یادداشت/ علی حیدری

حکمت شهید زنده بودنِ حاج قاسم در ایام حیات خود

حاج قاسم صرفاً یک فرمانده میدان نبرد نظامی و جنگ سخت نبود، او یک استراتژیست کامل بود که راهبردهایش را در میدان به منصه ظهور می‌رساند.
کد خبر: ۵۰۱۴۱۱
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۴۰۰ - ۰۴:۱۵ - 19January 2022

حکمت شهید زنده بودن حاج قاسم در ایام حیاتشگروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس‌ـ‌ علی حیدری؛ شب سوم خرداد سال ۱۳۷۷، توفیقی حاصل شد تا به‌عنوان یک فعال دانشجویی همراه با جمعی از چهره‌های فرهنگی، هنری و رسانه‌ای عازم دیار کریمان شوم تا در اجلاسیه کنگره سرداران و هشت هزار شهید استان کرمان و سیستان و بلوچستان شرکت کنم.

پرواز تهران به مقصد فرودگاه کرمان با همسفرانی، چون حاج صادق آهنگران، محمدرحمان نظام اسلامی، اکبر نبوی و جمعی از فعالان عرصه فرهنگ و هنر، که بسیاری از آن‌ها خود از یادگاران دفاع مقدس بودند، در آخرین دقایق شب دوم خرداد به زمین نشست. پایین پلکان هواپیما از تک‌تک مهمانان استقبال می‌شد. در پیشاپیش کسانی که به پیشواز مهمانان شهدا آمده بودند، سرداری ایستاده بود که با تک‌تک مهمانان مصافحه می‌کرد و به آن‌ها خوشامد می‌گفت.

اگرچه او را قبلا ندیده بودم، اما چهره‌ای پرجاذبه و نورانی داشت که البته خستگی تدارک میهمانی بزرگ برای هم‌رزمان شهیدش در دو استان پهناور کرمان و سیستان و بلوچستان در چشمانش هویدا بود. به نظرم اولین کنگره با این وسعت و عظمت، ۱۰ سال پس از پایان جنگ تحمیلی در کشور در حال برگزاری بود. تازه آن‌جا بود که فهمیدم سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله (ع) که داستان شجاعت و ایثارگری او در دوران دفاع مقدس در کنار نام همت‌ها و باکری‌ها و خرازی‌ها برده می‌شود، همین مرد بااخلاص و متواضعی بود که به گرمی ما را در آغوش گرفت و پذیرایمان شد.

شاید هیچ یک از مهمانان و مسافران این پرواز انتظار استقبال سردار را در پای پلکان هواپیما در آن ساعت از شب نداشتند و همین روحیه و منش حاج قاسم بود که او را از دیگران متمایز می‌کرد. هم او که رهبر جانباز انقلاب اسلامی سال‌ها بعد در سفر به استان کرمان، شهید زنده‌اش نامیدند.

پس از آن هم در طول دو دهه تا شهادتش چند باری توفیق دیدار این مرد بزرگ را از نزدیک داشتم. فارغ از توصیفاتی که درباره سردار از زبان دوستان و هم‌رزمانش شنیده‌ایم و شنیده‌اید، آنچه من به عنوان یک سرباز عرصه رسانه از این سردار نامدار دیدم؛ اقتدار و عظمت توام با آرامش و مهربانی، روحیه جهادی توام با تدبیر و فرماندهی، شجاعت و شهامت توام با اخلاص و معنویت، میدان‌داری در نبرد توام با قدرت و مدیریت چانه‌زنی و دیپلماسی در سطوح سیاسی در منطقه و نقش‌آفرینی در وسعت جهان اسلام توام با مردم‌داری و ساده‌زیستی بود.

حاج قاسم صرفا یک فرمانده میدان نبرد نظامی و جنگ سخت نبود، او یک استراتژیست کامل بود که راهبردهایش را در میدان به منصه ظهور می‌رساند. سردار سلیمانی یادگار دوران دفاع هشت‌ساله ملت ایران در مقابله با رژیم بعث عراق و حامیان منطقه‌ای و جهانی‌اش بود و با همان روحیه دوران دفاع مقدس در جبهه مقاومت، مدیریت و راهبری نیرو‌های مقاومت را از کشور‌ها و ملت‌های مختلف تحت پرچم اسلام و تشیع انجام داد و الگوی بی‌بدیلی شد برای ملت‌های مبارز جهان.

حاج قاسم میدان مبارزه را همه جانبه می‌دید و یک عنصر را فدای عناصر دیگر نمی‌کرد. او به همان اندازه که به طراحی عملیات‌های بزرگ برای نابودی داعش فکر می‌کرد، هم‌زمان به نقش رسانه در تقویت محور مقامت توجه داشت و با سبک و سیاق خود پیام این مقاومت مردانه را در سرتاسر جهان منتشر می‌کرد. او در بحبوحه درگیری با تروریسم تکفیری از خانواده‌های شهدا و بازماندگان شهدای مدافع حرم غافل نمی‌شد و با تک‌تک خانواده‌ها و فرزندان شهدا ارتباط قلبی و دلی داشت و برای کمک و حل مشکلات آن‌ها از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کرد.

حاج قاسم نماد بصیرت و ولایتمداری بود. نگاه‌های عمیق و کلان او به صحنه سیاست کشور نشان از روشن‌بینی و روح بزرگ و متعالی او داشت که خود را در حلقه واژه‌های دست‌ساز و بازی‌های سیاسی اسیر نمی‌کرد و به‌عنوان یک فرمانده از نگاهی همه‌جانبه به صحنه‌های سیاسی و اجتماعی بهره‌مند بود.

این‌ها و ده‌ها ویژگی بارز دیگر که نگارنده از بیان آن‌ها عاجز است و مجال شرح آن‌ها در این سطور نیست، از سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده‌ای بی‌بدیل و الگویی تمام عیار ساخت که رهبر حکیم انقلاب اسلامی از آن به عنوان مکتب سلیمانی یاد کردند. مکتبی که ریشه در اسلام و تشیع و انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) دارد و می‌تواند راهنمایی برای مسیر حق و انسانیت و عدالت باشد.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار