معرفی کتاب؛

«گیل مانا» خاطرات مانایی از هشت سال دفاع مقدس

کتاب «گیل مانا» روایت «محمدعلی حق‌بین» از هشت سال دفاع مقدس است که توسط «سیده نساء هاشمیان» به نگارش درآمده است.
کد خبر: ۴۳۴۱۸۶
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۹ - ۰۲:۳۰ - 31December 2020

«گیل مانا» خاطرات مانایی از هشت سال دفاع مقدسبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، کتاب «گیل مانا» روایت خاطرات سردار محمدعلی حق‌بین فرمانده گردان کمیل از لشکر 16 قدس گیلان در دوران دفاع مقدس است که به همت «سیده نساء هاشمیان سیگارودی» به نگارش درآمده است.

این کتاب در 10 فصل شامل آغاز جنگ، فضای ناامن کردستان، مأموریت‌های درون‌مرزی، عملیات‌های برون‌مرزی، عملیات کربلای 2، عملیات کربلای 5، انتقال جبهه‌های جنگ از جنوب به غرب، عملیات والفجر 10 و پایان جنگ  تنظیم و تدوین شده است.

سردار محمدعلی حق‌بین سال 1361 و در سن 16 سالگی به عنوان امدادگر به عضویت تیپ 25 کربلا درآمد و به تدریج نیروی رزمی شد.  سال 1362 در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ثبت نام کرد و به همراه تیپ قدس گیلان به عنوان فرمانده گروهان عمار در عملیات‌های متعدد پاک‌سازی کردستان و چند ماموریت برون‌مرزی حضور داشت.

از انتهای سال 1364 تا ابتدای سال 1367 جانشین فرندهان گردان کمیل، شهیدان حسن رضوان‌خواه و محمد اصغری‌خواه بود و پس از شهادت اصغری‌خواه یا حکم فرمانده لشکر قدس، فرمانده گردان کمیل شد و تا سال 1376 فرمانده گردان بود.

وی بعد از آن مسئولیت مختلفی داشت، بعد از شروع فعالیت‌های گروه‌های تروریستی تکفیری در سوریه، لشکر قدس گیلان ماموریت یافت تا به مصاف نیروهای تروریست یرود. عملیات برجسته این لشکر در تاریخ 13 بهمن 1394 تحت عنوان نصر 2 بود که رزمندگان لشکر، منطقه شیعه نشین نبل‌الزهرا را پس از چهار سال محاصره آزاد کردند. در سال 1398 سردار حق‌بین مفتخر به دریافت نشان فتح 3 شد. وی هم اکنون مسئول اداره رزمی تخصصی معاونت آموزش کل سپاه فعالیت می‌کند.

کتاب «گیل مانا» روایت مجاهدت‌های این رزمنده دفاع مقدس و جبهه مقاومت است.

قسمتی از متن کتاب:

«روز معارفه حسن رضوان‌خواه مشخص شد. خودم به جلسه معارفه نرفتم. احتمال دادم شاید نیروی دیگری را برای جانشینی مدنظر داشته باشد، با این کار خواستم به او احترام بگذارم. آقای مهدی کلیشادی، جانشین تیپ، آقای حسن رضوان‌خواه را به عنوان فرمانده گردان و مرا غیابی به عنوان جانشین گردان معرفی کرد. غروب روز معارفه به دیدار آقای حسن رضوان‌خواه رفتم و به او تبریک و خوشامد گفتم.

برای همکاری و کمک به او اعلام آمادگی کردم و گفتم: «حسن آقا بنده در خدمت شما هستم، قصد رفتن از این گردان رو ندارمو در همین گردان می‌مونم، اما به عنوان رزمنده به عنوان پیک هم حاضرم در خدمت شما باشم.»

اما او قبول نکرد و اصرار داشت در مسئولیت جانشینی گردان باقی بمانم. قبل از دیدنش راجع به خصوصیات اخلاقی‌اش از نیروهای محلی شنیده بودم، مثلا اگر کسی یک بار با او برخورد کند، سریع با او رفیق می‌شود. همه حسن را شوخ طبع و بذله‌گو می‌دانستند.

آن روز متوجه شدم که روحیه عجیبی دارد و با زبان چرب و نرمی که داشت، رضایت مرا جلب کرد. به این نتیجه رسیدم که اگر مسئولیتی را قبول نکنم، ممکن است اطرافیان سوءبرداشت کنند که توانایی انجام کار را ندارم. روز بعد داخل اتاق فرماندهی با هم ناهار خوردیم. دوباره تقاضا کردم جانشین دیگری را انتخاب کند، چون با آوردن جانشین جدید گردان توان عملیات بهتری پیدا خواهد کرد، اما او نپذیرفت و گفت:

به یاری خدا با هم کار رو ادامه می‌دیم. ان‌شاءالله موفق می‌شیم.

یا حسین گفتیم و شروع به کار کردیم. من جانشین حسن رضوان‌خواه در گردان کمیل شدم.»

«گیل مانا» روایت «محمدعلی حق‌بین از هشت سال دفاع مقدس» در 472 صفحه مصور به قلم «سیده نساء هاشمیان سیگارودی» به نگارش درآمده و توسط نشر «مرز و بوم» و «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» در 1000 نسخه منتشر شده است.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار