زندگی‌نامه پاسدار شهید غلامعلی عاشوری

در زندگی پاسدار شهید «غلامعلی عاشوری» آمده است: «مگر می‌شود انسان مومن به اسلام و امام و انقلاب بی‌علاقه باشد از این رو هر مسئولیتی که در سپاه بر عهده من بگذارند با شور و شوق و با کمال دقت به‌خوبی انجام خواهم داد».
کد خبر: ۳۹۷۴۳۷
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۳ - 19May 2020

به گزارش خبرنگار ساجد، پاسدار شهید «غلامعلی عاشوری»فرزند عباس علی عاشوری در سال ۱۳۳۵ شمسی در روستای کودزر چشم به جهان گشود. وی با شرکت در مرحله دوم عملیات بیت المقدس مورخ هجدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ هنگام تلاش برای آزادسازی خونین شهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

زندگی‌نامه پاسدار شهید غلامعلی عاشوری

متن زندگی‌نامه این شهید والامقام را می‌خوانید:

«بسم الله الرحمن الرحیم

وی دوره تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان رسانید پس از پیروزی انقلاب برای دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی به سپاه پاسداران پیوست و در آبان ۱۳۵۹ به شغل مقدس پاسداری پرداخت.

شهید «غلامعلی عاشوری» در روز ۱۰ فروردین ۱۳۵۸ روز همه پرسی نظام جمهوری اسلامی در زادگاهش ازدواج کرد جالب اینکه در روز فرخنده ولادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) خداوند به او دختری عنایت فرمود، که نام او را زهرا گذاردند، به راستی چه اتفاقی پر میمنت و زیبایی.

مسئولیت‌هایی را که در سپاه بر عهده او می‌گذاشتن به نحو احسن انجام می‌داد. او در این راستا می‌گفت: «مگر می‌شود انسان مومن به اسلام و امام و انقلاب بی‌علاقه باشد از این رو هر مسئولیتی که در سپاه بر عهده من بگذارند با شور و شوق و با کمال دقت به‌خوبی انجام خواهم داد»

این شهید والامقام در عمل ثابت کرد که یک پاسدار واقعی است. وی در کشف خانه‌های تیمی منافقین نقش مهمی داشت و گاه می‌شد در این راستا تا یک هفته به خانه نمی‌آمد در گردان قدر، ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه شریف) حضور فعال داشت. یک بار در پاییز ۱۳۶۸ از طرف منافقین مورد سوء قصد قرار گرفت و با کمک برادران پاسدار نجات یافت.

وی برای نگهبانی از آرمان‌های انقلاب اسلامی در سال ۱۳۶۰ همراه دوستان در زادگاهش کودزر به تاسیس انجمن اسلامی اقدام کرد.

تلاش در جبهه‌ها:

چند ماهی از عضویت در سپاه نگذشته بود که با تقاضای مکرر داوطلبانه به جبهه غرب اعزام شد در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۶۰ در آزادسازی بازی دراز شرکت داشت. روز بعد بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن مدتی در بیمارستان، ولی عصر (عجل‌الله تعالی فرجه شریف) تهران بستری شد و پس از بهبودی در مسئولیت‌های حساس به تلاش‌های خود ادامه داد.

سرانجام با تقاضای مکرر خود به جبهه جنوب رفت قبل از اعزام به کودزر آمد و با بستگانش خداحافظی کرد یکی از دوستانش گفت مرا ببخش و حلال کن شاید دیگر تو را نبینم امام را دعا کنید در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۶۱ در گردان قدر، ولی عصر (عجل‌الله تعالی فرجه شریف) به جبهه جنوب رفت و در مرحله دوم عملیات بیت المقدس در تاریخ هجدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ هنگام تلاش برای آزادسازی خونین شهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به لقاءالله پیوست و شهد شهادت نوشید و مدال آغازگر شهدای کودزر را به دست آورد.

پیکر به خون تپیده‌اش در میان انبوه جمعیت تشییع و در پنج شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۱ در گلزار شهدای کودزر به خاک سپرده شد یادش بخیر و حماسه‌ا‌ش جاویدان باد.»

انتهای پیام/ 900

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار