به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس از سرزمینهای راهیان نور، تا از اتوبوسها پیاده میشویم صدایی به زائران خوش آمد میگوید.
«خوش آمدید از این طرف»
و پرهای رنگارنگ با حرکت به چپ و راست، مردم را به سمت ورودی یادمان راهنمایی میکند.
به چهره برخی از آنها که نگاه میکنی 16، 17 سال بیشتر ندارند، لباسهای یک رنگ خاکی به تن کردهاند و نشان سرخ «خادم الشهداء» روی سینههایشان نصب شده است.
حسین حاج باقری با به تن کردن یکی از همین لباسها جلوی محل ورودی یادمان شلمچه، زائران را راهنمایی میکند. از تهران آمده و دانشجوی ترم 4 رشته آی تی است. سه سالی میشود که از سایت کوله بار ثبت نام میکند تا عضوی از خادمین راهیان نور باشد. خودش میگوید «از بین این همه جمعیتی که هر سال برای خادم الشهداء ثبت میکنند قبول شدهام.»
کمی آن طرفتر نزدیک ساختمان یادمان شلمچه پسری با جثهای کوچک زائرانی که پس از خواندن نماز مغرب از یادمان خارج میشوند را برای خروج راهنمایی میکند.
چهرهاش سن و سال زیادی را نشان نمیدهد، سنش را که میپرسم میگوید 13 ساله است و دانش آموز.
میگویم درس و مدرسه ات را چه کار کردهای؟ میخندد همان لحظه دوستش به کمک میآید و میگوید «نزدیک عید مدارس تعطیل میشود دلمان نمیآید اینجا نباشیم.»
پسر کوچکتر ماجرای خادم الشهداء شدنش را این طور تعریف میکند. «سال پیش که به راهیان نور آمده بودم خادمین شهدا را در یادمانها میدیدم. یک لحظه دلم خواست من هم خادم باشم، توی همین شلمچه دو رکعت نماز خواندم و از خدا خواستم من هم خادم بشوم. امسال در سایت کوله بار ثبت نام کردم و اسمم برای خادمی شهدا انتخاب شد. از 21 اسفند هم همراه با سپاه استان فارس به اهواز و از آنجا به شلمچه اعزام شدم. قرار است تا سوم عید در اینجا بمانم.»
صحبتهایش را سریع تمام میکند تا بروند. همان طور که دور میشود از او میپرسم حال و هوای خادمی و زائری چقدر تفاوت دارد. سرش را تکان میدهد و با لبخندی روی لب می گوید: «خیلی» میگویم حداقل اسمت را بگو آرام میگوید «محمدعلی انصاری جابری از فسا».
انتهای پیام