یادداشت/ افشین علا

خجسته‌ای كه ما می‌شناسيم!

در سازمان صدا و سيما اكثريت مطلق اعم از مديران، كارمندان، تهيه‌كنندگان، نويسندگان، سردبيران، گويندگان، صداپيشه‌گان، بازيگران، كارشناسان، عوامل فنی، خدمات و... به دكتر حسن خجسته رأی می‌دادند.
کد خبر: ۴۶۳۱۳۸
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۶ - 21June 2021

گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس‌ـ افشین علا؛ فرض كنيم رئيس سازمان صدا و سيما با رأی كاركنان اين سازمان انتخاب می‌شد. يعنی بدنه‌ی سازمان از پايين‌ترين سطوح گرفته تا مديران ارشد، می‌توانستند رأی بدهند و خودشان رئيس‌شان را انتخاب كنند. حال فرض كنيد نام «دكتر حسن خجسته» هم در ميان نامزدها باشد. در چنين حالتی به جرأت ادعا می‌كنم كه او بالاترين رأی ممكن، و سازمان نيز بالاترين ميزان مشاركت را به دست می‌آورد. يعنی نه‌تنها پيروزی قاطع از آن او می‌شد، كه حتی حضورش ميان نامزدها، تمام كاركنان را پای صندوق رأی می‌كشاند!

البته كسانی كه خجسته را نمی‌شناسند حق دارند در صحت ادعايم ترديد كنند. چون كمتر مديری را می‌توان يافت كه نزد بدنه‌ی كاركنان، اين همه محبوب باشد. اما باور كنيد در سازمان صدا و سيما اكثريت مطلق اعم از مديران، كارمندان، تهيه كنندگان، نويسندگان، سردبيران، گويندگان، صداپيشه‌گان، بازيگران، كارشناسان، عوامل فنی، خدمات و... به دكتر حسن خجسته رأی می‌دادند. چون او را به راستی و درستی می‌شناسند. چون خجسته از جنس مديران فله‌ای و بی‌خاصيت نيست كه بود و نبودش فرقی برای كسی نداشته باشد. چون تكيه گاه و قدرشناس و فروتن است. چون حوزه‌ی فرهنگ، الزامات و اولويت‌ها را می‌شناسد. چون برای تك تك افراد حتی در نازل‌ترين جايگاه، شأن قائل است. چون با وجود نسبت سببی نزديك با عالی‌ترين مقام بلندپايه‌ی كشور، از تمام افراد فرادست و فرودست خود افتاده‌تر و بی ادعاتر است.

خجسته‌ای كه ما می‌شناسيم، از دهه‌ی شصت يعنی سال‌های آغاز به كارش به عنوان يك كارمند عادي در راديو، همان است كه بود: ساده و صميمی و بی ادعا، با كوله باری از دانش و تجربه. گاه تعجب می‌كنی از اين كه توانسته اين همه سال از عوارض و آفاتی كه گريبان گير بسياري از مديران شده است، در امان بماند. آفات و عوارضی از قبيل جدی گرفتن موقعيت ممتاز خود در عالم خلقت! تا برخوردهای رسمی و اتوكشيدگی ناشيانه در رفتار و ادبيات مقدس مآبانه و شبيه به هم كه عجيب توی ذوق می‌زند! اما او شبيه خودش است. با همان تبسم دلنشين و لهجه‌ی شيرين مشهدی. نه دانش تخصصی‌اش در حوزه‌ی ارتباطات، فهم سخنان كاربردی‌اش را دشوار كرده، نه منصب و مقام توانسته رفاقت‌ها و برادری‌ها را از يادش ببرد.

در اتاق خجسته به روی همگان باز است. هر كس در هر سطحی، خود را صميمي ترين رفيق او می داند. اگر معاون سازمان است، نه خودش اين را جدی گرفته، نه دوستان و همكاران در مواجهه با او احساس زيردست بودن كرده اند. شأن او زماني كه پست و مقام نداشت، كمتر از حالا نبود. مقام هم چيزی به آن نيفزوده است. او از معدود مديرانی است كه براي محبوب بودن به عنوان نيازي ندارند. به خاطر همين هاست كه دوستش داريم. نه تنها من، بلكه بسيار كساني كه سال هاست عطای مراجعه به مسئولان را به لقايشان بخشيده اند، ديدار او را مغتنم مي شمرند. خواص اهل فرهنگ، هنر و ادبيات با هر سطحي از دانش و ذوق، و با هر سليقه و گرايشی، مشتاقانه به ديدارش می‌شتابند. هرچه می‌خواهد دل تنگ شان می‌گويند، شوخی و گله می كنند، و غالبا هم دست خالی برنمی گردند. چون محال است خجسته بتواند گره از كاری بگشايد و دريغ كند. كاری هم نتواند بكند، از نكته‌های شيرين و طنزهای رندانه‌اش برای مخاطب، خاطره‌ای به يادماندنی می‌سازد.

او بر خلاف بسیاری از تازه به دوران رسیدگان، پلکان ترقی را یک‌شبه نپیموده است. مثل یک کارمند عادی تلاش کرده و تجربه اندوخته و خدمت کرده و به مناصبی رسیده که برای امثال او بسیار هم کم است. با تمام این‌ها متأسفانه این روز‌ها اهانت بی‌سابقه‌ای به او شد. تهمتی ناروا که رسانه‌های معاند را چنان سر ذوق آورد که با ناجوانمردی در تیتر خبر، «برادر همسر رهبر انقلاب» را هدف گرفتند. در حالی که خجسته «خودش» است، نه مدیری که شغلش را مدیون نسبت سببی با عالی‌ترین مقام کشور باشد. شما عزیزان هم بدانید که در تمام این سال‌ها هرگونه «انتصاب» خجسته در سازمان صدا و سیما هیچ ربطی با «انتساب» او به رهبر انقلاب نداشته است. حتی باید گفت این نسبت سببی نه‌تنها سبب امتیازی برای خجسته نشد، که مظلومیتش را نیز مضاعف کرده است. کاش بدخواهان اندکی انصاف داشته باشند!

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها