روحانی شهید عابدین قائمی؛

‌می‌خواهم، چون مولایم علی (ع) گمنام باشم

روحانی شهید «عابدین قائمی موری آبادی» در فرازی از وصیت‌نامه خود آورده است: «می‌خواهم گمنام باشم؛ همچنان که مولایم علی (ع) در زمانش گمنام بود.»
کد خبر: ۳۵۱۳۷۴
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۸ - ۰۱:۳۵ - 12October 2019

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از یزد، روحانیون فعالیت‌های بسیاری در ایام مبارزاتی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس داشتند که از این قبیل می‌توان تبیین مشروعیت دفاع ملت در مقابل دشمن متجاوز، بیان احکام شرعی و مسائل دینی خاص جبهه ها، سخنرانی و تبلیغ موضوعات و معارف الهی، برگزاری نماز‌های جماعت در مقر‌های نظامی و جبهه‌ها، برگزاری جلسات و مراسم ادعیه و زیارت، بصیرت بخشی به رزمندگان، همکاری همه جانبه با فرماندهان و مسئولین جنگ، فرماندهی و مدیریت در رده‌ها و سطوح مختلف جبهه، قبول مسئولیت واحد‌های عقیدتی یگان‌ها و ... را می‌توان نام برد.
 
استان یزد در هشت سال دفاع مقدس بیش از 130 شهید روحانی تقدیم نظام کرده است.
 
روحانی شهید «عابدین قائمی موری آبادی» فرزند جواد متولد ۱۴ تیر ۱۳۴۶ تهران است. وی ۱۶ فروردین ۱۳۶۶ در شلمچه به شهادت رسید و پیکرش در گلزار شهدای امامزاده عبدالله بهاباد یزد به خاک سپرده شد.
 
از وی وصیت‌نامه ارزشمندی به شرح ذیل به یادگار مانده است.

وصیت نامه اینجانب عابدین قائمی

الحمد الله المالم المک

بسم الله الرحمن الرحیم
 
با سلام و درود بر امام زمان مهدی موعود فرزند علی ابن ابیطالب، فرزند رسول اکرم و حجت خدا در روی زمین و با سلام به بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی، با درود و سلام بر امت و رزمندگان و با سلام فراوان به شهدای اسلام با نام الله وصیت نامه خود را شروع می‌کنم.

انا لله و انا الیه راجعون ما همه از خدا هستیم و باید به سوی او بازگردیم گرچه بعضی‌ها نخواهند، باید دانست که لایمکن الفرار من حکومت الله حال باید رفت چرا بیهوده بودیم و با مردن خود خدمت نکنیم مگر خداوند اعظم ما را نیافریده که او را عبادت کنیم او می‌خواهد همه مردم او را عبادت کنند.

پیغمبر اسلام دین اسلام را آورد که مردم در این دین باشند و خدا را عبادت کنند ما هم باید به پیامبر خدا کمک کرده و دین خدا را در تمام جهان برپا کنیم. پس نباید از هیچ کوششی غافل باشیم حتی باید از مرگ خود استفاده کرده و اسلام را یاری کنیم.

در موقعیتی که اسلام به خون احتیاج دارد پس ما باید خون ناقابل خود را بدهیم و هدیه به درگاه باری تعالی کنیم. اگر من با خون خود کمک به دین خدا نمی‌کنم اقلا در زندگی خود باید با کارهایم به اسلام عزیز کمک کنم.

برای کمک کردن به اسلام تفکر و شعور و آزادی و اطاعت ولایت فقیه و درک کردن مسائل باید باشد، در این کارمان دیگر گناه نباشد. باید کارمان فقط برای رضای خدا باشد پس اول کار خود را درک کنیم بعدا دست به کار شویم و به پیش رویم تا مقصد اصلی.‌
 
ای مردم ان‌شا الله که تا به حال خوب پیش رفته‌اید و خدا از شما راضی باشد اگر نقصی در کارتان بوده هر چه سریعتر اصلاح کنیم تا کار باشد نه آنکه ضربه به اسلام پس باید هوشیار باشیم و کار خود را بشناسیم.
 
خدمت پدر و مادر عزیزم، برادران و خواهران و اقوام و تمام دوستان و خلاصه تمام کسانیکه مرا می‌شناسند.
 
سلام‌ ای پدر و مادر اولا شما خیلی خیلی بر گردنم حق دارید تازه چه حق بزرگی که جدا نمی‌توانم ادا کنم. انشاالله که مرا ببخشید و همچنین برادران و خواهرانم شما‌ ای اقوام که مرا می‌شناسید همچنان بر گردنم حق دارید که حتما مرا ببخشید و حلال کنید.

خلاصه می‌خواهم گمنام باشم همچنان که مولایم علی (ع) در زمانش گمنام بود همچنانکه فاطمه زهرا (س) گمنام بود و همچنان که حسین (ع) گمنام بود و مظلوم و همچنان که همه معصومین ما گمنام بودند.

والسلام؛ میرزا عابدین قائمی تاریخ: 64/3/22
 
انتهای پیام/
نظر شما
پربیننده ها