جریان تکفیری؛ سرباز دشمن

دشمن که خود را از رویارویی مستقیم با مقاومت ناتوان دید، به جریان‌های منحرف تکفیری پناه برد و با حمایت از آن‌ها قصد داشت اولویت حمایت از آرمان آزادسازی فلسطین را تغییر دهد.
کد خبر: ۵۲۱۱۰۴
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۳:۵۸ - 19May 2022

چرا روز قدس را گرامی می‌داریم؟گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: امروزه اجماع‌سازی در میان جامعه فلسطینی درباره مقاومت به عنوان تنها راه آزادسازی فلسطین بیش از هر زمان دیگری است. با امضای سازش نامه اسلو از سوی سازمان آزادیبخش فلسطین در سال ۱۹۹۳ و تغییر راهبر این سازمان از مقاومت مسلحانه به گفتگوی سیاسی برای حل بحران، جامعه فلسطینی دچار دوگانگی و اختلاف نظر شد، ولی ناکامی جریان سازش در ۲۸ سال گذشته و شهرکسازی وسیع رژیم صهیونیستی در کرانه باختری، مردم را به این نتیجه رسانده است که این راهکار نتیجه نمی‌دهد و اکنون اکثریت قاطع مردم از راهکار مقاومت حمایت کنند و آن را تنها راه پایان دادن به اشغال می‌دانند. عملیات اخیر در بئر السبع، خضیره، بنی براک و تل اویو و مشارکت افرادی از داخل سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ و کرانه باختری نشان می‌دهد که باور مقاومت در میان مردم فلسطین در حال گسترش است. همچنین از لحاظ تشکیلاتی و انتساب افراد حمله کننده به جنبش حماس، جهاد اسلامی و کتائب الاقصی جنبش فتح نمایان می‌سازد که راهکار مقاومت حتی در میان سازمان‌های حاکمیتی مانند فتح گسترش یافته و عملا هواداران این سازمان به رهبران خود پیام می‌دهند که اگر به فرآیند مقاومت نپیوندد به زودی منزوی خواهد شد. قیام همگانی مردم در حمایت از مقاومت و مقابله با رژیم صهیونیستی پایگاه مقاومت در میان افکار عمومی جامعه فلسطینی را نمایان ساخت.

این اتفاق از لحاظ تحلیلی پیام‌های مهمی ارسال می‌کند

۱. این حملات قبل و بعد از اجلاس نقب انجام گرفت که وزرای خارجه مصر، امارات متحد عربی، بحرین، مغرب با همتای صهیونیستی و امریکایی در صحرای نقب در جنوب فلسطین اشغالی دیدار داشتند و هم‌پیمانی خود را علیه ایران و محور مقاوت اعلام نمودند. این همزمانی نمایان ساخت که مقاومت فلسطین می‌خواهد به دهن خائنان عرب به فلسطین بزند و دشمن واقعی را به طور شفاف نشان دهد که باید بر علیه آن وارد عمل شد. هدف این اجلاس این بود که ایران و دانش هسته‌ای آن را بزرگترین تهدید برای امنیت منطقه نشان دهد، ولی مجاهدان فلسطینی با این عملیات پی در پی دشمن واقعی را معرفی کرد که باید بر علیه آن به جهاد برخاست.

۲. قهرمان عملیات اطراف تل آویو «ضیاء حمارشه» یکی از مبارزان جنبش فتح است که ریاست آن با محمود عباس است و این جریان سیاسی فلسطینی رسما مبارزه مسلحانه را نفی می‌کند. اقدام این مجاهد فلسطینی نشان داد که مقاومت تنها راه حل پایان دادن به اشغال فلسطین است و این باور حتی در میان سازمان‌هایی به اصطلاح سکولار نیز در حال گسترش است و اگر رهبران سیاسی فتح دست نجنبند و همکاری امنیتی با این رژیم پایان ندهند و به فرایند مبارزه بر ضد این رژیم نپیوندند جایگاهی در میان مردم فلسطین پیدا نخواهند کرد.

۳. سه عملیات اخیر از لحاظ جغرافیایی در کرانه باختری انجام نگرفت بلکه در سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ صورت گرفت که رژیم صهیونیستی موجودیت غاصبانه خود را در آنجا اعلام کرده و شرایط امنیتی در آن بسیار محکم است. انجام عملیات در چنین محیط جغرافیایی نشان می‌دهد که دست مقاوت در سرتاسر فلسطین اشغالی باز است و توان رسیدن به هر هدفی در هر جایی از این سرزمین اشغالی دارد.

۴. نکته بسیار مهم در این عملیات اینکه دو عملیات بئر السبع و اطراف حیفا از سوی فلسطینیانی انجام گرفت که در ام الفحم بزرگ شده و عملا تابعیت این رژیم را دارند و از لحاظ حقوق اجتماعی از مردم تحت محاصره غزه و یا مردم تحت اشغال کرانه باختری شرایط اجتماعی و اقتصادی بهتری دارند و این مساله نشان می‌دهد موضوع اصلی مردم فلسطین حقوق فردی و اجتماعی و معیشتی نیست بلکه موجودیت و هویت است. به عبارت دیگر ۸/۱ میلیون فلسطینی که در اسرائیل غاصب زندگی می‌کنند و از سطح زندگی بالاتری نسبت به هموطنان تحت اشغال یا محاصره دارند هیچ‌گاه احساس نکردند که بخشی از جامعه صهیونیستی‌اند بلکه خود را مالک این سرزمین می‌دانند که به اشغال دشمن در آمده است.

۵. برخی از مجاهدان عملیات اخیر از افرادی هستند که قبلا در زندان‌های رژیم صهیونیستی بازداشت بوده‌اند. این حقیقت نشان می‌دهد که سیاست‌های سرکوب، زندان، وشکنجه رژیم صهیونیستی نمی‌تواند اراده مجاهدان فلسطینی را بشکند بلکه زندان‌های مخوف رژیم صهیونیستی به دانشگاهی تبدیل شده که فارغ التحصیلان آن به یقین رسیده که این رژیم تنها زبان مقاومت و رویارویی را می‌فهمد و پایان این بحران تنها از این طریق امکان‌پذیر است. بسیاری از زندانیان فلسطینی زمانیکه خواهران و کودکان فلسطینی را بر خلاف عرف بین المللی و حقوق بشر در زندان مشاهده می‌کند حجم ظلم بر ملت خود را بیشتر لمس می‌کند و احساس می‌کند که با فرهنگ جهاد و ایثار و شهادت باید به شرایط رقت بار موجود پایان دهد.

۶. سه عملیات جهادی اخیر نشان داد که اکنون چهارده ملیون مجموع جامعه فلسطینی هدف واحدی دارند و آن آزادسازی سرزمین اشغالشده فلسطین است. درست است که بیش از نیمی از این جامعه در آوارگی در خارج از سرزمین فلسطین زندگی می‌کند و مردم غزه در محاصره و مردم کرانه زیر یوغ اشغال‌اند و فلسطینی‌های سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ زیر یوغ نژاد پرستی و آپارتاید قرار دارند، اما همه در حفظ هویت خود کوشا هستند و بر خلاف تصور دشمن، خویشتن خود را تحت فشار فاجعه اشغال فراموش نکرده و همچنان با تفکری جهادی در پی آزادسازی این سرزمین هستند. بن گورین رئیس جنبش صهیونیستی و اولین نخست وزیر این رژم بعد از اعلام موجودیت غاصبانه اسرائیل اعلام کرد که بزرگتر‌ها می‌میرند و کوچکتر‌ها فراموش می‌کنند و این سرزمین برای ما می‌ماند، اما شرایط آنگونه که بن گورین پیش‌بینی کرد نرفت و الان و پس از ۷۴ سال از اشغال فلسطین نسل پنجم فلسطین در وفاداری به آرمان فلسطین بیش از پدران خود پایبند است. بسیاری از مراکز مطالعاتی رژیم صهیونیستی اکنون اعلام می‌کنند که موجودیت این رژیم بیش از هر زمان در خطر است و از همه طرف در محاصره مقاومت و در تیررس موشک‌های آنان قرار دارد.

۷. مراکز امنیتی رژیم صهیونیستی بر این باور اند که امسال در ماه مبارک رمضان با چالش‌های امنیتی بیشتری مواجه خواهد شد. معمولا احساسات هویتی مسلمانان فلسطینی در ماه مبارک رمضان بالا می‌رود و در روز جهانی قدس به اوج می‌رسد و مشارکت در نماز جمعه در مسجد الاقصی تقریبا برای همه فلسطینیان در حد امکان به یک وظیفه دینی و سیاسی در می‌آید و این شرایط گرایش به جهاد و رویارویی با رژیم اشغالگر را افزایش می‌دهد به ویژه که فلسطینیان اکنون احساس می‌کنند که برخی از حکام عرب با عادی‌سازی با رژیم صهیونیستی به آرمان آن‌ها خیانت می‌کنند و بجای حمایت از برادران خود از رژیم صهیونیستی حمایت می‌کنند و اینگونه آن‌ها تنها مانده و باید با اتکا به خداوند متعال و اعتماد به ملت خود و وحور مقاومت راه جهاد در پیش گیرند و به این شرایط خفت بار پایان دهند.

جریان تکفیری سرباز دشمن

انقلاب‌اسلامی ایران از هنگام پیروزی تا کنون موضوع فلسطین را در اولویت سیاست خارجی خود قرار داده است و همزمان تلاش می‌کند تا جوامع اسلامی دیگر نیز به تکلیف خود در برابر فلسطین عمل کنند. این تلاش و تحول تا حد زیادی معادله را به نفع جامعه فلسطینی تغییر داده و تک‌تک افراد این جامعه را به آینده امیدوار ساخته است. همبستگی سیاسی جمهوری‌اسلامی ایران و دیگر اعضای محور مقاومت و کمک عملی آنان به مقاومت فلسطین در این تغییر مؤثر بوده است که به پیروزی‌های مقاومت در لبنان و غزه مبدل گردید. دشمن که خود را از رویارویی مستقیم با مقاومت ناتوان دید به جریان‌های منحرف تکفیری پناه برد و با حمایت از آن‌ها قصد داشت اولویت حمایت از آرمان آزادسازی فلسطین را تغییر دهد. نیرو‌های تکفیری با آغاز پروژه براندازی نظام در سوریه با مطرح کردن دشمن دور و نزدیک و اولویت دشمن نزدیک کاملاً در اختیار دشمن قرار گرفتند. تکفیری‌ها با دادن اولویت به جنگ با برادر مسلمان و اعلام خارج ساختن دشمن بعید از تضاد‌های فعلی، خیال رژیم صهیونیستی را راحت کرد و زمینه‌های همکاری علنی میان آنان را فراهم ساخت. امروزه کسانی که در جهت همگرایی و یا واگرایی در جهان اسلام عمل می‌کنند شناخته شده هستند و مردم اهداف آنان را نیز به خوبی می‌شناسند.

استمرار انتفاضه سوم و ضرورت اعلام حمایت از آن

حدود چند سال است که انتفاضه دفاع از مسجدالاقصی آغاز شده که دشمن در برابر آن کاملاً مستاصل شده است. رژیم صهیونیستی با همکاری نیرو‌های عباس و با ایجاد دیوار و جداسازی فلسطینیان از یکدیگر، همه‌ی راه‌های مبارزه را بسته است، ولی انتفاضه سوم به گونه فردی-اجتماعی آغاز گردید و دشمن را خلع سلاح کرد. در این انتفاضه افراد داوطلبانه وغیر سازمانی دست به عملیات می‌زنند و به علت اقدام فردی دشمن نمی‌تواند این اقدام را کشف و مهار کند و به علت حمایت اجتماعی از این قیام، افراد بسیاری هر روزه داوطلب عملیات جدید می‌شوند. امسال نیز ماه مبارک رمضان شاهد چندین عملیات در شهر‌های مختلف صهیونیستی بودیم که رژیم صهیونیستی با حمله به مردم بیگناه فلسطین تلاش دارد آن را مهار سازد.

اعتصاب غذای اسرای فلسطینی و امید به آینده

اعتصاب غذای مکرر اسرای فلسطینی حماسه بزرگی و یک درس زندگی برای همه آزادگان و جویندگان عزت و کرامت جهان است. در نگاه نخست زندانیان، اسیر دشمن و دنیای آن‌ها به یک بند محدود است و از امکانات لازم برای رویارویی با دشمن ستمگر و جبار برخوردار نیستند، اما این شرایط در فلسطین با اراده زندانیان مؤمن به عدالت راهشان و معتقد به اینکه راه ذات‌الشوکه بن‌بست و تسلیم ندارد، کاملاً دگرگون شد و بند به میدان و صحنه مبارزه و معده و روده به ابزار و سلاحی برای جنگ بر ضد بیدادگری دشمن غدار صهیونیستی تبدیل شد و دشمن در مقابله با این ایمان سترگ راهی جز پذیرش خواست زندانیان در پیش نداشت.

