گروه بینالملل دفاع پرسـ مصطفی مطهری دکترای علوم سیاسی، در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داده است، نوشت: شهر الباب از جمله شهرها و مناطقی در سوریه است که در چند ماه اخیر شاهد درگیریهای فراوانی از سوی تمامی گروههای درگیر در سوریه برای تسلط یافتن بر آن بوده است.
از جمله اتفاقات قابل تأمل در اینباره با توجه به مذاکرات اخیر میان ترکیه و روسیه برای برقراری آتشبس در سوریه، بده و بستانهای سیاسی میان این دو کشور درباره مناطقی است که تلاشهای همه جانبهای از سوی ترکیه و نیرویهای معارض تحت حمایت آن در چند ماهه اخیر برای حصول به آن صورت گرفته است. تلاشیکه در عرصه میدانی نهتنها میسر نشد بلکه با سد و موانع چندی از حضور دیگر نیروهای درگیر در این شهر همچون کردها و نیروهای دولتی سوریه(ارتش) و نیرویهای تکفیری داعش (به عنوان مسلحانی که الباب در تصرف و تحت سلطه آنها بوده است) در این شهر روبرو شد.
اما آنچه که امروز در لوای راهکارهای سیاستی و ترفندهای مذاکراتی برای حصول به آتشبس و با نام راهحلهایی برای پایان دادن به نبرد در سوریه از سوی دو کشور روسیه و ترکیه دنبال میشود استفاده از این شهر(الباب) در معادلات مورد نظرشان در سوریه است که نهتنها از الباب و موقعیت این شهر و جایگاه استراتژیک آن را به مثابه یک کالا و شرط مبادلهای لایملک خود میپندارند بلکه مهمتر اینکه تصمیم به واگذاری آسان و حتی مشارکت در تصرف و تسلط این شهر از سوی روسیه برای ترکیه و اردوغان را میتوان مدخلی اساسی برای جدایی منافع و مصالح جمهوری اسلامی ایران با روسیه قلمداد کرد.
در واقع تصمیم روسها در جلوگیری و حتی چشم پوشی از هرگونه روندی که زمینه مواجهه با ارتش ترکیه و معارضان سوری تحت حمایت آنها، میتواند پیامدهای منطقهای ناگواری را برای ایران و جایگاه منطقهایاش به همراه داشته باشد. بهطوریکه هرگونه کنش تهاجمی از سوی ترکیه در الباب برای حصول به هژمونی در این شهر موجب ارتقا و تقویت نقش آنها در سوریه کنونی و سوریه پسا بحران خواهد شد. بهعبارتی ارتباط مستقیم میان تصمیم اتخاذی از سوی روسیه برای آزاد گذاشتن ترکیه در الباب و قدرتیابی آنها در صحنه سیاسی – نظامی سوریه در شرایط بحران و پسا بحران ابعادی متنوع و مرتبطی وجود دارد که شمول و گستره آن جمهوری اسلامی ایران را در بر میگیرد.
در واقع کامیابی و موفقیت سناریوهای نانوشته الباب برای ترکها به نوعی با تضعیف موقعیت ایران در سوریه مرتبط است. به عبارتی امتداد و استمرار یافتن مذاکرات دوجانبه میان روسیه و ترکیه در رابطه با سوریه و تبدیل آن به یک رویه، جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان یکی از کشورهای تاثیرگذار در سوریه، در انزوای بحث برانگیزی فرو خواهد برد.
معذلک باید توجه کرد که این عملکرد تبانی شده روسها و ترکها در مذاکرات موسوم به آتشبس، ترک مخاصمه و حتی صلح که بسترها را برای حاشیه سازی ایران در سوریه فر اهم میکند با تغییر رفتارهای منطقهای قدرتهای فرامنطقهای(روسیه – آمریکا) در سوریه با حضور ترامپ در کاخ سفید با توجه به شکلگیری سیاست خارجی جدید ایالات متحده آمریکا در منطقه و سوریه وارد فاز جدیدی خواهد شد. بهطوریکه ابراز تمایل ترامپ به روسیه و تحسینهای گاه و بیگاه او از پوتین میتواند گویای روابط تازهای میان دو کشور باشد که حاوی دوستی و تعامل با هم در سطح جهانی و مناسبات مربوط به آن در حل مشکلات و بحرانهای بین المللی است.
به بیانی دیگر اینکه، نزدیکی اهداف و منافع دو جانبه روسیه و آمریکا در سوریه مبین این نکته است که این دو کشور دیگر در سوریه بهم به چشم یک دشمن نگاه نکرده و بهدنبال از میدان به در کردن یکدیگر با سیاست ها و برنامه های مختلف در سوریه نخواهند بود. فلذا به تبع تغییر در رویکرد رفتار این دو رقیب سنتی بهم و به دنبال بوجود آمدن این روند است که ایران در مقام یک متحد استراتژیکِ روسیه در سوریه در یک تنگنا و بن بست اساسی قرار خواهد گرفت.
بهعبارتی شکل گیری فرآیند مذکور از ترمیم روابط میان ایالات متحده آمریکا و روسیه و مشارکت آنها با هم در حل بحران های منطقه ای (سوریه) مسالهای است که برای ایران به شدت ناامید کننده و حتی خطرناک است. خطری که هم منافع و موقعیت ایران در سوریه و منطقه و حتی جبهه مقاومت را تهدید کرده و تحت تاثیر خود قرار خواهد داد.
از سوی دیگر نیز باید درباره ترکیه و اردوغان فرصت طلب این مهم را مورد توجه قرار داد که ترکیه در سمت گیریهای منطقه ای خود از ساعات بعد از کودتا عملکرد و برنامه ها را بیشتر بر یک پروسه ای از تهاجم خفیف در ورای مرزهای خود در سوریه بدون اصطلاک با نیروهای اتئلافی روسیه و ایران تدوین کرده است. در واقع اردوغان از این طریق با سیاست دفاع، به تهاجم در مبارزه برای کسب جایگاه و احیا رویای های منطقه ای روی آورده است.
به عبارتی ترکیه در ذیل رهبری اردوغان با توجه به رویه های سیاستی اش تا زمانی خود را ملزم و متعهد به ائتلاف روسیه و ایران می داند که منافع حداکثری را در این رابطه کسب کند. معهذا نباید فراموش کرد که با ورود ترامپ به کاخ سفید احتمالی که وجود داشته و خیلی هم به واقعیت نزدیک بوده این است که سایش ها و اختلاف نظرهای چند مدت اخیر میان ترکیه و آمریکا حل و فصل شود و دو متحد قدیمی دوباره دست همدیگر را برای همکاری ها حساس درمنطقه (سوریه و عراق ) بهم بفشارند. بهطوریکه با ورود آمریکا به سپهر سیاسی ( عرصه سیاست خارجی و داخلی ) ترکیه با خروج ترکیه از حلقه ائتلاف سست و مصلحتی ایران و روسیه همزمان خواهد شد؛ چرا که اردوغان علاوه بر تجربه همکاری با ایران و روسیه، این بار برای کسب منافع بیشتر در سوریه پشت سرآمریکا قرار خواهد گرفت که تجارب فراوانی از همکاری با آن را در تاریخ خود دارد.
بههرحال باید این را مورد توجه جدی قرار داد که تحولات اخیر در سوریه نه تنها اکنون بلکه در آینده می تواند به چالشی اساسی برای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود. در واقع نشست های روسیه و ترکیه با هم در رابطه با سوریه خواه با اطلاع قبلی جمهوری اسلامی ایران باشد و خواه نباشد پیامدی غیر قابل جبران و در خور تامل را بههمراه دارد. بهطوریکه این سیر تحولی منفی در سوریه به ضرر ایران با ورود آمریکا تحول یافته از حضور ترامپ در آینده میتواند تا جایی پیش برود که به نفی ایران و اهدافی باشد که در سوریه دنبال شده است.
انتهای پیام/411