خاطرات خلبان هوانیروز؛

اعتماد حضرت امام خمینی (ره) در اوایل انقلاب به فرزندانشان در ارتش

حضرت امام به عنوان رهبر و بنیان گذار انقلاب در روز ورودشان به ایران حاضر شدند با یک فروند هلی کوپتر 214 ارتش از بهشت زهرا به محل تأمین شده اقامتشان بروند و این نشان دهنده نهایت اعتماد حضرت امام به فرزندانشان در ارتش بود.
کد خبر: ۳۸۰۴۸۹
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۴:۴۰ - 31March 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از سمنان، تاریخ ملل و تمدن‌ها از دیرباز همواره شاهد صحنه‌های نبرد و انقلاب‌های متعددی بوده که هرکدام بخش مهمی از گنجینه خاطرات‌ جمعی و گاه افتخارات آن ملت را به دوش می‌کشند.

تمدن ایران زمین هم از این قاعده مستثنی نیست به خصوص در قرن اخیر ملت ما شاهد حوادث بزرگ و ماندگاری بود که وقوع انقلاب اسلامی در بهمن 57 و سپس آغاز جنگی ناخواسته را باید تاثیرگذارترین آن حوادث دانست.  به همین منظور پای خاطرات سرهنگ جانباز خلبان سید داود فرهادی از نیروهای هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران می نشنیم.

سال 57 برای طی دوره تخصصی هلی کوپتر شکاری به گروه رزمی پشتیبانی عمومی اصفهان منتقل شدم. ورود من به این دوره همزمان بود با اوج جریانات انقلاب تا جایی که حتی علی‌رغم وجود خط قرمزهای سیاسی بعضی از اساتید سر کلاس راجع به اتفاقاتی که در شهرها رخ می‌داد صحبت می‌کردند.

یادم هست استادی داشتیم به نام میس پانتر او یک خانم سیاهپوست و کاتولیک بود که اطلاعات و البته تعصب زیادی درباره مذهبش داشت. یکی از روزها میس پانتر در حین درس از تفاوت مسلمانان و مسیحیان صحبت کرد و با لحنی انتقادآمیز گفت: ما بعد از پیامبرمان بر دین او باقی ماندیم اما شما دین مسیحیت را عوض کردید و مسلمان شدید.

من در جواب مثالی زدم که بی‌ارتباط با مسائل درسی‌مان هم نبود به او گفتم: اگر به گذشته برگردیم می‌بینیم که اولین طراحی‌های مربوط به پرواز را لئوناردو داوینچی انجام داد پس از او برادران رایت هواپیما را ساختند و تا به امروز ما تکنولوژی اف 4، اف 5 و اف 16 را داریم این همان تکنیک است که به مرور پیشرفت کرده و به ما رسیده پیامبران الهی هم پله پله انسان را پرورش دادند و در حقیقت دین پیامبر ما کامل کننده همان مسیحیتی است که حضرت عیسی (ع) آورده بود.

با فراگیر شدن امواج انقلاب و مبارزات مردمی چند نفر از بچه‌های پایگاه به واسطه ارتباطی که از قبل با آیت الله طاهری (آیت الله جلال طاهری حسین‌آبادی، معروف به جلال‌الدین طاهری اصفهانی امام جمعه شهر اصفهان، نماینده منتخب مردم استان اصفهان در مجلس خبرگان قانون اساسی و همچنین مجلس خبرگان رهبری بود.) داشتند می‌توانستند بعضی اعلامیه‌ها و کتاب‌های ممنوع را به داخل پایگاه بیاورند و در اختیار افراد مورد اطمینانشان قرار دهند.

بعد از پیروزی انقلاب و سقوط حکومت پهلوی که دوباره فعالیت‌های پایگاه به روال عادی برگشت از دوستانم شنیدم چندین نفر از افسران ارشد پایگاه در همان فضای بسته و نظارتی ضد اطلاعات با نزدیکان امام در پاریس ارتباط داشتند و اخبار و دستورات را به صورت مرتب دریافت می‌کردند و همین افراد هم بودند که در شهرهای مختلف جلوی خروج تجهیزات نظامی از کشور را گرفتند و اسلحه را به دست نیروهای انقلابی رساندند.

یادم هست زمانی که مستشاران خارجی و به خصوص امریکایی‌ها به تدریج ایران را ترک می‌کردند بسیاری از آنها باور نداشتند که دیگر نمی‌توانند برگردند، اواخر دی 57 بعد از فرار شاه که آخرین گروه استادان امریکایی از پایگاه اصفهان خارج می‌شدند به ما می‌گفتند برای گذراندن تعطیلات می‌روند و به زودی همدیگر را خواهیم دید حتی بعضی از آنها ایران را سرزمین خودشان می‌دانستند و هنگام رفتن حاضر نبودند وسایل منزل یا خودروهای شخصی شان را بفروشند یا با خود ببرند.  

اعتماد حضرت امام خمینی (ره) در اوایل انقلاب به فرزندانشان در ارتش

سال 57 در پایگاه اصفهان بودم و با چند نفر از بچه‌های مذهبی گروهی را تشکیل دادیم که همگی افکاری شبیه به هم داشتیم. ضداطلاعات ارتش هم روی فعالیت‌های این گروه حساسیت به خرج می‌داد و اگرچه گاه و بیگاه برایمان مزاحمت‌هایی ایجاد می‌کرد اما دست کم می‌دانستیم در هیچکدام از عملیاتهای نظامی که حکومت برای مقابله با مردم انجام می‌داد شرکت داده نمی‌شویم.

زمانی که حضرت امام در آذر 57 به تمام سربازان و درجه داران دستوردادند پادگان‌ها را ترک کنند خبر خیلی زود به داخل پایگاه نفوذ کرد و بین بچه‌ها پخش شد ما هم با همان افراد گروه‌مان جلسه‌ای تشکیل دادیم تا تصمیم بگیریم در این شرایط باید چه کار کنیم.

یکی از بچه‌ها در جلسه به موضوع مهمی اشاره کرد. او گفت: «حالا که امام دستور داده همه از پادگان‌ها خارج شوند حجت تمام شده اما این روزها که بیشتر فرماندهان نظامی در حال ترک کشور هستند ما وظیفه داریم از اموالی که داخل پایگاه و فرودگاه وجود دارند حفاظت کنیم». او معتقد بود تمام این هواپیماها و تجهیزات نظامی متعلق به بیت المال هستند و ممکن است روزی به درد کشور بخورند به خصوص آنکه در محل خدمت ما میلیاردها دلار تجهیزات نظامی وجود داشت.

به این شکل تصمیم گرفتیم برای نگهداری از هلی کوپترها و سایر امکانات داخل پایگاه بمانیم درحالی که با رفتن افسران و فرماندهان خارجی نوعی بی ثباتی در تمام پایگاه دیده می‌شد و این خلاف انتظار کسانی بود که می‌خواستند در ایران ارتشی مطابق ارتش کشورهای اروپایی و یا ایالات متحده ایجاد کنند چیزی که آنها هیچ وقت نمی‌خواستند بپذیرند این بود که مردم ایران یک ملت مسلمان هستند و زمانی که پای دفاع از اعتقاداتشان به میان می‌آید دیگر نیرویی قادر به متوقف کردنشان نیست.

روزهای آخر حکومت پهلوی حدود 15 فروند هلی کوپتر شکاری کبری برای سرکوب تظاهرات مردمی از اصفهان به تهران منتقل شد. اما تعدادی از بچه‌های خلبان پادگان لویزان مانع تحقق چنین جنایتی شدند، این اقدام خلبان‌ها موجب به وجود آمدن درگیری در داخل پادگان شد و براثر تیراندازی یک سرباز به شهادت رسید.

اعتماد حضرت امام خمینی (ره) در اوایل انقلاب به فرزندانشان در ارتش

بدنبال شروع درگیری تمام راکت‌ها که دیگر غیرقابل استفاده بودند تخلیه و هلی کوپترها به پادگان قلعه مرغی انتقال داده شدند. آن زمان منطقه لویزان در کنترل گارد جاویدان بود و برای طراحان این عملیات باور آنکه افرادی از نیروهای تریبت شده ارتش باعث به هم خوردن برنامه‌هایشان بشوند بسیار سخت بود و از آنجا که دیگر حکومت وقت نمی‌توانست ارتش را بعنوان پشتوانه خود در سرکوب مردم به حساب بیاورد انجام چنین عملیات‌هایی را از برنامه خارج کرد.

مدت کوتاهی بعد هم انقلاب به پیروزی رسید و ما برای برگرداندن هلی کوپترها به پادگان قلعه مرغی رفتیم. گرچه بدنه بیشتر شکاری‌ها توسط مردمی که وارد پادگان شده بودند به شدت آسیب دیده بود اما توانستیم چند فروند از آنها را تعمیر کرده به اصفهان ببریم همین هلی کوپترها خیلی زود در درگیری‌های کردستان مورد استفاده قرار گرفتند.

با جدی شدن خبر بازگشت امام خمینی و خروج اساتید خارجی و فرار بعضی از فرماندهان وابسته به حکومت، پایگاه اصفهان عملا به حالت تعطیل درآمده بود.

 روز ورود امام 12 بهمن 57 منزل پدرم بودم و تصویر ورود حضرت امام را از تلویزیون دیدم چند روز بعد هم جزو اولین گروه خلبان‌هایی بودم که مقابل ایشان رژه رفتند. گرچه در شرایط آن روزها بسیاری از مردم و حتی شخصیت‌های مهم انقلاب به ارتش و نیروهای نظامی بدبین بودند اما حضرت امام به عنوان رهبر و بنیان گذاراین نهضت با درایت منحصر به فردی که خاص خود ایشان بود و باعث می‌شد در هر موقعیت بتوانند بهترین تصمیم را اتخاذ کنند در روز ورودشان به ایران حاضر شدند با یک فروند هلی کوپتر 214 ارتش از بهشت زهرا به محل تأمین شده اقامتشان بروند و این نشان دهنده نهایت اعتماد حضرت امام به فرزندانشان در ارتش می‌باشد.

آن روز هدایت هلی کوپتر حامل حضرت امام را فرمانده وقت یگان هلی کوپتری نیروی هوایی سرهنگ بیوک سیدین میانه‌ای برعهده داشت و کمک خلبان او مجید دشتبان بود. خارج کردن هلی کوپتر از پایگاه آن هم زمانی که هنوز بختیار اداره حکومت را برعهده داشت و انجام موفقیت آمیز این ماموریت پنهانی و مهم خود ماجرایی شنیدنی دارد. 

اعتماد حضرت امام خمینی (ره) در اوایل انقلاب به فرزندانشان در ارتش

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها