گروه استانهای دفاعپرس - فاطمه پاکزاد؛ بعد از جنگ جهانی دوم کشورهای پیروز در این جنگ به دنبال تعریف استعماری جدید برای تسلط بر جهان بودند که بتوانند به راحتی مردم سرتاسر دنیا را با افکار، مذاهب و تمدنهای مختلف بدون جنگ و خونریزی و به صورت داوطلبانه توسط خود دولتها و با هزینه کمتر کنترل کنند.
این کشورها با تصویب قانون مدنظر خود در سازمانهای بینالمللی که تحت نفوذ خود هستند و ملزم کردن سایر کشورها به اجرای این قوانین میتوانند بر آنها مسلط شوند. یکی از این قوانین که هدف آن کنترل نسلهای آینده کشورها بر اساس ایدئولوژی و نگاه مدنظر آنها میباشد سند 2030 است.
این سند در سپتامبر 2015 توسط رهبران کشورهای عضو سازمان ملل متحد به امضاء رسید. یونسکو در چارچوب شعار «آموزش برای همه»، برنامههای آموزشی، برای کشورهای عضو خود تدوین میکند که مدت زمان اجرای آن نیز ۱۵ ساله است. برنامه آموزشی اول این سازمان در سال ۲۰۰۰ ارائه شد که تا سال ۲۰۱۵ اجرای آن ادامه یافت.
در همان سال با توجه به اتمام برنامه مذکور، یونسکو به عنوان متولی امر، برنامه دوم را تحت عنوان «برنامه آموزش ۲۰۳۰» در اجلاسی که در اینچئون کره با حضور سران و وزرای آموزش و پرورش کشورهای عضو برگزار شد، مطرح کرد.
این کشورها با امضاء این قرارداد متعهد شدند تا اهداف دستور کار جهانی توسعۀ پایدار 2030 را که دارای 17 هدف اصلی، 169 هدف ویژه و 2083 زیر مؤلفه میباشد در سیاستگذاری کلان ملّی خود از اول ژانویۀ 2016 اجرا کنند و تا سال 2030 تمام بندهای این سند در این کشورها به صورت کامل اجرا شود.
این سند علاوه بر حوزه ناتمام آموزش برای همه، حوزههای دیگر آموزش «اشتغال و توسعۀ مهارتها»، «آموزش فنّی و حرفهای»، «آموزش عالی»، «آموزش سلامت و بهداشت»، «آموزشهای اجتماعی» و «شهروندی» را نیز مورد هدف و برنامهریزی خود قرار داده است.
۱۷هدف کلان و اصلی سند 2030 عبارتند از: پایان دادن به فقر، پایان دادن به گرسنگی، زندگی سالم و ارتقاء رفاه، آموزش با کیفیت، برابری جنسیتی، در دسترس بودن آب سالم و فاضلاب، دسترسی به انرژی پاک و مقرون به صرفه، رشد اقتصادی پایدار و کار شایسته، ارتقاء زیر ساختهای، صنعت فراگیر، کاهش نابرابری، شهرها و جوامع پایدار، الگوی تولید و مصرف پایدار، اقدامات جهت مبارزه با تغییرات اقلیم، استفاده پایدار از اقیانوس و دریاها، ارتقای اکوسیستم و جلوگیری از بین رفتن تنوع زیستی، جامعهی پایدار و صلح آمیز، احیای مشارکت جهانی برای توسعه پایدار.
اگرچه اهداف کلان هفدهگانه برنامه توسعه پایدار 2030 که هدف آموزش با کیفیت آن بصورت مشخص به آموزش مربوط میشود، با واژههای زیبا که برخی از آنها در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نیز آمدهاست، اما شاخصها و مفاهیم مدنظر در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در تراز تربیت اسلامی است که با برنامه آموزش 2030 مغایر است.
سند جهانی توسعه پایدار ۲۰۳۰ با موضوع ارتقای سطح سواد و افزایش کیفیت آموزش، اما با هدف ضربه زدن به مسائل فرهنگی کشورمان (و دیگر کشورهای جهانسوم و خاورمیانه)، در آذرماه سال 95 با حضور وزرای آموزش و پرورش و علوم رونمایی شد، که بر اساس این سند وضعیت آموزش در ایران بین سالهای 2016 تا 2030 را ترسیم میکند که شرایط و چگونگی تحصیل و سطح سواد در ایران و دیگر کشورهای عضو این پیمان کجا و چطور باشد.
بنابر فرمایشات حضرت آیتاللهخامنهای، بر چه اساس یک مجموعه به اصطلاح بینالمللی که تحت نفوذ قدرتهای بزرگ نیز قرار دارد، به خود حق میدهد که برای ملتهایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون، تکلیف معین کند.
صراحتاً جمهوری اسلامی ایران در زمینه آموزش و پرورش، دارای اسناد بالادستی است و احتیاجی به این سند ندارد و سبک زندگی ما بر مبنای اسلام و قرآن و نیازی به سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی نداریم، پذیرش چنین سندی معنا ندارد.
اما در راستای اهداف مبتنی بر «جهانیسازی» و «صلح جهانی» از طریق برنامه «آموزشهای مشترک عمومی»، ارزشهای لیبرالیستی و سکولاریستی را در نظام تعلیم و تربیت کشورهای مختلف بگنجاند تا به واسطه آن از اصطکاک نسلهای جدید با نظامهای استکباری و سرمایهداری، جلوگیری کند، که این تفکر لیبرالیستی و سکولاریستی با تفکر دینی در تقابل یا غیرهمسو است.
برنامه جامع آموزش2030، توصیههای جدی و مؤکد درخصوص ورود بعضی مفاهیم و مطالب به کتابهای درسی، کشورهای عضو دارد، که با فرهنگ اسلامی ما سازگار نیست.
در چارچوب عمل 2030 به واژههایی همچون شهروند جهانی و برابری جنسیتی اشاره شده است که این مباحث مورد نقد است.
تصویب و اجرای این سند دگرگونیهای بسیاری را در آموزش کشور ایجاد خواهد کرد، از جمله آن حذف کلیشههای جنسی و ارائه آموزشهای جنسی به کودکان و حذف مفاهیم قرآنی و ارزشی از کتابهای درسی به بهانه ترویج صلح و نبود خشونت اشاره کرد، که این مغایر با فرهنگ جمهوری اسلامی ایران است.
انتهای پیام/