یادداشت/روزنامه خراسان

انتقام الهی از سعودی چگونه خواهد بود؟

اتحادیه عرب دیروز در مصر نشست اضطراری تشکیل داد. این نشست به درخواست پادشاهی سعودی با هدف بررسی اختلافات ریاض-تهران برگزار شد.
کد خبر: ۶۵۹۴۰
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۲ - 11January 2016

انتقام الهی از سعودی چگونه خواهد بود؟

به گزارش گروه سایر رسانه ها ی دفاع پرس، شرکت کنندگان در این نشست تهران را به دخالت در امور کشورهای دیگر منطقه غرب آسیا و اختلال در امنیت منطقه متهم کردند. یک ایده خوب که هم ریاض را برای برگزاری یک نمایش سیاسی راضی کرده باشد و هم برای کشورهایی که حاضر نشدند در قطع روابط با ایران از سعودی حمایت کنند، هزینه و مسئولیت ملی نداشته باشد.  اکنون پرسش ها درباره آینده تنش جدید منطقه ای صریح تر شده اند.


1 - بحران رخ داد؟


رسانه ها عموما آغاز بحران دیپلماتیک کنونی در غرب آسیا را اعدام روحانی برجسته عربستانی که اعتراض هایش مسلحانه نبود، توصیف می کنند. اما منشاء نشست دیروز وزرای خارجه اتحادیه عرب و دیگر تحولات 10 روز گذشته را باید در نشست ماه می 2015 سران همین اتحادیه عرب با رئیس جمهور آمریکا دانست. نشستی که پادشاهان سعودی و جزیره بحرین در اعتراض به اوباما در آن حاضر نشدند.

دقیقا همان 2 کشوری که برای قطع رابطه با ایران پیش قدم شدند. دیدار با اوباما به نتیجه ای نرسید و نمی توانست برسد. اوباما رئیس جمهور کشوری بود که قریب به 10 سال سخت گیرانه ترین و کم نظیر ترین شبکه تحریمی علیه یک کشور را وضع کرده بود، اما در نهایت مجبور شده بود تمامی خط قرمزهایش را زیر پا بگذارد. به حقوق و واقعیت برنامه هسته ای ایران اعتراف کند و حتی ساز و کارهای پیشرفت این برنامه با مشارکت و سرمایه گذاری بین المللی را بپذیرد.

نشست کمپ دیوید به همه مخالفان ایران اثبات کرد که واشنگتن بیش از این توان محدود کردن ایران را ندارد. بنابراین سعودی تحت مدیریت حاکمان جدیدش تلاش کرد نقش رهبری جامعه عربی را برعهده بگیرد که دیگر هیچ قدرت معنادار و هیچ شخصیت شناخته شده بین المللی آن را نمایندگی نمی کند. آنچه اکنون سعودی و دیگر متحدان اش در پیش گرفته اند، پیام روشن به غرب است که باید بین ایران و اعراب فقط یکی را برگزیند. همان پیامی که در ماه می گذشته در کمپ دیوید به اوباما منتقل شد، اما نتیجه ای نداشت.

بنابراین باید هزینه های غرب در تعامل با ایران را بالا برد و به شرکای سست شده غربی اثبات کرد که اگر آن ها کاری نکنند، اعراب خودشان دست به کار می شوند. به یمن حمله می کنند، در روند دیپلماتیک حل بحران سوریه اختلال ایجاد می کنند، لبنان را به بن بست سیاسی می کشانند و عراق را به تولد نسل سوم تکفیری ها تبدیل می کنند. استراتژی سعودی برای توجیه سیاست هایش در صحنه بین المللی و عربی، ترویج ایده اختلاف فرقه ای و مذهبی است.


2 - ماهیت آن چیست؟


بنابراین یکی از بهترین ابزارها اعدام روحانی برجسته شیعی است، هرچند هیچ قیام مسلحانه ای را رهبری نکرده باشد. پس از آن باید از هر بهانه ای برای افزایش شکاف بین کشورهای منطقه احیای تعارض شیعی-سنی یا عرب-عجم استفاده کرد. اما آیا واقعیت بحران نیز همین است؟ آیا ایران از گروه های سنی مذهب فلسطینی حمایت نمی کند؟ آیا ایران با کردهای سنی مذهب عراقی همکاری امنیتی تنگاتنگ ندارد؟ آیا ایرانی های سنی در ایران آزادانه زندگی نمی کنند و در پارلمان نماینده ندارند؟ سعودی ها و برخی متحدان شان علاقه دارند این طور داستان را روایت کنند که هرگونه اعتراض در کشورهایشان با دخالت ایران است و ماهیت فرقه ای دارد. اما آیا به عنوان مثال اعتراضات گسترده کارگری در سال 1994 علیه سیاست های تعیین بودجه و فساد اداری در حکومت طایفه ای سعودی با تحریک ایران بود؟

اعتراض هایی که با حضور ارتش سعودی در خیابان ها سرکوب شد. آیا بحران بی پایان در لیبی و مصر و تونس ماهیت شیعی-سنی دارد؟ حتی اگر ادعای اتحادیه عرب در اشاره به نقش ایران را بپذیریم، باید بگوییم که ماهیت بحران کنونی در واقع ایرانی است که گونه ای از اتحاد و همگرایی منطقه ای را به عنوان ایدئولوژی خود معرفی می کند. اتحادی بومی که پیش از این افرادی مانند سید جمال الدین اسدآبادی، محمد عبده و رشید رضا مطرح کرده بودند و با مشت آهنین دیکتاتورهای عرب روبرو شده بودند.

ایده پیشنهادی ایران برای همگرایی منطقه ای و سامان دادن به یک ایده امنیت دسته جمعی البته ایرادهای ایده های قبلی که به بنیادگرایی کنونی در منطقه ختم شده است را ندارد، بنابراین برای حاکمان سعودی منطقه خطرناک تر است. بله، ایران کشوری است که تاکنون بیشترین هزینه را برای سامان دادن به سازمان کنفرانس اسلامی به عنوان دومین سازمان بین دولتی پس از سازمان ملل متحد با عضویت  57 کشور به گسترش بیش از 4 قاره انجام داده است. ایرانی که همزمان با اصرار بر اتحاد منطقه ای، اکنون از تجربه یک همکاری پیچیده دیپلماتیک برای حل بحران هسته ای، رفع اتهام ها از خود و بازگرداندن حس امنیت به منطقه و جهان نیز بهره می برد.


3 - آینده بحران چه خواهد شد؟


با توجه به ماهیت بحران کنونی و ابعاد ریشه دار آن، مهم ترین پرسش این خواهد بود که آینده بحران چیست؟ رسانه های غربی در روزهای گذشته بیش از همه به تعبیر رهبری پرداختند که گفته بودند: «یقیناً شهید شیخ نمر مورد تفضل خداوند خواهد بود و بدون شک دست انتقام الهی گریبان ظالمانی را که به جان او تعدّی کردند خواهد گرفت و این همان چیزی است که مایه تسلّی است.» آیا رهبری ایران از یک برنامه انتقام جویانه علیه سعودی سخن گفته است؟ بدون شک جمهوری اسلامی ایران در برابر سعودی بی تفاوت نخواهد بود، اما اشاره رهبری به چیزی بیش از چنین برنامه ای است.

انتقام الهی از سعودی را باید در واقعیت نظام حاکمیتی و اقتصادی این پادشاهی جست. حاکمیتی که تنها ابزارش منابع نفتی و خام فروشی است و وابسته ترین کشور فعلی به درآمدهای نفتی است. نهادهای مدنی و سیاسی ندارد، مردم اش در تصمیم گیری های سیاسی مشارکت داده نمی شوند و پاسخ هرگونه انتقاد و اعتراض در آن سرکوب و اعدام است. در حال حاضر سعودی بیش از هر کشور دیگر در جهان مبتلا به "نفرین نفت" شده است و دیر یا زود با واقعیت های تلخ آن روبرو خواهد شد.

در زمانه ای که کشورها از صرفا پرداختن به امنیت ملی و حتی امنیت منطقه ای فراتر رفته اند و در پی ایده های استقرار امنیت بین المللی هستند، سرنوشت کشوری که نفرت و تفرقه را در مدارس وهابی گری از پاکستان تا نیجریه گسترش می دهد، چیزی جز زوال نخواهد بود. تلاش گسترده سعودی برای ایجاد تنش منطقه ای به این دلیل است که حاکمان این کشور خواب هستند و بحران های ساکت اما فعال داخلی شان را نمی بینند. ایرانی ها 15 سال قبل از تاسیس پادشاهی دیکتاتوری سعودی، اولین مشق های مشروطیت و مردم سالاری را می نوشتند. بنابراین سعودی حداقل 100 سال از ایران عقب تر است.

خاورمیانه نیز افراد مغرورتر از شیخ سلمان و لفاظی های فریبنده تر از سخنان محمد سلمان و عادل الجبیر را به خود دیده است. این سرزمین قبرستان دیکتاتورهایی است که زمانی آوازه آن ها لرزه بر اندام ها می انداخت. سرنوشت داعش سفید که در ریاض حکومت می کند بهتر از سرنوشت ملک پاشا حاکم ترک عثمانی نخواهد بود که ملی گرایان سوری را زندانی، تبعید و اعدام دسته جمعی می کرد. بالاخره روزی می رسد که تاریخ برای شبه جزیره عربستان پایان یک حاکمیت دیکتاتوری قبیله ای را بنویسد و مردم شبه جزیره عربستان آزاد شوند. آن روز انتقام الهی معنا می شود و دیکتاتورها در سعودی، بحرین و امارات به جمع دوستان سابق شان از جمله صدام حسین، حسنی مبارک و معمر قذافی خواهند پیوست.

منبع: روزنامه خراسان

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار