گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ «مهندسی فرهنگی» یکی از عبارات پرکاربرد در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی است. این عبارت با همه اهمیت آن در جامعه انقلابی ایران مورد بررسی همه جانبه قرار نگرفته است. ممکن است در برخی موارد مقالاتی در این خصوص منتشر یا گفتوگوهایی انجام شده باشد، اما نمود عینی آن را در فضای فرهنگی کشور نمیبینیم. در طرح این سوال که بعد از دستور حضرت آیتالله خامنهای در حوزه هنرهای نمایشی و تجسمی، علوم انسانی، آموزش و پرورش و آموزش عالی مبنی بر تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور چه تحول قابل اعتنایی حاصل شده است؟
قطعا به پاسخ روشنی نخواهیم رسید. اگر وضعیت فرهنگی ما مطلوب بود و یا حداقل در مسیر رشد و تعالی قرار داشت، مسلما در بیانات رهبر معظم انقلاب به آن اشاره میشد. معظمله بارها تاکید داشتند که سیاستگذاریهای فرهنگی باید به عینه در فضای جامعه مشاهده شود. اینکه این برنامهریزیها فقط در چارچوب دستورالعمل و به اصطلاح در کاغذها بماند عملا مطلوب رهبری نیست.
گذشته از این قاطبه هنرمندان به عنوان مهمترین قشر جامعه فرهنگی هنوز تسلطی بر نقشه مهندسی کشور ندارند. هنرمندان به عنوان معماران فرهنگی اول باید نقشهای در دست داشته باشند تا بدانند با کدام ساختار باید در حدود انقلاب اسلامی ایران تولید محتوا کنند.
بدون نقشه مهندسی فرهنگی نمیتوان مرزهای فرهنگی را تعریف و اولویتها را مشخص کرد. ترسیم اجزاء فرهنگ و تشخیص اولویتها همه در گرو تحقق این امر مهم است. چنان که از بیانات رهبر انقلاب اسلامی درمییابیم توجه به نقاط مغفول مانده و سرمایهگذاری در بخشهایی که لزوم بیشتری دارد از مظاهر مهندسی فرهنگی است و در این نقشه، علوم انسانی جایگاه ویژهای دارد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان مرکزی برای مهندسی فرهنگی کشور مسئولیت سنگینی بر عهده دارد و حوزههای بسیاری را نیز باید پوشش دهد. اگر مصوبات، برنامهریزیها و سیاستگذاریها در شورای عالی انقلاب فرهنگی به درستی صورت بگیرد، در مرحله بعد که باید آن را معماری فرهنگ نامید ـ که به دست هنرمندان محقق خواهد شد ـ با کمترین خطا مواجه خواهیم شد. به دلیل است که رهبر معظم انقلاب نقشه مهندسی فرهنگی را از اسناد بالادستی و مورد نیاز کشور دانستهاند که باید ضمن ترسیم وضع مطلوب، نیازهای جامعه نیز در آن دیده شود. (دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۳۹۰/۰۳/۲۳)
حضرت امام خامنهای در حکم آغاز دوره جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی در۱۳۹۳/۰۷/۲۶ تأکید داشتند: در حوزه آموزش و رشد علوم انسانی چنان که مورد انتظار است رشد نکردیم. تحول نظام آموزشی ـ اعم از آموزش عالی و آموزش و پرورش ـ و نیز تحول در علوم انسانی هنوز به سرانجام مطلوب نرسیده است، به تعویق افتادن این امور خسارت بزرگی متوجه انقلاب اسلامی خواهد کرد. به همین دلیل مسیر طی شده بعد از انقلاب باید مورد بازنگری و برنامهریزی قرار بگیرد.»
اگر اصحاب فرهنگ و هنر معتقد به این باشند که «شورای عالی انقلاب فرهنگی» قرارگاه اصلی فرهنگ کشور است و باید به آن تمکین کنند و در مقابل، اعضای این شورا با همه وجود به جایگاه خطیر خود باور داشته باشند. ماحصل این تعامل منجر به این نخواهد شد که وضعیت موجود فرهنگی مورد تایید رهبری قرار نگیرد.
اگر به بیانات رهبر معظم انقلاب دقت کنیم درخواهیم یافت که وضع موجود چقدر با انتظارات ایشان فاصله دارد. معظمله در ۱۳۸۴/۱۰/۱۳ در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند: «بنیاد نخبگان در ابتدا به همت آقای دکتر عارف راه افتاد؛ یعنی اساسنامه آن نوشته شد و کارهایی انجام گرفت و اینجا فرستادند که ما هم نظراتی داشتیم و برگرداندیم. من وقتی به روی زمین نگاه میکنم که ببینم از این نقشه ـ نقشه مهندسی فرهنگی کشور ـ روی زمین درباره نخبگان چه هست، چیزی نمیبینم.»
هر چند این بیانات بیش از 10 سال گذشته ایراد شده است اما این دغدغهمندی رهبر انقلاب مرتفع نشده و هنوز انتظارات ایشان از جامعه فرهنگی برآورده نشده است. این مساله نشان از این دارد که مدیران فرهنگی کشور برای رساندن جامعه مورد نظر رهبری چقدر باید کار کنند. توجیه وضعیت موجود به بهانه نبود بودجه و عدم امکانات عذری پذیرفتنی نیست. همچنان که در عرصههای دیگر موفق بودیم و تلاشگران عرصه نظامی باعث مباهات رهبری و کشور شدهاند در عرصه فرهنگی نیز موفق خواهیم بود.
انتهای پیام/ 161