به گزارش دفاعپرس از خرم آباد، در وصیتنامه شهید «عبد الله احمدی» آمده است: «چون در میدان جنگ بودم، لازم دانستم که چند کلمهای بهعنوان وصیتنامه بنویسم و هرچه در سطرهای زیر قید میشود مورد تایید اینجانب «عبدالله احمدی» است و این راهی را که من انتخاب کردهام با آگاهی کامل تا به اینجا پیمودهام و این راه انبیاء و اولیاء و راه امام امت و راه شهیدان صدر اسلام است و تنها هدف من پیروی از دستورات الهی است که «انا لله و انا الیه راجعون؛ همه از خدائیم و بهسوی خدا میرویم»
با سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (ره) بتشکن و با درود بیکران به تمامی شهدای صدر اسلام از کربلای حسینی تا عصر کربلای خمینی و با سلام بر شهدای گمنام فیسبیلالله در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و با سلام به پدر و مادر عزیز و ارجمندم و با سلام به برادران و خواهران حزبالله.
برادران و خواهرم و ای پدر و مادر عزیزم من وصیتنامه خود را چنین آغاز میکنم: از مردم همیشه در صحنه تقاضا دارم که همچون گذشته پشتیبان امام و روحانیت باشند. طی این سالها از خود ایثار و از خودگذشتگی نشان دادند و اسلام را زنده کردند و قدم به قدم برضد این منافقین از خدا بیخبر جانفشانی کردند به قول امام عزیزمان: «اگر روحانیت نبودند ما الان از اسلام خبری نداشتیم». و اگر شهادت آیتالله سعیدی و شهادت نواب صفوی و شهادت آیتالله مصطفی خمینی و امام موسی صدر و محمدباقر صدر و مدنی و دستغیب و صدوقی و اشرفی اصفهانی و بهشتی و مطهری و رجایی و باهنر و دیگران نبود، اسلام به این منزلت رشد نمیکرد خون این شهیدان بود که انقلاب ما تا به این حد رسیده است و انشاءالله به پیروزی خواهد رسید و به قول گفته امام عزیزمان: «شهادت عشق است ما را از معشوق خود نترسانید.»
و لیکن برادران امت حزبالله! از من و دیگر شهدا به شما وصیت دارم که از دیگر یاران امام امت، مثل جان خودتان نگهداری و از آنها یاری کنید. خدایا! به خون پاک گلوی حسین بن علی(ع) و به خون پاک دستهای بریده ابوالفضل(ع)، خمینی و یارانش را تا انقلاب امام زمان(عج) نگهدار آمین.به حق محمد و آل طاهرین(ع).
سخنی چند با پدر و مادر و برادران و خواهرم: پدر جان! امیدوارم که حالت خوب باشد. پدرجان میدانم که خیلی رنج و زحمت و ناراحتی کشیدهای تا من را به این سن و بلوغ رساندهای. پدرجان! از تو میخواهم که مرا حلال کنی و در شهادت من ناراحت نباشی و افتخار کنی که همچون فرزندی تربیت کردهای و امانت خدا را به او بازگرداندی و از شما میخواهم تا صبور باشی.
مادرجان! امیدوارم به خدای بزرگ که حالت خوب باشد و مادر جان تو خیلی در حق من بنده رنج و زحمت کشیدهای و امیدوارم شیر پاکی که به من دادی حلالم کنی و من هم پدر و مادری پرورش یافته تا بتوانم خون ناقابلم را در راه خدا هدیه کنم و از شما میخواهم برای اسلام مفید باشید و همیشه راه حق را انتخاب کنید و از تو میخواهم که زینبوار حجابت را حفظ کنی و اما سخنی با برادران گروه مقاومت شهرک ابوذر دارم و آن این است که همیشه پشتیبان امام عزیزمان بوده و نگذارید که ضد انقلاب به انقلاب ما ضربهای بزند. با وحدت و یکپارچگی جلوی آنها قدعلم کنید و آنها را از بین ببرید. من را پیش دیگربرادرانم به خاک بسپارید.
انتهای پیام/