پذیر قابلیت پرداختن دارد.

وی ادامه داد: در فیلم کوتاه یا بلند شخصیت اصلی به دنبال یک هدف است، مهم نیست این هدف جیست، مهم این است که شخصیت اصلی باید هدف داشته باشد. بدون استثنا همیشه باید یک مشکل و دست‌اندازی جلوی روی شخصیت اصلی داستان باشد بنابراین اگر فیلمنامه ضعیفی دارید باید بدانید که نیروی مخالف شخصیت اصلی شما به خوبی طراحی نشده است. برای ایجاد جذابیت باید روی نیروی مخالف شخصیت اصلی کار کنید تا قصه جذابی داشته باشید.

نویسنده فیلمنامه «دختر» بیان کرد: با انجام یک آزمون می‌توان دریافت که قصه شما خوب است یا نه، اگر شخصیت اصلی به آنچه که می‌خواهد، نرسد و اتفاق خاصی رخ ندهد پس قصه خوبی ندارید.

وی در پایان این بخش از صحبت هایش خواست که حاضران در کارگاه طرح فیلمنامه‌هایشان را بخوانند، رن، یکی از اعضای غیر ایرانی کارگاه دارالفنون داستان زندگی یک دختر تنهای عراقی که در آلمان زندگی می‌کند را انتخاب کرد، اسم شخصیت اصلی داستان او زهرا بود که ۱۶ سال سن داشت و مورد آزار جنسی قرار گرفته بود و به همین دلیل ناچار به ازدواج در سن پایین شده بود.

کاشانی این طرح را بر اساس معیاری که ارائه داده بود بررسی کرد و گفت: این طرح و پیش فرض به دلیل اینکه به چهار اصلی که گفته شد، دقت نداشته در جایی قطعا متوقف خواهد شد. وقتی پیش فرض آماده می‌شود نمی‌توان گفت که قطعا فیلمنامه خوبی خواهد شد. پیش فرض یا طرح به شما می‌گوید که وقت نوشتن است، اگر طرح یا پیش فرض ندارید قطعا نمی‌توانید فیلمنامه خوبی بنویسید بنابراین باید تمام تلاش خود را صرف نوشتن و شکل دادن یک پیش فرض یا طرح خوب کنید.

نویسنده فیلمنامه «آواز گنجشک‌ها» درباره طرح یکی دیگر از اعضای دارالفنون که درباره مهاجرت ارائه شده بود، گفت: اولین شرط اصلی فیلمنامه باورپذیی آن از طرف مخاطب است، باید بدانیم چه حادثه‌ای آغازگر قصه است. در واقع قصه باید شروع‌کننده اصلی داشته باشد تا بتوان آن را ادامه داد. «فروشنده» را به یاد بیاورید که با تعرض به همسر شخصیت اصلی قصه آغاز می‌شود و از معرفی شخصیت جدا می‌شود. در فیلمنامه‌نویسی باید بیش از اینکه قصه واقعیت داشته باشد، باورپذیر باشد. بسیاری از اتفاقات در دنیای واقعی اتفاق افتاده است اما برای مخاطب باورپذیر نیست. فیلمنامه باید به گونه‌ای طراحی و نوشته شود که برای تعداد زیادی از مخاطبان قابل باور باشد.

باید بتوانیم ذهنیت را به عینیت تبدیل کنیم

کاشانی بعد از شنیدن چندین طرح دیگر از اعضای دارالفنون با تاکید بر این مطلب که باید در وهله اول فیلمنامه‌ای باورپذیر و تاثیرگذار برای مخاطب ارائه کرد، گفت: باید بتوانید فیلمنامه‌ای بنویسید که تهیه‌کننده با خواندن آن مجاب شود که فیلمنامه شما را تبدیل به فیلم کند. اگر فیلمنامه‌ای که نوشته‌اید مورد قبول نیست، باید تغییراتی در آن ایجاد کنید، اینکه بگویید کسی فیلمنامه مرا نمی‌فهمد و درک نمی‌کند درست نیست. نوشتن یک فیلمنامه خوب که 40 نفر به دنبال ساخت آن هستند بهتر از آن است که ۴۰ فیلمنامه بنویسیم اما یک نفر هم علاقه‌ای به ساخت آن نداشته باشد.

وی ادامه داد: ما در طول زندگی دائما دچار شکست و پیروزی می‌شویم که این نشان از ضعف‌هایمان دارد، اگر بخواهید تمام قصه زندگی را تعریف کنید، قطعا جذایبتی برای مخاطب نخواهد داشت اما اگر به بیان اتفاقاتی بپردازیم که احساسات شما را درگیر کرده است، برای مخاطبان باورپذیر خواهد بود. ما باید بتوانیم ذهنیت را به عینیت تبدیل کنیم یعنی کاری کنیم که قصه‌هایمان برای مخاطبان باورپذیر باشد، برخی قصه‌ها را می‌توان به فیلم تبدیل کرد، اما فقط یک فیلم بصری است و هیچ لذتی برای مخاطبان نخواهد داشت.

در پایان بخش اول کارگاه فیلمنامه‌نویسی دارالفنون دختری از کشور قزاقستان قصه یک دانشجوی قزاقستانی علاقه‌مند به ژاپن و تحصیلات در دانشگاه‌های بزرگ این کشور را به عنوان طرح مطرح کرد که مشکلاتی در راه رفتن به کشور ژاپن برای او پیش می‌آید و اصلی‌ترین آن مصادره خانه‌شان از طرف بانک است.

کاشانی درباره این طرح و رساندن آن به فیلمنامه گفت: ما به عنوان نویسنده هر چه به جهنم و جاهای سخت زندگی نزدیک شویم داستانمان برای مخاطب جالب‌تر می‌شود، از نظر فیلمنامه‌نویسان رسیدن به جهنم شخصیت اصلی بهترین مکان برای نویسنده است. اصلاح کردن یک پیش فرض خیلی بهتر از اصلاح کردن یک فیلمنامه خوب است بنابراین بیشترین دقت خود را برای نوشتن یک پیش فرض یا طرح خوب پرورش دهید.

یکی از مشکلات فیلمنامه‌نویسان عدم تمرکز روی شخصیت اصلی است

بخش دوم و آخرین جلسه از کارگاه فیلمنامه‌نویسی مهران کاشانی هم با شنیدن طرح‌ها و پیش فرض‌های اعضای حاضر در این کارگاه شروع شد. کاشانی به تشریح بیشتر نوشتن طرح پرداخت و ضمن تاکید بر نکاتی که در جلسات گذشته بیان کرده بود به پررنگ‌تر کردن نقش اصلی در نوشتن طرح و فیلمنامه اشاره کرد و گفت: یکی از مشکلاتی که فیلمنامه‌نویسان دارند عدم تمرکز روی شخصیت اصلی در داستان است. اول باید شخصیت قصه‌تان را درست معرفی کنید، سپس حادثه محرک را ایجاد کنید و بین شخصیت و هدف مانع ایجاد کنید. شخصیت قصه شما یا شکست می‌خورد یا پیروز می‌شود، این الگوی تمامی داستان‌هاست.

مدرس کارگاه فیلمنامه‌نویسی دارالفنون ادامه داد: شخصیت اصلی بعد از حادثه محرک باید بر مشکلات غلبه کند تا به هدفش برسد، ما مشکلات عدیده‌ای را در راه رسیدن به هدف برای او طراحی می‌کنیم و در نهایت او را بر سر دوراهی و در شرایط بحران قرار می‌دهیم، نقطه اوج فیلمنامه نوع رفتار شخصیت اصلی در بحران است. همه فیلم‌ها ظاهرا درباره آرزوی انسان‌هاست اما نویسنده می‌خواهد ضعف شخصیت را در ابتدای فیلمنامه به نقطه قوت او تبدیل کند. قصه‌ها الگوی زندگی ما هستند و ما تغییر نمی‌کنیم مگر اینکه با مشکلات دست و پنجه نرم کنیم.

وی در پایان بیان کرد: نوعی دیگری از روایت و نوشتن فیلمنامه را داریم که به خرده پیرنگ معروف است، در این نوع فیلمنامه‌نویسی و فیلمسازی تغییر شخصیت کمتر صورت می‌گیرد که اگر این نوع از نوشتن یا فیلمسازی را دوست دارید باید بگویم قطعا مخاطبان زیادی را از دست خواهید داد. اینکه چه نوع فیلمنامه و فیلمسازی را دوست دارید، نظر شخصی شماست و می‌توانید همان ژانر و مسیر را ادامه دهید.

در پایان این کارگاه فیلمنامه‌نویسی مازیار میری مدیر بخش دارالفنون ضمن تقدیر از کاشانی لوح تقدیری را به او اهدا کرد.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار