«جلال2» فراتر از قهرمان‌گرایی و بازخوانی تاریخ است

«جلال2» به کارگردانی «حسن نجفی» روایتی در بستر تاریخ معاصر است که نه ادعای قهرمان‌سازی مرسوم دارد و نه قصد دارد تاریخ را بازخوانی کند، این سریال می‌تواند تا حدودی الگوی درست خلق قهرمان باشد.
کد خبر: ۴۴۳۹۸۳
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۲:۳۰ - 22February 2021

«جلال2» فراتر از قهرمان‌گرایی و بازخوانی تاریخ استگروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ سریال «جلال1» ساخته «حسن نجفی» سال گذشته از شبکه یک سیما پخش شد و توانست نظر مساعد مخاطبان را به خود جلب کند، فصل دوم این سریال با عنوان «جلال2» هم‌زمان با سالروز قیام مردمی تبریز علیه رژیم پهلوی آغاز شد و با پخش چند قسمت توانست جایگاه خود را تثبیت کند.

نجفی قصد نداشته تا مجموعه «جلال1 و 2»، آیینه تاریخ معاصر باشد چرا که اصولا رسالت هنرمند بازگویی و بازخوانی تاریخ نیست. اشکال سریال «معمای شاه» ساخته «محمدرضا ورزی» همین است که به جای نگاه تاریخی، آن را بازخوانی کرده است.

حسن «جلال2» در این است که به جای بازنوشت تصویری تاریخ که به بهترین شکل ممکن در کتاب‌ها ثبت و ضبط شده، داستان خود را به دل مردم برده و در خلال روایت زندگی مردی به نام جلال اشاراتی هم به وقایع تاریخی دارد.

چنین شیوه‌ای بسیار اثرگذارتر از آن است که کارگردان اثرش بخواهد آیینه تاریخ باشد، چرا که جایگاه فیلم‌ساز مهم‌تر و کارآمدتر از مورخ است. کار مورخ این است که بدون دخل و تصرف و نگاه جانبدارانه تاریخ را ثبت کند در حالی که فیلمساز نمی‌تواند و نباید نسبت به تاریخ بی‌طرف باشد. کارگردان از حاصل کار مورخ استفاده می‌کند تا وقایع تاریخی را تفسیر و تحلیل کند.

دیگر اینکه نجفی در جایگاه نویسنده سعی کرده داستانی خلق کند که مخاطب آن را باور کند، بنابر این خلق قهرمان اولویت نجفی نبوده است. قهرمان باید در بستر داستان شکل بگیرد و نه اینکه داستان بر اساس قهرمان پدید بیاید. مشکل اغلب سریال‌ها و فیلم‌هایی که در موضوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ساخته می‌شود، در این است که سازندگان آنها سعی می‌کنند قهرمان بسازند بدون آنکه زمینه‌های خلق آن را ایجاد کرده باشند.

«کفترباز» بودن جلال و اینکه داعیه سیاسی بودن ندارد ارتباطی به قهرمان بودن و نبودنش ندارد، قهرمان حقیقی کسی است که پا در زمین داشته و شبیه هزاران نفری باشد که در اطراف خود می‌بینیم. چه بسیاری از شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس که از دل همین «کفتربازها» و «لات‌ها» و ... بیرون آمده‌اند. «طیب حاج‌رضایی» و «شاهرخ ضرغام» جزء همین گروه از آدم‌ها بودند که هر چند در روزگار خود به چشم کوتاه بین عده‌ای قهرمان نبودند با شهادت‌شان اما قهرمان بی‌دیل و الگویی نامیرا شدند.

عمل قهرمانانه از شخصیت قهرمان نمی‌سازد تا انتظار داشته باشیم جلالِ سریال نجفی دائم سر به سجاده داشته باشد و عملیات محیرالعقول انجام دهد و یک تنه در مقابل فوج ساواکی‌ها بایستد، جلال با همین مختصاتی که دارد قهرمان است.

هزاران مرد و زنی که در روزمرگی به سر می‌بردند و با پیام امام خمینی (ره) به خیابان‌ها می‌ریختند و شعار مرگ بر شاه می‌دادند قهرمان هستند. هنر فیلمساز این است که زندگی ساده و بدون فراز و فرود این مردان و زنان انقلابی را به تصویر بکشد و آن را برای مخاطب باورپذیر کند.

عده‌ای از به ظاهر منتقدان، قهرمان انقلابی را با بتمن و مرد عنکبوتی اشتباه گرفته‌اند که باید مانند رمبو و راکی و آرنولد یک تنه به جنگ بدی‌ها بروند. آنچه کار هنرمند را در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس دشوار کرده آن است که همه مردمی که درگیر با آن بودند قهرمان هستند، برای همین خلق قهرمانی فراتر، صعب و غیر ممکن است به همین دلیل فیلمساز باید به جای تلاش برای خلق ابرقهرمان که قابل باور هم باشد، همان قهرمان‌های بی‌شمار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را به بهترین شکل ممکن به مخاطب عرضه کنند.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار