مادر شهید ژاپنی در نامه‌اش به رهبر معظم انقلاب اسلامی چه نوشت؟ +فیلم

«کونیکو یامامورا» (سبا بابایی)، یگانه مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس، یک دهه قبل در نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب اسلامی، از عشق خود به مکتب خمینی کبیر و از آرزویش برای راه‌اندازی نخستین مسجد باشکوه شیعی در زادگاهش نوشته بود.
کد خبر: ۵۴۳۱۷۸
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۹ - 03September 2022

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، در مراسم رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»، روایت خاطرات «کونیکو یامامورا» (سبا بابایی)، یگانه مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس، رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران از نگارش نامه‌ای توسط این مادر شهید به رهبری در یک دهه قبل خبر داد. حالا این نامه که با دستخط مرحوم خانم یامامورا ماندگار شده، برای اطلاع علاقه‌مندان منتشر شده است.

مادر شهید ژاپنی در نامه‌اش به رهبر معظم انقلاب اسلامی چه نوشت؟ +فیلم

مادر ژاپنی شهید بابایی در بخشی از این نامه با شرح مختصر آنچه بر او و خانواده‌اش در مبارزات انقلاب، دوران دفاع مقدس و جهاد فرهنگی در سال‌های پس از آن گذشته، می‌نویسد: «می‌خواستم اثبات نمایم که خادمی برای نهضت خمینی هستم، اما پس از آن می‌خواستم که بگویم من یک ژاپنی هستم و آرزو دارم تا امواج بیداری عقول که سلسله جنبان آن خمینی کبیر است، به شرقی‌ترین کرانه دنیا یعنی ژاپن برسد.»

وی در بخش دیگری از نامه با بیانی لطیف، از راز نگارش این نامه به شیوه غیررسمی پرده برمی‌دارد و می‌نویسد: «گرچه متن ذیل را با کمک دوستان تهیه نموده تا شایسته تقدیم حضرتعالی باشد، اما آن را با دست و خط خویش قلمی نمودم تا آنچه سال‌ها در قلب من می‌گذشت، از طریق سرانگشتان مادر ژاپنی یک شهید نظام اسلامی در تاریخ ثبت گردد.»

متن این نامه به این شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای روحی لک الفداء.

ولی امر مسلمین و انسان‌های آزاده جهان

سلام علیکم

اینجانب یامامورا (مادر شهید محمد بابایی) افتخار آن را دارم تا پس از تشرف به دین اسلام و مکتب اهل‌البیت علیهم‌السلام از زادگاه خود در ژاپن به سرزمین ایران آمدم و در جهاد مردم ایران به رهبری حضرت امام رحمه‌الله علیه از دهه ۱۳۴۰ حضور بیایم.

خدا را شکر می‌گویم که همچون قطره‌ای در این دریای خروشان از سرآغاز نهضت تا به کنون قرار داشته‌ام، اما می‌خواهم با شما از یک امید بگویم که در تمام مسیر زندگی اینجانب، همچون نوری در قله‌های امید من می‌درخشد و به آن دلبسته بودم.

به گونه‌ای دیگر می‌گویم؛ در طول دهه‌ای که خود و خانواده، مورد تعقیب و آزار دژخیمان پهلوی قرار داشتیم، در تمام مدتی که پس از پیروزی حرکت امام، وظیفه حضور در جهاد فرهنگی را بر خود واجب دیده و در مدرسه رفاه به تعلیم فرزندان شما پرداختم، آنگاه که فرزندان خویش را رهسپار جبهه‌ها نموده که از آن میان «محمد» به فیض شهادت نائل آمده، آنگاه که از آن سال‌ها تا به اکنون در خدمت به دانشجویان، جانبازان شیمیایی، کاروان‌های راهیان نور بودم، در تمام این سال‌ها یک فروغی در من روشن بود و می‌خواستم که از آن گزارش نمایم.

می‌خواستم اثبات نمایم که خادمی برای نهضت خمینی هستم، اما پس از آن می‌خواستم که بگویم من یک ژاپنی هستم و آرزو دارم تا «امواج بیداری عقول» که سلسله جنبان آن خمینی کبیر است، به «شرقی‌ترین کرانه دنیا» یعنی ژاپن برسد.

مولای من!

گرچه متن ذیل را با کمک دوستان تهیه نموده تا شایسته تقدیم حضرتعالی باشد، اما آن را با دست و خط خویش قلمی نمودم تا آنچه سال‌ها در قلب من می‌گذشت، از طریق سرانگشتان مادر ژاپنی یک شهید نظام اسلامی در تاریخ ثبت گردد.

دعا فرمایید تا زنده هستم، ثمره هجرت به ایران اسلامی را برای قوم خویش ببینم و آن، «راه‌اندازی نخستین مسجد باشکوه شیعی» در جوار یک «دپارتمان فاخر مطالعات اسلامی» باشد.

به خداوند توکل نموده و جهت تداوم سایه پربرکت شما بر سر مسلمین جهان دعا می‌نمایم.

سبا یامامورا- ماه مبارک رمضان (۱۰ مرداد ۱۳۹۱)»

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۹۱۱

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار