برادر شهید "مرتضی رزازیان" شهید تازه شناسایی شده در گفت‌و‌گو با دفاع پرس:

برادرم معلم امدادگری بود که در "مجنون" مفقود شد/ مادرم چشم انتظار از دنیا رفت

برادر شهید رزازیان می‌گوید: برادرم از نظر اخلاق، ایمان، علم و اخلاص در خانواده نمونه بود. او هیچ گاه نمی‌خواست کارهای خوبش برای دیگران مشهود و نمایان باشد. پس از شهادتش نیز پیکرش نیز تا به امروز مفقود ماند.
کد خبر: ۴۶۰۳۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۶ - 07May 2015

برادرم معلم امدادگری بود که در

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، روز گذشته سرهنگ رنگین مسئول معراج شهدای مرکز هویت 2 تن از شهدایی که پیش از این شناسایی شده بودند را اعلام کرد. یکی از این دو شهید، شهید فرهنگی "مرتضی رزازیان" بود. به همین دلیل با برادر وی که سالها چشم انتظار مرتضی بوده است، گفتوگو کردیم.

او میگوید: مرتضی متولد دهم اردیبهشت سال 41 بود. او در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، معلم و مسئول امور تربیتی آموزش و پرورش تاکستان و همچنین دانشجوی رشتهی امور تربیتی در دانشگاه شهید رجایی تهران بود.

برادر شهید تصریح میکند: برادرم هر زمان برای اعزام به مناطق عملیاتی اقدام میکرد، مسئولین، دانشآموزان تحت تعلیم وی را یادآور میشدند و در نهایت از حضور او در جبهه جلوگیری میکردند ولی او هیچ زمان از تلاش برای رفتن به جبهه بازنایستاد و تقریبا حدود سه سال برای اعزام به مناطق جنگی تلاش و کوشش کرد.

وی میافزاید: هر زمانی که عملیاتی انجام میشد "مرتضی" ناراحت بود که چرا اجازه نمیدهند، در مناطق عملیاتی حضور پیدا داشته باشد و نقش کوچکی در دفاع از کشورش داشته باشد.

برادر شهید نحوه اعزام مرتضی به جبههها را اینگونه بیان میکند: روزی مرتضی به منزل آمد. مادرم کنار پلهها نشسته بود. برادرم داشت فریاد میزد که گرفتم، گرفتم. از خوشحالی سر از پا نمیشناخت. او مجوز اعزام به مناطق عملیاتی جنوب را گرفته بود.

برادر شهید ادامه میدهد: مرتضی بالاخره سال 62 توانست مجوز حضور در جبههها را بگیرد و پس از کسب مجوز سریعا برای آموزش رفت و سپس 28 بهمن 62 برای عملیات خیبر اعزام شد که 7 اسفند همان سال در همان عملیات مفقود شد و چند روز بعد خبر مفقودیش به اطلاع خانواده رسید.

وی تصریح میکند: برادرم 21 ساله بود که در صحنه نبرد با دشمن حضور پیدا کرد و مدت حضور وی در جبهه کمتر از یک ماه بود که در نهایت به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

برادر شهید رزازیان بیان میدارد: برادرم پیش از اعزام به جبهه دو نوع آموزش برای خدمت بیشتر به رزمندگان و کشورش دیده بود، هم آموزش امدادگری و هم آموزش رزم با دشمن. البته تمرکز یادگیری ایشان بر روی امدادگری بود چرا که علاقه بیشتری بر این عرصه داشتند و از گردان محمدرسول الله(ص) لشکر علی بن ابن ابی طالب(ع) به عنوان مسئول امدادگرهای گردان اعزام شد.

وی درباره فعالیت علمی برادرش در میان همسنگرانش در جبهه نیز میگوید: وی از کودکی از نظر تحصیل و علم اندوزی بسیار کوشا بود و پنج ساله بود که پدرم برای او کتابهای اول دبستان را خرید و در سن شش سالگی با کسانی که اول را تجدید شده بودند امتحان داد و پایه اول را قبول شد و در هفت سالگی کلاس دوم دبستان را گذراند و همواره در هر مقطعی که بود در مدرسه به عنوان شاگرد نمونه و برتر از وی تقدیر میشد.

برادر شهید اظهار میدارد: شهدا گلچینی از خانوادهها بودند و برادر من نیز چه از نظر اخلاق، ایمان، علم و اخلاص در خانواده نمونه بود. او هیچ گاه نمیخواست کارهای خوبش برای دیگران مشهود و نمایان شود. جسدش نیز تا به امروز مفقود ماند تا اخلاصش را پس از شهادتش نشان دهد.

وی ادامه میدهد: برادرم دفترچهای درست کرده بود از اول انقلاب تا زمان شهادتش که تمام کارهای روزانه خود را در آن جدول مینوشت، کارهایی چون غیبت، تهمت و....و از اول انقلاب ضربدر زده بودند و هرچه به سمت شهادت میآمدند این ضربدرها کم و کمتر میشد و این خودسازی برای او دوعلت داشت، اول اینکه او معلم بود و میخواست حرف و عملش با هم یکی باشد تا بهترین تاثیر را بر روی دانشآموزانش بگذارد و دیگر اینکه خلوص پیدا کند تا در جهت رضای الهی گام بردارد و این نیز از همان پنهان کاری وی در راه رضای خدا نشات میگیرد.

برادر شهید تصریح میکند: من فکر میکنم اگر جنازه برادرم بعد از 32 سال میان ما بازگشته به خاطر شوریدگی و بی قراری پدرم است که تا قبل از اینکه از مرتضی خبری دهند یک لحظه آرامش نداشت و هرروز را با گریه برای او میگذراند و مادرم نیز چشم انتظار او سال 82 از دنیا رفت ولی امروز با آمدن برادر عزیزم ثبات خاطر بسیاری به پدرم بازگشته و با آرامش روز را میگذراند.

وی بیان کرد: چون برادر روی خودسازی و شناخت واقعی انسان بسیار تاکید داشتند و دو سال دروس حوزوی خوانده بودند و از محضر علمای بزرگی چون شهید مطهری و کاشانی بهرهمند شده بودند تنها راه تعالی و ماندگاری انسان را فنای لله میدانستند و این عشق الهی در رفتار و کردار ایشان با کمک به خانواده و گریه در نماز شبی که میخواند همواره جاری بود.

وصیتنامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

مسئله اصلی جنگ است.  امام خمینی(ره)                        

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

و گمان مبرید آن کسانیکه در راه خدا کشته میشوند اینها مردهاند، خیر زنده هستند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند.

اللهم فاطر السموات و الارض عالم الغیب و الشهاده، اللهم انی اعهد الیک فی هذه الدنیا بانی اشهد ان لا اله الا انت وحدک لا شریک لک و ان محمدا عبدک و رسولک، انک تکلنی الی نفسی تقربنی من الشر و تباعدنی من الخیر و انی لایق الا برحمتک فاجعل لی عندک عهدا توفیته یوم القیمه، انک لا تخلف المیعاد.

بارالها تو آفریننده آسمانها و زمینی، تو دانای غیب و شهود هستی، پروردگارا، من با تو عهدی بستهام که در دنیا به فرمان تو باشم. شهادت بر یگانگی و توحید تو میدهم و گواهی میدهم که جز تو خدایی نیست و اقرار میکنم که حضرت محمد(ص) بنده و رسول و پیام آور تو و هادی و راهنمای تو در میان امت است. به درستی که تو اگر واگذار کنی مرا به خودم، نزدیک میگردم به شر و دور میگردم از خیر و بدرستیکه من اطمینان ندارم مگر برحمت تو، پس قرار بده برای من نزد خودت پیمانی که وفا کنی به او در روز قیامت و تو بدرستی برنمیگردی از عهد و پیمانت.

بعد از شهادت بر یگانگی خدا و شهادت بر اینکه حضرت محمد(ص) بنده و رسول خدا و دوازده نفر از اوصیاء بر حق رسول خدا امامان معصوم و والیان ولایت کلیه الهیه با صدیقه طاهره حضرت زهرا (سلام الله عیلهم اجمعین) میباشم. بنده به عنوان تذکر و یاد آوری همانطوری که در قرآن آمده است فذکر انما انت مذکر ان الذکر تنفع المومنین، پس تذکر بده همانا تو یادآور کننده هستی و بدرستی که یادآوری برای مومن منفعت دارد مسائلی را عرض میکنم.

** در همه حال و در همه مراحل زندگیتان الله را در نظر داشته باشید که او اول الاولین و آخر الآخرین است و حی و قیوم میباشد و بر تمام اعمال ما حاضر و ناظر میباشد و تمام موجودات از وجود او که تمام عرش آسمانها و زمین را فرا گرفته است، میباشد. او حتی از رگ گردن به ما نزدیکتر است، پس جای شرم است که انسان در حضور خداوند مبارک و تعالی گناهی انجام دهد و خلافی از او سر زند پس باید در تمام کارهایمان مواظب باشیم که خالص برای او انجام دهیم و خدای ناکرده غیر او را در کارهایمان شریک قرار ندهیم.

** آن چیزی که ما را از ذلت و خواری به عزت و بزرگی رسانید همانا اسلام حقیقی بود که گم کرده بودیم و با بیدار کردن خود آن را یافتیم و با زنده کردن آن خود را زنده کردیم، ما مثل مردههایی بودیم که نمیتوانستیم حرکت کنیم تا خداوند نعمت بزرگ خود را که همانا رهبری الهی بود جهت هدایت این امت رحمت بخشید و با خروش خود ما را بیدار کرد و اسلام حقیقی را به ما نشان داد و با صدور آن به دیگر کشورها خود را نشان دادیم و در حال حاضر همه کشورها بالاخص آمریکای جنایتکار علیه اسلام با انواع توطئهها و حیلهها روبروی این انقلاب ایستاده است و سعی میکند آتشفشان این انقلاب را خاموش کند، ولی کور خوانده است و کسی نور خدا را هرگز نمی تواند خاموش کند، ولو کره المشرکون.

**در تمام مراحل زندگیتان سراپا گوش به بفرمان رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره) باشید که نائب برحق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشند که اگر یک قدم برخلاف حرفهای ایشان حرکت کنید مثل این است که برخلاف راه امام زمان(عج) حرکت کردید چون حرف ایشان، عمل ایشان همان حرف و عمل امام زمان(عج) است انشاءالله از خداوند میخواهیم که ایشان را تا انقلاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نگه دارد و این انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی(عج) متصل نمایند.

** و اما تذکری به همکاران محترم آموزش و پرورش، همانطوری که میدانید از مسائلی که باعث میشود دشمنان اسلام بر ما پیروز شوند همانا اختلاف در میان ما و امت ماست تا از این راه بیشترین استفاده ما را ببرد و خود قرآن در این مسئله فرموده است که اختلاف و پراکندگی با هم نداشته باشید و بجای آن وحدت و اتحاد با هم داشته و به ریسمان الهی چنگ بزنید که همانا قرآن کریم مترسل بر روایات و ائمه اطهار است و شعائر قرآن را بیاد داشته باشیم که میفرماید (واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا)، از اختلاف و تفرقه پرهیز کنید. بخاطر اسلام خدمت کنید، حس ناسیونالیستی نداشته و گروه گرائی نداشته باشید که همه اینها شرک است، همه را به دید برادری نگاه کنید و پیروزی از آن مومنین است.

** پدرو مادر گرامی، برادر و خواهر محترم، تا بحال آن طور که باید و شایسته فرزند لایق و برادر خوبی برای شما نبودم و آن طور که اسلام در مورد اطاعت از پدر و مادر در قرآن فرموده است عمل کنم و امیدوارم خانواده عزیز از تقصیر این بنده حقیر بگذرند و امید عفو و بخشش از شما میخواهم و از همه فامیلها میخواهم اگر احیانا در مواردی پرخاش، توهین و برخورد نامناسب از این جانب دیدهاند به بزرگواری خود ببخشید و از همه میخواهم که برای این بنده طلب مغفرت و دعای خیر کنند، و در آخر از همه التماس دعا دارم و از خداوند متعال میخواهم که ما را براه راست هدایت کند، عمر پربرکت امام را تا ظهور حضرت مهدی(عج) نگاه دارد، انقلاب ما را به انقلاب حضرت مهدی(عج) اتصال فرماید و دعای همیشگی را سر میدهم که:

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار، از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا، رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما، دیدار روی مهدی(عج) را قسمت ما بگردان، زیارت کربلا نصیب ما بگردان ...

((آمین یا رب العالمین ))

انتهای پیام/

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
سید محسن
|
-
|
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۸
0
2
یا رب مددی کن تا راهشان را که در پیچ و خم میز و مقام و جایگاه مادی گرفتار شده ایم به بیراهه نبریم و انان را سکوی پرتاب برای خودمان قرار ندهیم.
نظر شما
پربیننده ها