به گزارش دفاع پرس از مشهد، در نیمه دوم ماه مبارک رمضان و در ویژهبرنامه شبکه استانی خراسان رضوی با عنوان «سفرههای همدلی» خانواده شهدای مدافع حرم میهمان این برنامه بودند و از شهدای خود سخن گفتند.
گزیدهای از سخنان خانواده معظم شهدای مدافع حرم را تقدیم تداوم دهنگان راه شهدا میکنیم.
برادرش را واسطه قرار داد
پدر شهید سید هادی سلطانزاده اظهار داشت: از ابتدای جنگ سوریه، هادی به مادرش التماس میکرد که به سوریه برود و از برادرش هم خواسته بود تا رضایت خانواده را برای رفتن او به سوریه بدست آورد تا اینکه به آرزویش رسید.
مادر شهید سید هادی سلطان زاده گفت: به پسرم اجازه دادم به سوریه برود و به او گفتم تا پشیمان نشدهام برو، ولی در قلبم از رفتن او راضی بودم.
آخرین اشک هایش برای حضرت زینب (س) بود
همسر شهید سید محمد حسن حسینی (سید حکیم) اظهار داشت: آخرین اشک های همسرم، اشک برای بانو زینب (س) بود.
وی افزود: یک روز با همسرم به حرم مطهر امام رضا (ع) مشرف شدیم. همسرم روی زمین نشست و از من نیز خواست کنار او بنشینم، اما من گفتم زمین خاکی است و چادرم خاکی می شود. سید با چشمانی اشک بار به من گفت: مگر ارزش چادر تو از چادر حضرت زینب (س) بیشتر است . با این سخن سید شرمنده شدم.
مادر شهید مدافع حرم سید محمدحسن حسینی گفت: فرزندم همیشه می گفت فاطمیون کمر اسرائیل را می شکند.
پدر شهید مدافع حرم سید محمد حسن حسینی ابراز داشت: فرزندم آرزوهای زیادی در دل داشت که بزرگترین آن شهادت بود. خوشحالم که پسرم به آرزویش رسیده است.
فرزندانم فدای حضرت زینب (س)
مادر شهید مدافع حرم حسین محرابی اظهار داشت: 5 فرزند دارم و همه آنها را تقدیم حضرت زینب (س) و اسلام می کنم. حسین همیشه به اطرافیان نماز و رعایت حجاب را توصیه می کرد. پسرم هنگام رفتن عکسش را به عنوان یادگاری به من داد، مثل اینکه شهادتش به او الهام شده بود.
همسر شهید مدافع حرم حسین محرابی گفت: شهید از اول جنگ سوریه دغدغه رفتن داشت. همسرم همیشه به من می گفت در حال حاضر درهای شهادت بسته شده و تنها به اندازه یک دریچه باز است.
زینب محرابی دختر شهید حسین محرابی پدر را اینگونه روایت می کند: پدرم همیشه به من می گفت هر خانواده شهید باید یک زینب داشته باشد و تو زینب من هستی. مصیبت از دست دادن پدر را با یاد واقعه کربلا و صبوری حضرت زینب (س) تحمل می کنم.
دختر کوچک شهید حسین محرابی نیز گفت: به عنوان یک روزه اولی جای خالی پدرم را کنار سفره افطار احساس می کنم.
دوست داشتم پسرم با شعور معنوی به سوریه برود
مادر شهید سید حمید سجادی اظهار داشت: سید حمید خیلی با اعتقاد بود و واقعا لذت می بردم که این طور با حال و هوای ائمه معصومین (ع) خو گرفته بود. تنها پسرم، با توصیفاتی که از جبهه های سوریه می شنید دست و دلش دیگر به کار نمیرفت و وقتی او از من خواهش میکرد که برود هر بار مخالفت میکردم. من به سید حمید برای این اجازه نمی دادم که تنها می خاستم از روی شور جوانی دست به این حرکت نزند و به شعور معنوی برسد،که افتخار میکنم به شعور رسید و به کاروان فداییان حضرت زینب (س) پیوست.
دایی و همرزم شهید مدافع حرم سید حمید سجادی گفت: در خواب از شهادت سید حمید مطلع شدم. پیکر خواهرزادهام چندین روز در میدان نبرد بود و بعد سه روز خبر شهادتش را دریافت کردم.شهید سید حمید سجادی و دیگر شهدا نماد بارز استقامت و صلابت اسلام و مسلمین هستند.
مهمترین هدف دشمن ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی است
علی اکبر خوش گفتار، فرزند شهید رحیم خوش گفتار ماهر از شهدای واقعه خونین سال 1373 حرم مطهر رضوی گفت:شهید رحیم خوش گفتار تنها شهید خادم حرم رضوی بود. شهدای حرم رضوی از مظلوم ترین شهدا بودند، زیرا در ظهر عاشورا و در حالت نیایش و عبادت به شهادت رسیدند. باور پذیر نبود شخصی آنقدر قصی القلب باشد که در ظهر عاشورا این فاجعه را رقم بزند. هدف از این فاجعه ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی بود، در حالیکه وحدت بین آنها بیشتر شد. در تشییع جنازه شهدای حرم مطهر رضوی استقبال بی نظیری از سوی مردم صورت گرفت
فرزندم بر اساس تکلیف عازم سوریه شد
مادر شهید سید حسن حسینی اظهار داشت: شهید برای رفتن به جنگ آرام و قرار نداشت. فرزندم برای رفتن احساس تکلیف می کرد.
پسر شهید سید حسن حسینی گفت: پدرم همیشه برای شهادت دعا می کرد و با التماس در مورد شهادتش صحبت می کرد. مظلومیت و رشادت شهید زبانزد همه بود.
دختر شهید سید حسن حسینی: پدرم خیلی صبور و مهربان بود. دلتگ او هستم اما از شهادتش ناراحت نیستم.
شهادت حق همسرم بود
همسر شهید مدافع حرم سردار شهید غلامرضا سماعی ابراز داشت: همسرم همیشه در کمک به هم نوعانش پیش قدم بود. شهید همواره آرزوی شهادت در سر داشت و این شهادت حقش بود. به پیروی از حضرت زینب (س) با شهادت همسرم مشکلی نداشته و قلبا از این اتفاق راضی هستم.
فرزند سردار شهید غلامرضا سماعی گفت: پدرم شخصیتی بسیار صبور و مردمدار بود. کلاس هایی که شهید در آن تدریس می کرد همیشه بیشترین مخاطب را داشت.
احمد منصوب نقاش چهره شهدا و دوست شهید غلامرضا سماعی ابراز داشت: در سفر راهیان نوری که با شهید سماعی همسفر بودم او از من خواست تصویرش را بکشم. من به او گفتم به این شرط تصویرت را میکشم که شهید شوی و پس از چند ماه این اتفاق افتاد. تصویری که در این نشست کشیدم همان عکسی است که از شهید در سفر راهیان نور از او گرفتم.
پدرمان یک انسان راستین بود
الهه زاهدی فرزند شهید والامقام محمدرضا زاهدی اظهار داشت: وقتی پدرم میخواست به سوریه برود جلواش را گرفتم، و به او گفتم نرو، ولی اکنون که او در راه دفاع از حرم به شهادت رسیده است افتخار میکنم که پدرم برای من به یک بزرگ مرد ارزشمند تبدیل شده است.
همسر شهید مدافع حرم محمدرضا زاهدی و خواهر شهید مدافع حرم علی دوست حسنزاده گفت: الهه و الناز از پدرشان به عنوان یک انسان راستین و واقعی یاد میکنند. باورم نمیشود که چطور محمدرضا من را راضی کرد که به این سفر بی بازگشت برود، خوشا به سعادتش که لیاقتش را داشت.
مادر شهید مدافع حرم محمدرضا زاهدی گفت: راه دفاع از حرم ائمه معصومین (ع) بهترین راه برای جاودانگی است.
شیعیان افغانستان در طول تاریخ مدافع کیان شیعه بودند
برادر شهید سید حسین حسینی اظهار داشت: شیعیان مظلوم افغانستان در طول تاریخ برای دفاع از کیان شیعه همیشه جان فشانی کرده اند. مجاهدین افغان نقش مهمی در فروپاشی شوروی داشتند. در دوران 8 سال جنگ تحمیلی مجاهدین افغان هزاران شهید، جانباز و اسیر تقدیم انقلاب کرده اند.
وی افزود: برادرم مدت 2 سال در سوریه جنگید و پس از آن به شهادت رسید. حسی که بعد از شهادت برادرم به من دست داد بسیار عجیب بود. پیکر برادرم به عنوان اولین شهیدی بود که می دیدم و من را به شدت تحت تاثیر قرار داد.
مادر شهید مدافع حرم سید حسین حسینی ابراز داشت: ابتدا با حضور حسین در سوریه موافق نبودم زیرا برادران بزرگ ترش هم در سوریه حضور داشتند، اما پسرم با نا آرامی و بی قراری رضایتم را جلب کرد.
لازم به ذکر است در طول اجرای برنامه سفره های همدلی احمد منصوب نقاش مشهدی چهره شهدا، تصویر شهیدی که خانواده او میهمان ویژه برنامه سفره های همدلی بود را نقاشی می کرد و در پایان به خانواده شهید اهدا می شد.
عکس: ملینا حسینی
انتهای پیام/