اسرای فلسطینی با خلق این حماسه بزرگ با امکانات محدود خود برای جامعه فلسطینی الگوی جدیدی ساختند و آنان را به میدان آورند و به مفهوم مبارزه بر ضد دشمن صهیونیستی حیات جدیدی بخشیدند و دشمن را نگران آغاز انتفاضه جدیدی به رهبری اسرای در بند کرد و این واقعیت محاسبات سیاسی و امنیتی تل‌آویو را تغییر داد و به تسلیم در برابر خواست انسانی اسرا وادار کرد.

در این رویارویی بزرگ که هزاران اسیر از گروه‌های جهادی مختلف در این اعتصاب غذای شرکت کردند. دشمن با وعده و وعید به رهبران این یا آن گروه، برای از بین بردن وحدت اسرا و فرماندهی متحد آنان تلاش بسیاری کرد، اما دشمن‌شناسی اسرا و درک سیاسی بالای آنان این فرصت را از دشمن گرفت و شکی نیست که این دستاورد تحقق نمی‌یافت اگر این وحدت کلمه حفظ نمی‌شد و حکمت زندانیان در بند فلسطینی بر تدبیر دشمن غلبه پیدا نمی‌کرد.

شکی نیست که این اعتصاب غذای زندانیان فلسطینی پرده از حجم وسیع نقض مقررات بین‌المللی از سوی دشمن صهیونیستی به ویژه کنوانسیون‌های ژنو و حقوق بشردوستانه پرده برداشت و این واقعیت همه آزادگان جهان به ویژه سازمان‌های غیردولتی را مکلف می‌سازد تا از احقاق حقوق اسرا و جامعه فلسطینی به طور جدی‌تر دفاع کنند.

بحران امنیتی اسرائیل

رژیم صهیونیستی از همان آغاز بر پایه الگوی استعمار اسکانی بنا شد مانند ده‌ها دولتی که در امریکای شمالی و جنوبی و استرالیا شکل گرفتند. استمرار اینگونه ساختار‌ها معمولاً بر دو پایه جذب مهاجرین از بیرون و یکسره‌سازی وضعیت جمعیتی به نفع خود و ایجاد یک نوع برتری نظامی برای حفظ رژیم نوپای خود و مقابله با هرگونه تلاش برای تغییر وضعیت جدید استوار است.

با تحولاتی که در معادله فلسطین در ۴۳ سال گذشته پس از انقلاب‌اسلامی اتفاق افتاده است این دو پایه اصلی نظام، وضعیت بحرانی پیدا کرده است. مهاجرت به علت معادله جدید وحشت و ناامنی در سرزمین‌های اشغالی و آتشباری مقاومت، به صورت معکوس درآمده و در حال حاضر تعداد کسانی که از اسرائیل به خارج مهاجرت می‌کنند بیش از آنانی است که از بیرون به فلسطین اشغالی مهاجرت می‌کنند. ریویلین رئیس فعلی رژیم صهیونیستی در اجلاس هرتزیلیا اعلام کرد که در حال حاضر برتری جمعیتی با فلسطینیان است و در سرتاسر فلسطین اشغالی تعداد فلسطینیان ۵۲% از جمعیت فعلی است و از مسئولان صهیونیستی خواست تا با این خطر جدی مقابله کنند که موجودیت اسرائیل را با تهدید مواجه ساخته است.

همچنین برتری نظامی رژیم صهیونیستی با مدل جنگ‌های نامتقارن مقاومت، به طور کلی به چالش کشیده شد. در این جنگ‌ها، این رژیم علیرغم برتری کامل قادر به تحقق اهداف خود نبود و به همین دلیل این حربه ناکارآمد شد. البته فرماندهان نظامی این رژیم با کمک امریکا در صدد بودند تا با ایجاد گنبد آهنین بار دیگر این معادله را به نفع خود تغییر دهند، اما پیشرفت و نوآوری تسلیحاتی همزمان مقاومت مانع از تغییر معادله کنونی شده است. این شرایط، نقش وظیفه‌ای اسرائیل را در خدمت به قدرت‌های سلطه‌گر جهانی نیز ناکارآمد ساخته و عملاً اسرائیل از یک متحد استراتژیک به سربار تغییر وضعیت پیدا کرد. غرب تاکنون با کمک‌های نظامی و اقتصادی و سیاسی به اسرائیل انتظار انجام ماموریت‌های محوله را داشتند، ولی ناکارآمدی برتری نظامی این رژیم در جنگ‌های اخیر، انگیزه‌های غرب در هماهنگی کامل با این رژیم را از بین برد.

همچنین این تحولات، راهبرد‌های امنیتی این رژیم را تحت تاثیر قرار داده است. رژیم صهیونیستی همواره با داشتن قدرت بازدارندگی متکی به برتری نظامی با هرگونه خطر احتمالی بالقوه و بالفعل مقابله می‌کرد. حمله به عراق و انهدام راکتور هسته‌ای این کشور و حمله به تونس و ترور ابوجهاد نفر دوم ساف و نیز حمله نظامی به سودان و سوریه همگی بر پایه این برتری صورت گرفته است. اما از زمانیکه رژیم صهیونیستی قدرت بازدارندگی خود را در مقابل مقاومت از دست داده و برتری نظامی آن ناکارآمد گردیده ناگزیر به راهبرد‌های جدیدی روی آورده است. معادله جدید امنیت اسرائیل بر پایه امنیت اسرائیل در ناامنی کشور‌های منطقه استوار شده است. این امر نشان از استیصال دشمن است و اینکه دشمن راهی جز یارگیری از جهان اسلام در پیش ندارد. متاسفانه در این معادله جدید بازیگران مزدوری از جهان اسلام پیمانکار ایجاد ناامنی دشمن شده‌اند و در این ماموریت منطقه‌ای، در خدمت امنیت اسرائیل فعالیت می‌کنند و نتیجه کار آن‌ها ناامنی وسیع در سوریه وعراق و لبنان است. این افراد وابسته هم اکنون در کنار دشمن اند و علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کنند.

متاسفانه تکفیری‌ها سربازان اصلی عمل کننده میدان هستند و هرگاه که مجروح شوند اسرائیل احساس مسئولیت می‌کند تا آن‌ها را درمان کند و به میدان برگرداند و در سطح منطقه نیز رژیم‌هایی مانند ترکیه، عربستان، قطر و اردن پیمانکار اسرائیل‌اند و در گسترش ناامنی در منطقه از همه امکانات و ظرفیت خود بهره می‌گیرند. متاسفانه عربستان سعودی دامنه گسترش ناامنی را تا اشغال بحرین و اعلام جنگ بر ضد مردم یمن توسعه داده و قطر با مدیریت جنگ داخلی در لیبی دامنه جنگ را تا افریقا گسترش داده است. این حقایق نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی علت اصلی ناامنی در سطح منطقه است و زمانی مردم منطقه می‌توانند در صلح و آرامش زندگی کنند که این غده سرطانی ناامنی و تجاوز را از منطقه ریشه‌کن کنند و روند استقلال منطقه را با پاکسازی آن از همپیمانان این رژِیم متجاوز به اتمام برسانند.

توطئه جاهلیت مدرن عرب

اختلاف کنون عربستان سعودی و قطر یکی از نمونه‌های مشکل اصلی در جهان اسلام است. در این فرایند امریکا از همه کشور‌های عربی منطقه و ظرفیت‌های مالی و نظامی آن‌ها برای اجرای سناریوی‌های خود در تغییر نظام در سوریه استفاده کرد و اکنون که این حمایت‌ها یک جریان تروریستی تکفیری پدید آورده است که امنیت جهانی و منطقه‌ای را تهدید می‌کند؛ می‌کوشد یک قربانی پیدا کرده و مسئولیت این جنایت را به گردن آن بیندازد. جالب آنکه امریکا در دوره باراک اوباما عربستان‌سعودی را به عنوان قربانی انتخاب کرده بود و با تصویب قانون جستا شواهد و قرائنی درباره مسئولیت ریاض در این زمینه ارائه داد ولی با به قدرت رسیدن ترامپ در امریکا و تلاش ریاض برای ارائه یک رشوه بزرگ به ترامپ و امریکا ورق برگشت و واشنگتن در پی قربانی کردن قطر برآمد. بر این اساس شواهد و دلایل مختلف درباره نقش قطر در حمایت از تروریسم ارائه می‌دهد.

واقعیت آن است که هم عربستان و هم قطر در ایجاد و پرورش تروریسم تکفیری در منطقه نقش مهمی داشته و دارند ولی بازیگر اصلی در اینجا خود امریکا است و ایجاد این اختلاف میان عربستان و قطر ابزاری برای دوشیدن آنهاست.

