چهل‌سالگی سرو/

مروری بر زندگی شهید «سید صادق (سعید) صادقی»

شهید «سید صادق (سعید) صادقی» فرزند «آقاجان» در ۲۸ آبان ۱۳۴۳ در بهشهر به دنیا آمد و در تاریخ ۲۴ دی ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی چنگوله به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۳۷۱۵۹
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۹ - 13January 2021

مروری بر زندگی شهید «سید صادق (سعید) صادقی»به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در سالروز شهادت شهید «سید صادق (سعید) صادقی» زندگی‌نامه شهید را از نظر می‌گذرانیم.

رندگی‌نامه شهید:

در ۲۸ آبان ۱۳۴۳ در «بهشهر» متولد شد. پدرش «آقاجان»، بنّا و مادرش «نیره»، خانه‌دار بود. آن‌ها هفت فرزند داشتند که «صادق» چهارمین آن‌هابود.

دوره ابتدائی صادق در دبستان «اندیشه» زادگاهش بهشهر به پایان رسید. سپس تحصیلاتش را تا دوّم راهنمایی در مدرسه «شهید منتظری» فعلی همین شهر ادامه داد.

در بیان خلق‌وخوی وی باید گفت که در ادب و تواضع نسبت به والدین، زبانزد بود و در اطاعت از آن‌ها، پیشتاز. با دیگران نیز با ملاطفت و گشاده‌روئی رفتار می‌کرد.

صادق به دلیل تربیت دینی خانواده، در ادای واجبات و مستحبات می‌کوشید و از انجام محرمات دوری می‌کرد. با قرآن نیز مأنوس بود و در عمل به فرامین آن، کوشا.

اوقات فراغتش اغلب به فوتبال و کمک به پدر و مادر در امور زندگی می‌گذشت. در روز‌های انقلاب، او پای ثابت راهپیمائی­ها بود و تا نیمه‌­های شب، اعلامیه امام را پخش می‌کرد.

در آن سال‌ها که کردستان درگیر جنگ داخلی بود، او داوطلبانه به عنوان تک‌تیرانداز به این دیار عزیمت کرد تا از خاک کشور در برابر متجاوزین دفاع کند. صادق در ۵ فروردین ۱۳۶۱ به عضویت سپاه درآمد و در واحد انتظامات، به ادای تکلیف پرداخت.

آن‌قدر مهربان و دلسوز بود که بخشی از حقوق پدر را با خود به کردستان می­برد تا مرهمی بر زخم مردمان دردمند و فقیراین خطه باشد. او در عملیات والفجر ۶ نیز، حضور مؤثری در کنار دیگر برادران رزمنده‌اش ایفا کرد.

در همین سال ۶۱ نیز، کارش را به عنوان محافظ امام جمعه وقت بهشهر ـ مرحوم آیت‌الله جباری ـ در بهشهر ادامه داد.

برادرش «سید محمد» می‌گوید: «یک بار به پایگاه شهید بهشتی رفتم تا او را ببینم. خیلی دنبالش گشتم. بعد از ساعتی متوجه شدم پشت پایگاه، چادری زد و دارد لباس­های رزمندگان را می‌شوید.»

صادق در طول مدت حضورش در جنگ تحمیلی، چند باری آسیب دید.

به گفته مادر، «هر وقت صادق به مرخصی می‌آمد، سه روز مانده تمام شود، به جبهه بر می‌گشت. یک بار که ترکش به پایش خورده بود، گفتم: لااقل ده روز بمان تا حالت خوب شود. گفت: نه! آن‌جا به من احتیاج دارند. گفتم: تو تازه ازدواج کردی! پیش زنت بمان. گفت: نه! من حتما باید بروم.»

و سرانجام، صادق در ۶۳/۱۰/۲۴ در منطقه چنگوله، بر اثر اصابت ترکش به بدن، همای سعادت را در آغوش کشید و به لقای معبود شتافت. پیکر پاکش نیز سه روز بعد با وداع همسرش «کلثوم کاظمی» و تنها یادگارش «کمیل» در بهشت فاطمه بهشهر به خاک سپرده شد.

توصیه‌نامه شهید:

به شما توصیه می‌کنم که گوش به فرمان رهبری باشید و از روحانیت متعهد پیروی کنید. در انجام واجبات و ترک محرمات کوشا بوده ودر رعایت حق‌الناس نهایت سعی و تلاش خود را بکنید. به والدین خود احترام بگذارید و در زندگی همیشه به خدا توکل کنید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها