به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس فصلهای زندگی سردار شهید «علی اکبر کارگر اطاقسرایی» از شهدای بابل را از نظر میگذرانیم.
شهید «علی اکبر کارگر اطاقسرایی» فرزند «حسین» در 28 تیر ماه سال 41 در «بابل» در یک خانواده متدین و ارزشی به دنیا آمد. پدرش «حسین» آهنگر و مادرش «نیره شعبانیان» خانهدار بود.
علی اکبر پس از تولد به بیماری سختی دچار شد که با توسل خانواده به امام رضا (ع) و نذر و نیاز به درگاه خداوند، شفا گرفت.
او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه «نمونه» سابق بابل درس خواند و برای دوره راهنمایی به مدرسه «ناصرمقدم» رفت و پس از آن برای ادامه تحصیلات در مقطع متوسطه به دبیرستان «شیخ کبیر» رفت و سال دوم متوسطه را در مدرسه «شهید بهشتی» ثبت نام کرد.
او علاوه بر کتابهای درسی، کتابهای مذهبی، علمی و هنچنین تفسیر قرآن و مفاتیح الجنان را مطالعه میکرد.
وی به نقاشی کردن علاقه خاصی داشت و در اوقات فراغت، علاوه به کمک به پدر در امر جوشکاری، نقاشی نیز میکرد.
شهید کارگر پس از آشنایی با احکام اسلامی، واجباتش را نیز انجام میداد. او بیشتر نمازهایش را به صورت جماعت در مسجد میخواند. و بر اساس گفتههای خانوادهاش از نماز شب غافل نبود. او مردی مهربان، اهل صله رحم و دلسوز بود و از افراد دو رو، فرصت طلب و فریبکار متنفر بود و سعی میکرد از این افراد دوری کند. بسیار کم عصبانی میشد و در برابر سختی و ناملایمات صبور و شکیبا بود.
وی که در مدرسه و با شرکت در جلسات مذهبی با امام خمینی آشنا شد، با اوجگیری مبارزات مردم ایران علیه رژیم منحوس پهلوی، وارد مبارزات سیاسی شد و در پخش اعلامیهها و شرکت در راهپیماییها و تظاهرات نقشی فعال داشت.
شهید علی اکبر پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه به فرمان حضرت امام (ره)، او نیز به عضویت رسمی سپاه درآمد تا به اهداف و آرمانهای والایش جامه عمل بپوشاند. هنگامی که جنگ تحمیلی بر کشور ما شروع شد. او 18 سال داشت که عزم خود را برای رفتن به جبههها جزم کرد و اولین بار از سپاه ساری به جبهه اعزام شد.
پس از آن شهید کارگر اکثر اوقات خود را در جبههها سپری میکرد و در عملیات ثامن الائمه به شدت مجروح شد و مدت بسیاری را در بیمارستانهای اصفهان و بابل مشغول مداوا بود. او چندین بار در مدت حضورش در جبهه مجروح شد ولی او پس از بهبودی مجدداً به جبهه برمیگشت.
او در عملیاتهای فتحالمبین، بیتالمقدس، والفجرمقدماتی، والفجر4، والفجر6 و... شرکت کرد. او در مرخصیهایش، اوقاتش را در پایگاههای بسیج و مساجد مشغول بود و در جهت مشکلات پایگاهها تلاش میکرد. شهید کارگر در سال 63 با دختر مؤمن و متدینه به نام صغری حسینی مطلق ازدواج کرد و مراسم ازدواجش را بسیار ساده برگزار نمود کرد. ثمره ازدواجش یک فرزند دختر است.
او مطیع امر حضرت امام خمینی بود و هر وقت حضرت امام پیام میداد او سریع خود را به منطقه میرساند. وی جانشین فرمانده گردان امام محمدباقر(ع) بود و هرگز این مسئله را در جایی مطرح نکرد و همیشه خود را یک بسیجی ساده معرفی میکرد.
و سرانجام شهید علیاکبر کارگر اطاقسرا برای آخرین بار در عملیات غرور آفرین والفجر هشت شرکت کرد و در این عملیات در تاریخ 11/2/65 به فیض شهادت که بزرگترین آرزویش بود نائل آمد و پیکر مطهرش در 21/2/65 در دریاچه نمک کشف و به زادگاهش منتقل شد و پس از تشییع در آرامگاه معتمدی آمل به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیتنامه شهید به همسرش:
همسر عزیزم! ان شاءالله خداوند تو را جزای خیر دهد و عاقبت تو را ختم بخیر گرداند و تو را در آن دنیا بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س) محشور گرداند. و انشاءالله خداوند از شما راضی و اعمال شما را قبول درگاه خودش بگرداند شما را من جزء صابران و ثابتقدم در دین شناختم و یک زن با عفت و پاک و با حیا شناختم و برای من یک همسری بودهاید که از خدا میخواستهام تو مصداق حاجت من از خداوند هستید و من جز حاجتم در بعضی از اوقات در دعا از خداوند بوده است که همسری به من عطا کند که خودش از او راضی باشد.
خدا را شکر میکنم از همه نعمتهایش همچنین این نعمتش یعنی دادن همسر لایق و شایسته خداوند انشاءالله از شما راضی و اعمال شما را قبول درگاه خودش بگرداند و با این کارتان یعنی راضی شدن به شرایط ازدواج با من یعنی مانع نشدن به جبهه رفتن در هر اوقات و راضی بودن به این عمل انشاءالله پیش پیغمبر (ص) و فاطمه زهرا (س) و علی (ع) و بقیه ائمه اطهار خصوصاً امام عصر (عج) روسفید و سربلند بگرداند.
من خیلی امید دارم که انشاءالله فرزندی که نصیب ما میشود خداوند یا دختر و یا پسر این میوه ما به درد اسلام بخورد و جزء سربازان قرآن و امام زمان (عج) بشوند این یکی از آرزوها و امید من میباشد و انشاءالله این امید به ثمر خواهد رسید.
همسرم! خودت را بیشتر مواظبت کن و همیشه به یاد خدا باش و به ذکر خدا مشغول باش خداوند نگهدار تو و فرزندمان از تمام حوادث دنیوی و اخروی باشد. سلام و دعای مرا به فرزندم که الان در راه است برسان و اسم آن را اگر دختر بود مریم و یا زینب بگذارید و اگر پسر بود اسمش را محسن بگذارید.
انتهای پیام/