در جنگ تحمیلی، صدام حسین رئیس جمهور عراق از سلاح شیمیایی استفاده کرد و مردم شهری به نام حلبچه را به طور کامل از بین برد. غرب که این سلاح ضدانسانی را در اختیار صدام قرار داده بود به سرعت صدام را از بین برد و عوامل اصلی این جنایت ضدبشری را پنهان از دید مردم جهان پنهان کرد. اکنون نیز امریکا همین رفتار را تکرار می‌کند و می‌کوشد با رسانه و اطلاعات فراوان، یک کشور منطقه را مسئول این همه ناامنی کند و کشتار صد‌ها هزار انسان بی‌گناه را به ریش آن‌ها ببندد.

مطرح کردن حمایت قطر از اخوان‌المسلمین و حماس به عنوان مهم‌ترین محور اختلاف کنونی، بیشتر برای گم کردن موضوع اصلی است. زیرا قطر با رژیم صهیونیستی ارتباط برقرار کرده و حمایت آن از جریان اخوان و حماس یک موضوع اصولی نیست بلکه یک تاکتیک با هدف تغییر ویژگی دینی جامعه قطر و رهایی از وابستگی این جامعه به جریان وهابی است. به گفته بسیاری از کارشناسان و تحلیل‌گران سیاسی جامعه قطر در میان شیخ‌نشینان خلیج‌فارس نزدیک‌ترین جامعه به عربستان سعودی است و این شرایط وابستگی شدیدی را بر قطر تحمیل می‌کرد بر این اساس نظام جدید قطر همواره در صدد رهایی از این شرایط و حفظ استقلال و حاکمیت قطر است. اخیرا آمریکا اعلام کرده که السیسی حاکم مصر اخیرا درخواست کرده که جریان اخوان المسلمین را در لیست تروریزم آمریکا قرار گیرد که اگر انجام شود اخوان باید هزینه دهند و قطر و ترکیه حامیان آن‌ها در معرض باج‌گیری قرار خواهند گرفت.

افق‌های آینده بحران فلسطین

آنچه مسلم است بحران فلسطین با خواست آمریکا یا اسرائیل به پایان نمی‌رسد. مردم فلسطین در طول صد سال گذشته علیرغم نابرابری امکانات نظامی در برابر استعمار انگلیس و رژیم صهیونیستی ایستادگی کرده و نشان داده‌اند که در برابر اشغالگر کوتاه نمی‌آیند. با حمایت انقلاب اسلامی ایران از آرمان فلسطین و گسترش محور مقاومت در منطقه، اکنون بخشی از جهان اسلام نیز به صورت جدی از مقاومت مردم فلسطین حمایت می‌کنند و امکانات مبارزه را از آنان دریغ نمی‌سازند. این تحول جایگاه فلسطینیان را تقویت کرده و آنان را در راه مبارزه مصمم‌تر از گذشته ساخته و اگر روزی ارتش‌های عربی توان ایستادگی در مقابل اسرائیل را نداشتند و در جنگ‌ها شکست‌های پیاپی داشتند، اکنون فلسطینیان غزه در چندین جنگ متوالی به تنهایی ایستادگی کرده و از اشغال مجدد غزه جلوگیری می‌کنند. این تحول رژیم صهیونیستی را به خانه اول بازگرداند که موجودیت آن زیر سئوال است. ورود امریکا و ترامپ برای یکسره سازی بحران به نفع این رژیم تا کنون برخی از رژیم‌های عربی را مرعوب ساخته است، اما مردم فلسطین را در راه احقاق حق خویش مصمم‌تر از گذشته کرد و راه‌اندازی راهپیمایی بازگشت در طول سال گذشته نشان از عزم و اراده فلسطینیان در بازگشت به خانه و آشیانه خود است. در ده سال گذشته مقاومت در غزه با موفقیت بالایی توانست یک نوع بازدارندگی برای خود به وجود آورد که دشمن در درگیری‌های اخیر بیش از چند روز توان درگیری با آنان را نداشت. این تحول چنانچه در کل فلسطین گسترش یابد شرایط سیاسی و راهبردی را دچار دگرگونی کلی خواهد کرد و عملیات یکسره سازی را به جلو خواهد انداخت. البته گسترش حمایت همه جانبه از فلسطین در جهان اسلام، فلسطینیان را دلگرم‌تر خواهد کرد و اراده فلسطینیان را در آزادسازی این سرزمین مقدس تقویت خواهد ساخت.

صدرا حنیف

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار