گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ بعد از حادثه عظیم عاشورا و شهادت اهل حرم پیامبر (ع) و اصحاب جلیلالقدر سیدالشهدا (ع)، امام سجاد، حضرت زینب و دیگر خواهران و دختران امام حسین علیهما سلام اقدام به اقامه عزا بر شهدای کربلا کردند و این سنت الهی را برای نسلهای بعد به امانت گذاشتند. آنچه در این مجالس بیشتر از هر چیز دیگری نمود داشت، روشنگری و بصیرتافزایی بود. اشعاری که در این مجالس خوانده میشد هم بُعد مرثیه داشت هم بُعد دشمنشناسی. بازماندگان حادثه کربلا همه همت خود را صرف این کردند تا به مردم بگویند که امام حسین (ع) برای چه قیام کرد و برای چه تسلیم نشد.
به قول شریعتی بارها در مجالس و هیاتها از حسین (ع) گفتند اما از آنچه از حسین (ع) بزرگتر است نگفتند و آنچه از حسین (ع) بزرگتر است آن چیزی است که او به خاطرش شهید شد. آیا میتوان بر داغ حسین (ع) گریست اما از هدف او غافل شد. اگر گفتهاند که گریه بزرگترین سلاح مبارزه حضرت زهرا (س) است برای آن است که این بانوی بزرگ عالم گریه بر پیامبر را فرصتی میدید که غاصبان زمانه را رسوا کند. ایشان بر مصیبت از انحراف و شکافی که در دین پدر گرامیاش ایجاد شده بود میگریست و چه سلاحی برندهتر از اشک با بصیرت.
بیتالاحزانی که امیرالمومنین برای حضرت زهرا (ع) در قبرستان بقیع ساحتند جای دور از نظری نبود. بیتالاحزان حضرت فاطمه (ع) سنگری بود در کنار راه مردم. تا همه بدانند که دختر پیامبر (ع) برای چه میگرید. همین اقدام دشمنشکن حضرت فاطمه (ع) بود که سبب شد جبهه خصم بیتالاحزان را ویران کند. حضرت امام محمدباقر (ع) نیز وصیت کرده بود بعد از شهادتش تا ۱۰ سال در منا برایش عزاداری کنند. آیا این اقدام جز یک حرکت سیاسی حسابشده معنای دیگری دارد.
چگونه میشود بارها و بارها در زیارت عاشورا «یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ» را خواند اما مفهوم سیاسی آن پی نبرد. ما با چه کسی تا روز قیامت در صلح و یا جنگیم وقتی علیالظاهر امام حسین (ع) را به دیگر زنده نیست. تنها همین عبارت در زیارت شریف عاشورا کافی است تا بدانیم جنگ یزید علیه امام حسین (ع) هنوز ادامه دارد. هنوز جبهه باطل سعی دارد نور حق را خاموش کند. گریه بر امام حسین (ع) بدون شناخت جبهه حق نجاتدهنده نیست. مداحی که فقط به ذکر مصیبت بسنده میکند و همه افتخارش این است که سفره اباعبدالله را سیاسی نکرده هیچ فرقی با خوانندگان دیگر ندارد. مداحی که انقلابی نباشد به عمق دریای زیارت عاشورا پی نبرده است و غافل از این نکته روشن است که زیارت عاشورا صریحترین زیارت سیاسی است که از ناحیه معصوم به دست ما رسیده است.
عدم معرفت برخی مدحان است که بهجای انعکاس بصیرت حضرت عباس (ع) ایشان را در چشم و ابرو و زور بازو محدود کردهاند. مسلما از چنین مجالسی نتیجهای حاصل نخواهد شد. زیبایی و دلیری حضرت عباس (ع) به چه کار امروز من میآید. من باید بدانم چرا امام صادق(ع) با اشاره به ایمان حضرت عباس (ع) میفرمایند: «عمویمان عباس بـصیرتی نـافذ و ایمانی استوار داشت.» (ابـن عـنبه،1380، چ دوم: 356) رسیدن به این درک بصیرت نافذ و ایمان استوار چیست اشک مرا هدفدار میکند.
اگر کسانی گفتهاند گریه افیون شیعه است بیراه نگفتهاند البته تا زمانی که این اشک ریختنها قدمی را به حرکت واندارد. اگر مداحی و گریستن ما را به جنبش رهنمون نکند و عادت هر ساله ایام محرم باشد، بله این گریه افیونی بیش نیست؛ اما اگر مداحی و مرثیه و گریه ما و حتی به تعبیر معصوم تباکی ما منجر به انقلاب درونی و بیرونی شود و این انقلاب به جهان صادر شود مسلما دشمنشکنترین اسلحه شیعیان است که کارکرد آن به دلیل نفوذ در دل دشمنان از هر بمبی ویرانکنندهتر است.
در این جنگ بیامان معاندان علیه جامعه مقتدر شیعه مداحان رسالتی سنگین دارند، آنها باید شرایط زمانه را در اشعاری که میخوانند انعکاس دهند و مانند یک دیدبان و یک پرچمدار رجز بخواند و قلوب شیعیان را در انقلابی مداوم نگهدارد. مداحی که غیر از این فکر کند بدون آنکه بخواهد در خیمه اشقیا مصیبتخوانی میکند و سترونتر از آنی است که سرباز امام زمان (عج) باشد.
انتهای پیام/ 161