معرفی کتاب؛

«شاهین زبیدات»؛ خاطرات فرمانده مرزبانی ناجا از دوران دفاع مقدس

کتاب «شاهین زبیدات» خاطرات سردار احمدعلی گودرزی از دوران دفاع مقدس است که توسط مهدی زارع تالیف و انتشارات سوره مهر راهی بازار نشر شده است.
کد خبر: ۵۰۱۶۰۴
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۴۰۰ - ۰۳:۳۰ - 20January 2022

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «کتاب شاهین زبیدات» خاطرات سردار احمدعلی گودرزی یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که پس از سال‌های دفاع مقدس در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مشغول به فعالیت شد.

او که پیشتر در مقام جانشینی فرماندهی مرزبانی ناجا مشغول به فعالیت بود، در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ به پیشنهاد سردار حسین اشتری فرمانده کل انتظامی کشور و موافقت و تایید فرمانده معظم کل قوا به سمت فرمانده مرزبانی ناجا منصوب شد.

برای نگارش این اثر از راوی اول شخص فعال در جایگاهی نزدیک به دانای محدود به ذهن خود شخصیت استفاده شده است؛ به این معنا که اگرچه راوی در حال تعریف ماجراهایی است که خودش شخصیت اصلی آن هاست، گویا دارد خودش را از بیرون نگاه می کند و درباره اش می نویسد و گاه از زاویه شخصی بیرونی خودش را هم قضاوت می کند.

این کتاب توسط مهدی زارع تالیف شده  و انتشارات سوره مهر آن را راهی بازار نشر کرده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

هنوز مهر سال ۱۳۶۱ تمام نشده که از فرماندهی قرارگاه مستقر در پل طالقانی احضارم می‌کنند. هنوز با بچه‌های گروهان کاملا آشنایی پیدا نکردم؛ نه که نشناسمشان. تقریباً همان روز اول چهره همه‌شان را به خاطر سپردم، اما برای آشنایی یک فرمانده، آن هم در منطقه جنگی، دانستن اینکه صاحب این چهره از بچه‌های گردان تو است کفایت نمی‌کند، باید تخصصشان را بشناسی، میزان مهارتشان را بدانی، توانایی‌هایشان را کشف کنی، و حتی وضعیت روحی‌شان را بفهمی.

برای این شناخت فرصت کافی نداشتم و نمی‌دانم فرماندهی قرارگاه ممکن است چه کاری با من داشته باشد.
در طول مسیر، تمرینات آماده‌سازی روزانه و شبانه را که برای بچه های گروهان تدارک دیده‌ام و در همین مدت محدود اجرایی کرده‌ام مرور می کنم. بچه‌های گردان ما یوزی دارند، به نوعی می شود گفت اسلحه ویژه سازمانی است که بیش از نبردهای صحرایی به درد نبردهای شهری می خورد. با این حال، برای عملیات‌های شناسایی هم مناسب است؛ شناسایی و تخریب میدان مین، تسلط به استفاده از سلاح، آمادگی بدنی و ....

«شاهین زبیدات»؛ خاطرات فرمانده مرزبانی ناجا از دوران دفاع مقدس

اهمیت همه این کارها وقتی برایم بیشتر مشخص می شود که فرماندهی قرارگاه دستور می‌دهد گروهان را برای اجرای عملیات به ارتفاعات ۲۹۰ حمرین منتقل کنم. حالا مشخص است که انتخابم از طرف تیمسار تاج ‌‌الدینی نه برای فرماندهی یک گروهان دور از جبهه که برای عملیاتی بوده که از آن اطلاع داشته.

ارتفاعات حمرین تعدادی از کوههای رشته کوه زاگرس را شامل می شود که مرز غرب ایران با عراق را تشکیل می دهد، اما همین که عنوان مرز به مسیری اطلاق شود کفایت نمی کند. ارتش عراق نیروهایش را در بلندترین قله های این ارتفاعات مستقر کرده و همین باعث شده عملاً به محدوده زیادی از ایران هم اشراف داشته باشد. شاید در شرایط عادی این مطلب چندان اهمیتی نداشته باشد، اما وقتی پای یک گلوله تفنگ خمپاره توپ تانک وسط بیاید مرز تا جایی که بتوانید با تسلط گرا بدهید و شلیک کنی گسترش پیدا می‌کند.

با تسلط نیروهای عراقی به بلندترین ارتفاعات، جاده دهلران به عین خوش کاملاً زیر گلوله دقیق عراق قرار گرفته و همین باعث شده بخش زیادی از مردم دهلران و موسیان و روستاهای دور و برشان آواره و سرگردان شوند. با این حال تسلط به بلندترین ارتفاعات به معنای عملیات در خاک عراق است: ورود نیروهای ایران به خاک عراق؛ اتفاقی که هنوز بعد از دو سال از شروع حمله عراق به ایران رخ نداده است.

انتهای پیام/341

نظر شما
پربیننده ها