چهل‌سالگی سرو/

نگاهی به زندگی شهید «عبدالهی» یکی از پاره‌های نور الهی

شهید «بمانعلی عبدالهی» یکی از این پاره‌های نور است که در تاریخ 1342/4/7 در خانواده‌ای مذهبی بدنیا آمد پس از طی دوران کودکی مدارج علمی را بسرعت طی کرد و دانشجوی مرکز تربیت معلم بود که بسوی جبهه شتافت و به شهادت که آرزوی قلبی‌اش بود نائل آمد، وی در عملیات رمضان دعوت حق را لبیک گفت و در تاریخ ۲۲/۴/۱۳۶۱، به وصال معشوق رسید.
کد خبر: ۴۴۶۰۹۹
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۶ - 04March 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از یزد، برای نوشتن از شهید باید به قلبم بگویم که از دشت‌های داغدار و سرخ شقایق وضو بگیرد و باید به قلم بگویم که از تراوش عشق جوهر بگیرد چراکه شهدا رنگین‌کمان عشق و حماسه و جهش و جاودانگی را در آسمان زندگی ما ترسیم کردند.
 
آری سرچشمه همه رویاها، تنش آبی ایمان، تپش پرحرارت همت، پایداری درخت انقلاب اسلامی به برکت نگاه گرم تکه‌تکه‌های خورشیدی است که سبزسبز برآمدند و به بار نشسته‌اند و سرخ سرخ دل بر دل خاک نهاده‌اند؛ و شهید «بمانعلی عبدالهی» یکی از این پاره‌های نور است که در تاریخ 1342/4/7 در خانواده‌ای مذهبی بدنیا آمد پس از طی دوران کودکی مدارج علمی را به سرعت طی کرد و دانشجوی مرکز تربیت معلم بود که به سوی جبهه شتافت و به شهادت که آرزوی قلبی‌اش بود نائل آمد، وی در عملیات «رمضان» دعوت حق را لبیک گفت و در تاریخ ۲۲/۴/۱۳۶۱، به وصال معشوق رسید؛
 
و اینک شمه‌ای از زندگیش:
 
وی از آغاز دبستان علاقه زیادی به قرائت قرآن داشت، پس از یادگیری در محافل گوناگون به قرائت کلام نور می‌پرداخت، وی قرآن را به شیوه «عبدالباسط» قرائت می‌کرد، او از ذوق شعری و خط خوبی برخوردار بود، آنقدر صفات خوب اخلاقی در وجود شهید به اوج رسیده بود که او را سرشار از صداقت، دیانت، صفا و مهربانی و... کرده بود، وی اسوه تمام نمای یک «انسان کامل» بود که کمتر کسی پیدا می‌شد که بتواند با او برابر باشد.
 
بمانعلی ضمن اینکه در کلاس‌های درس اخلاق شرکت می‌کرد، نمونه عملی و عینی عرفان و کرامت در جامعه بود، امر به معروف و نهی از منکر، دلسوزی برای ارزش‌های انقلاب، و حضور در تمامی صحنه‌های ریز و درشت از خصوصیات منحصر به فرد شهید است دوستان و همراهان او در طیف بهترین‌ها بودند که یا شهید شده‌اند یا جانباز یا که از قافله نور باز مانده‌اند و در ارگان‌های انقلابی مشغول کارند.
 
روشنفکر و سلحشور:
 
او که به مطالعه کتاب‌های استاد شهید مطهری علاقه داشت، خط فکریش با خط فکری شهید بهشتی عزیز و با هنر... هماهنگ بود از همه به اصطلاح دینداران غربی مآب که آگاهانه یا ناآگاهانه انحراف ایدئولوژیکی داشتند، متنفر بود به همین دلیل با بینش ناب پیرو خط امام و ولایت فقیه بود و سلحشوری او هیچگاه فروکش نکرد همواره سخت‌کوش و انقلابی به راه خود ادامه داد.
 
ارتباط با مجله عروه الوثقی:
 
شهید عبدالهی تحت تأثیر روحیه لطیفش ذوق شعری داشت، شعر می‌سرود و اشعارش در مجله عروه‌الوثقی که چاپ حزب جمهوری اسلامی بود درج می‌شد و او با این مجله ارتباط تنگاتنگ داشت.
 
یقین به شهادت:
 
آنقدر با دیگران متفاوت بود که دوستانش شهادت او را حس کرده بودند، بار‌ها صحنه تشییع جنازه‌اش را توصیف می‌کرد حتی در خوابگاه تربیت معلم چندین بار خود را لای ملحفه پیچید و گفت من را روی دست بگیرید و تشییع جنازه‌ام را تمرین کنید و آخرین باری که به جبهه رفت، رخسارش بسیار زیبا شده بود، با همه متفاوت شده بود، هنگام خداحافظی با دوستانش قرآن را با لحنی دلنشین خواند و به آن‌ها گفت که دیگر او را نمی‌بینند و همه کارهایش را آماده کرده بود آن‌ها به سختی از او دل کندند.
 
آری براستی که شهیدان را تنها شهیدان می‌شناسند که آنان مسافران طریق عشق و ایمان هستند، آری شهید بمانعلی براستی بر صحیفه عشق ماندگار شد، وی زمانیکه با جبهه رفتنش مخالفت شد ۳ روز اعتصاب غذا کرد، سرانجام مدت ۶ ماه همراه با دانشجویان بسیجی خالصانه در جبهه‌ها جنگید سپس با پهلوی مجروح و سرشار از اشتیاق به لقاء معبود نائل شد.
 
فرازی از وصیت‌نامه‌اش:
 
خدایا تو را سپاس می‌گویم که به من توفیق دادی تا در جنگ با دشمنان اسلام که همانا یاری امام زمان حضرت ولی عصر (عج) است، شرکت جسته و جان ناقابل خود را تقدیم اسلام کنم.
 
دلا یاران عاشـــق زود رفتنـــد 
از این وادی همه خشنود رفتند
من و تو مثل یک مرداب ماندیم 
خوشا آنان که مثل رود رفتنــد
 
انتهای پیام/
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار