سردار باقرزاده در گفت‌وگو با دفاع‌پرس مطرح کرد؛

ناگفته‌‌هایی از مجاهدت‌ «گردان گنابادی‌ها»/ رزمندگان تعاون رزم، قهرمانان فراموش‌ شده دفاع مقدس

فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح گفت: گردان گنابادی‌ها به‌عنوان مصداق عینی افراد مشکل‌گشا در سال‌های دفاع مقدس تحت فرماندهی شهید «دوستدار»، به‌طور خاص متمرکز بر جمع‌آوری پیکرهای مطهر شهدا از میدان نبرد بودند و همیشه وقتی کار گره می‌خورد و مستأصل می‌شدیم، راهکار این بود که «صدا کنید گروهان گنابادی‌ها بیایند»؛ این بین همه رزمندگان رایج بود.
کد خبر: ۴۲۹۸۶۲
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۵ - 05December 2020

سردار سرتیپ پاسدار «سیدمحمد باقرزاده» فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در مشهد، یگان‌های تعاون رزم را قهرمانان فراموش شده دفاع مقدس دانست و اظهار داشت: هرجنگی دو چهره زیبا و زشت دارد. در چهره زیبای جنگ، انسانیت و مردانگی مردان خدا متجلی می‌شود و در چهره زشت آن سبوعیت و توحش دشمنان خدا به چشم می‌آید. فرماندهان و رزمندگان نظامی هنگام پیروزی خوشحال و در وقت شکست غمگین می‌شدند؛ اما بچه‌های یگان‌های تعاون رزم، همیشه با جنبه‌های پنهانی از جنگ روبه‌رو بودند.

وی افزود: بحث تلفات و کشته‌ها همیشه در هر جنگی وجود داشته و این رزمندگان یگان‌های تعاون رزم در دفاع مقدس بودند که حتی در زمان فتوحات و پیروزی‌ها هم باز نصیبی جز رنج و درد نداشتند؛ زیرا آن‌ها پیکرهای مطهر شهدا را جمع‌آوری و برای آن‌ها سوگواری می‌کردند و در عین گمنامی، به‌دنبال شناساندن هویت شهدا به مردم بودند. به نظر من، بچه‌های تعاون رزم قهرمانان فراموش شده دفاع مقدس بودند؛ زیرا حتی زمانی که مارش پیروزی با شیرینی پخش می‌کردند و دود اسپند در خیابان‌ها برقرار بود، بچه‌های معراج شهدا درحال شناسایی پیکرهای چاک‌چاک و مرثیه‌سرایی برای شهدا بودند. این‌ها همیشه با سخت‌ترین فشارهای روحی و روانی ناشی از تبعات جنگ مواجه بودند.

فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به خدمات «گردان گنابادی‌ها» در دوران دفاع مقدس، خاطرنشان کرد: یکی از مشکلاتی که عمده بچه‌های مُبلغ با آن روبه‌رو بودند، این بود که چگونه نوجوانان و سالخوردگان را از حضور در جبهه‌ها منصرف کنند؛ چون همواره بعد از انجام این کار، برای نوجوانان دلزدگی و برای سالخوردگان دلخوری پیش می‌آمد. شهید «حسین دوستدار» در حل این مشکل ابتکار جالبی به خرج داد و با پذیرش و آموزش جمعی از پیرمردهای گنابادی، یک گردان مستقل و کامل در حوزه تعاون رزم تشکیل داد که تحت فرماندهی خودش، به‌طور خاص متمرکز بر جمع‌آوری پیکرهای مطهر شهدا از میدان نبرد بودند.

ناگفته‌‌هایی از مجاهدت‌ «گردان گنابادی‎ها»/ رزمندگان تعاون رزم، قهرمانان فراموش‎شده دفاع‎مقدس

وی ادامه داد: چون در جمع‌آوری پیکرهای مطهر شهدا مشکل جدی وجود داشت، رزمندگان خیلی زود حضور این گردان را در خط مقدم پذیرفتند و نیروهای شهید «دوستدار» را «گردان گنابادی‌ها» صدا می‌زدند. رفته‌رفته کار به جایی رسید که هرجا می‌خواستیم عملیات کنیم، گردان گنابادی‌ها هم حضور داشتند و پیکرها را به شیوه خاص خودشان جمع‌آوری می‌کردند. بنده شاهد بودم که نیروهای شهید «دوستدار» مجموعه‌ای از انسان‌های مخلص و عاشق بودند و علی‌رغم اینکه کارشان واقعاً دشوار بود، تقریباً همیشه نادیده گرفته می‌شدند.

سردار باقرزاده تصریح کرد: نیروهای شهید «دوستدار» همانند فرمانده‌شان همگی بسیار مؤمن بودند و می‌دانیم که انسان مؤمن به‌واسطه تضرعات خود به درگاه حضرت حق، بسیار رقیق‌القلب و با عاطفه است؛ اما این مؤمنان مجبور می‌شدند که هر روز جنازه صدپاره بسیاری از برادران و همرزمان‌شان را جمع‌آورری کنند. بگذارید صریح بگویم؛ من بسیاری از شخصیت‌های مشهور و دلاور جنگ را می‌شناسم که از خط‌شکنان خطوط مقدم بودند؛ اما هیچ‌گاه به معراج شهدا نیامدند و یا اگر می‌آدند، خداقوتی می‌گفتند و سریعاً برمی‌گشتند چون – بدون تعارف - کشش و تحمل مشاهده بدن‌های چاک‌چاک شهدا را نداشتند.

فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح تأکید کرد: نباید تصور شود که مداومت گردان گنابادی‌ها و شهید «دوستدار» بر رسیدگی به پیکرهای صدپاره شهدا باعث شده‎ بود تا آن‎ها قسی‌القلب شوند. بنده تأکید می‌کنم که ابداً این‎طور نبود. شست‌وشوی خون و خاک از بدن‌ها با گلاب و مهیاسازی پیکر برای تشییع و ملاقات آخر با خانواده، همیشه با عزاداری نفرات گردان همراه می‌شد. شهید «دوستدار» در جستجوی شهادت بود و شهادت یارانش یکی پس از دیگری، ایشان را مداوماً در حالت تضرع و عزا نگه می‌داشت. اساساً برای بنده این مسئله بی‌پاسخ باقی ماند که شهید «دوستدار» از ابتدا با چه فهم و ابتکاری متوجه خلأ در این حوزه شد و به‌ جای هیجان و شور و شوق حضور در خطوط مقدم، حضور در این حوزه را برگزید.

گنابادی‌ها مایه آرامش فرماندهان محورها بودند!

سردار باقرزاده گردان گنابادی‌ها را مایه آرامش و امید همیشگی فرماندهان محورها دانست و گفت: من همیشه گفته‌ام که نیروهای جنگی سه دسته هستند؛ یا مشکل‌ساز هستند یعنی همواره با قصور خود دردسر درست می‌کنند، یا مشکل‌نما هستند و همیشه با کم‌طاقتی ذاتی خود، از مشکلات و کمبودها گلایه می‌کنند و یا مشکل‌گشا هستند؛ یعنی در مواقع ضرور با ذات آرام و قلوب مطمئنه‌شان، مایه امید و آرامش فرماندهان هستند. گردان گنابادی‌ها مصداق عینی افراد مشکل‌گشا در سال‌های دفاع مقدس بودند و همیشه وقتی کار ما گره می‌خورد و مستأصل می‌شدیم، راهکار این بود که «صدا کنید گروهان گنابادی‌ها بیایند» یا «صدا بزنید شهید «دوستدار» بیاید» و این بین همه رزمندگان رایج و تبدیل به ضرب‌المثل شده بود.

وی اظهار داشت: جالب است بدانید که نیروهای گردان گنابادی‌ها غالباً حتی از نیروهای واکنش سریع عملیاتی هم زودتر خود را به منطقه می‌رساندند؛ ضمن اینکه اکثر این‌ها کشاورز زعفران بودند و به‎خاطر حضور مستمر و پیوسته در جبهه‌ها و معراج‎ شهدا، مداوماً از نظر کشاورزی و درآمد متضرر می‌شدند؛ اما هیچ‌گاه «اما و اگر» نیاوردند. این ولایت‌پذیری از نفوذ معنوی و جاذبه شهیدان «دوستدار» نشأت می‌گرفت؛ بالاخص این‌که شهید «سید حسین دوستدار» مصداق عملی آیه ۹۶ سوره مبارکه مریم بود که می‌فرماید: «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» (خداى‏ رحمان براى كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‎‏اند، محبتى در دل‌ها قرار مى‌دهد.)

ناگفته‌‌هایی از مجاهدت‌ «گردان گنابادی‎ها»/ رزمندگان تعاون رزم، قهرمانان فراموش‎شده دفاع‎مقدس

فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در پاسخ به سوالی درباره خصوصیات اخلاقی اعضای گردان گنابادی‌ها، خاطرنشان کرد: ویژگی اخلاقی شاخصی که درباره آن‌ها به یاد دارم، همبستگی و اتحاد مثال‌زدنی‌شان بود. این‌ها اکثراً در روستای «ریاب» گناباد همسایه بودند و یا پدر، پسر، عمو و پسرعمو بودند و همین قرابت باعث می‌شد که درک درون‌گردانی در این جمع وجود داشته باشد. مثلاً اگر کسی باید ترک جبهه می‌کرد و به روستا بازمی‌گشت، به میل خود نمی‌رفت و دیگران اصرارش می‌کردند که برود به کارش برسد. بعد از این هم، بقیه دو برابر کار می‌کردند که خلأ نبود آن عضو حس نشود. به نوعی می‌توان گفت که شهید «دوستدار» خود را در گردانش کپی کرده بود و ما با ۳۰۰ سید «حسین دوستدار» رو‌به‌رو بودیم.

وی افزود: شهید دوستدار بعضاً شوخ‌طبعی‌هایی هم داشت؛ البته مشهود بود که جلوی من مراعات حال فرماندهی را می‌کرد؛ اما دورادور می‌شنیدم که صمیمیت سرشار گردان گنابادی‌ها با مزاح‌های گاه و بی‌گاه ایشان بارزتر و ظاهرتر می‌شد.

به شوخی می‌گفتند گنابادی‌ها ضدگلوله هستند!

سردار باقرزاده ضمن تبیین گوشه‌ای از رشادت‌های شهیدان دوستدار برای جمع‌آوری پیکرهای شهدا از مناطق عملیاتی، تصریح کرد: با منطق که بررسی کنیم، بدیهی است که یک رزمنده سلاح دستش دارد، با دید باز سنگرش را انتخاب می‌کند و از امن‌ترین نقطه به دشمن تیراندازی می‌کند؛ اما این برادران با دو دست یک یا دو پیکر شهید را بلند می‌کردند و عقب می‌آوردند؛ بنابراین اساساً دستی برای گرفتن اسلحه و شلیک به سمت بعثی‌ها باقی نمی‌ماند، ضمن این‌که اگر محل افتادن پیکر یک شهید امن می‌بود که اصلاً آن رزمنده شهید نمی‌شد.

فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح ادامه داد: درباب شجاعت شهید «دوستدار» همین بس که بارها می‌دیدیم گلوله‌ها از کنارش رد می‌شد؛ اما او دو پیکر را با خود حمل می‌کرد و عقب می‌آورد. گنابادی‌ها اصلاً در گرو این نبودند که الان که می‌روند زیر آتش دشمن تا پیکری را بیاورند، چه بلایی سر خودشان می‌آید. رشادت‌های این گردان به‌حدی بود که رزمندگان به شوخی می‌گفتند گنابادی‌ها ضدگلوله هستند؛ هرچند شهدای بسیاری از این گردان تقدیم اسلام و انقلاب شد.

وی با اشاره به خاطره جالبی از پدر شهیدان «دوستدار» در ماجرای رسیدگی به یک پیکر آلوده به مواد شیمیایی شهدا، گفت: بسیاری از نفرات گردان گنابادی‌ها که اتفاقاً از ریش‌سفیدان «گناباد» و روستاهای توابع آن بودند (ازجمله پدر شهیدان دوستدار)، در نهایت شیمیایی شدند؛ چراکه پیکرهای مطهر شهدا بعضاً توسط بمباران بعثی‌ها شیمیایی می‌شد و گنابادی‌ها بدون استفاده از دستکش و ماسک و تجهیزات پیشگیری از مسمومیت، به پیکرها رسیدگی می‌کردند.

ناگفته‌‌هایی از مجاهدت‌ «گردان گنابادی‎ها»/ رزمندگان تعاون رزم، قهرمانان فراموش‎شده دفاع‎مقدس

فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح ابراز داشت: یک‌بار از نزدیک شاهد بودم که پدر شهیدان «دوستدار» درحال شناسایی و مرتب کردن یک پیکر آلوده به مواد شیمیایی بود که شخصاً به ایشان پیشنهاد کردم که از تجهیزات پیشگیری از مسمومیت استفاده کند. هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم که ایشان با تعصب به من گفت: «خیر! این پیکرها لایُغَسِّل و لایُکَفِّن هستند. پیکرهای شهدا مطهر هستند. این‌ها در قیامت در برابر سیدالشهداء (ع) واسطه ما می‌شوند. حالا من بیایم دست‌کش دستم کنم در مقابل این پیکر مطهر؟»

سردار باقرزاده با بیان اینکه اقدامات تأمینی شهید «دوستدار» به شناسایی پیکرهای مطهر شهدا ختم نمی‌شد، تصریح کرد: بخش پنهان از زندگی‌نامه شهید «دوستدار» مربوط به این بود که ایشان حتی پس از جمع‌آوری و سازماندهی پیکرها، ناچاراً با مسئولیت انتقال خبر شهادت رزمندگان به عزیزان‌شان هم مواجه می‌شدند و من شاهد بودم که حتی تا مدت‌ها بعد، این شهید والامقام درگیر رفع مشکل یکی از خانواده‌هایی بود که مدت‌ها قبل، پیکر فرزند، همسر یا پدر خانواده‌شان را جمع‌آوری و آماده تشییع و تدفین کرده بود.

وی ابراز امیدواری کرد: از خداوند متعال می‌خواهیم که با تفضل خود، این شکسته بالی‌های ما را علاج کند و بتوانیم به برکت عنایات ویژه شهدا و امام شهدا، در این پرواز به سمت رستگاری آن‌ها را همراهی کنیم.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها