گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: به مناسبت سالروز ربایش چهار دیپلمات ایرانی و اظهارات جدید «عیسی الایوبی» مبنی بر شهادت حاج احمد متوسلیان و سه همراه وی، پای سخنان «تقی سلطانی» و «جعفر ربیعی» از دوستان و همرزمان جاویدالاثر احمد متوسلیان نشستیم، تا دقایقی در خصوص نحوه فرماندهی تا سرنوشت حاج احمد پس از اسارت برایمان بگویند. در بخش اول و دوم گفتوگو، جعفر ربیعی درباره قاطعیت حاج احمد در ماموریتها و نحوه برخورد با بیت المال، سخنانی را بیان کرد که میتوانید در اینجا و اینجا مطالعه کنید.
تقی سلطانی در بخش سوم گفتوگو پیرامون سخنان ضد و نقیض در خصوص سرنوشت ابهامآمیز حاج احمد متوسلیان پرداخته است، که در ادامه میخوانید:
دفاع پرس: از نحوه آشنایی خود با حاج احمد متوسلیان بفرمایید.
سلطانی: آشنایی من با حاج احمد متوسلیان از درگیریهای اولیه کردستان در سال 58 شروع شد. در بانه با حاج احمد آشنا شدم و این آشنایی تا آزادسازی پاوه، مریوان تا پیش از عملیات فتح المبین ادامه یافت. در عملیات فتح المبین به دلایلی مجبور شدم که به تهران برگردم.
در دورانی که حاج احمد در غرب کشور با ضدانقلابیون و متجاوزان بعثی میجنگید، من نیز افتخار حضور در کنار وی را داشتم.
دفاع پرس: فضای داخلی کشور بعد از اسارت حاج احمد چگونه بود؟
سلطانی: از آنجایی که در گردان5 سپاه عضو بودم، مدتی در بیمارستان پاوه، دفتر نخستوزیری، اطلاعات فرودگاه و ... فعالیت داشتم. دوران اسارت حاج احمد همزمان با فعالیت من در فرودگاه بود. از همان زمان هم سخنان و رفتارهای ضد و نقیض زیادی همچون امروز شنیده میشد.
به جهت ملاحظات سیاسی تا سال 75 هیچ یک از همرزمان حاج احمد اجازه صحبت در مورد وی را نداشتند، در حالی که یک هفته بعد از اسارت وی، مجله پیام انقلاب که متشکل از عکس و توضیحات حاج احمد در خصوص عملیات آزادسازی خرمشهر بود را به سوریه و لبنان ارسال کردند. اگر هدف مسئولان پنهان ماندن هویت حاج احمد بود، چرا یک هفته بعد از اسارت مجلهها ارسال شد؟ در حالی که میدانیم جاسوسان سوری و لبنانی با هزینه بسیار پایین اطلاعات را جابجا میکنند.
بنابراین اگر نیاز بود که هویت متوسلیان و همراهان وی پنهان بماند، از همان روزهای نخست باید مراقب این موضوع میشدند نه اینکه 14 سال بر موضوع اسارت حاج احمد و همراهانشان مهر سکوت بزنند. عدم پیگیریها تا جایی رسید که امروز دولت لبنان و وزارتخارجه ایران در بیروت نیز پیگیر موضوع اسارت نیستند.
مهر سکوت مسئولین در زمان رحلت پدر حاج احمد متوسلیان شکسته شد و در مراسم یادبود وی، برخی آمدند و سخنانی در مدح حاج احمد گفتند.
دفاع پرس: در قبال آزادسازی اسراء چه اقداماتی انجام شد که اکنون مسکوت مانده است؟
سلطانی: برادر تقی رستگار که شغل خانوادگیشان اتاقسازی ماشین است، با گروهی به نام «بهادریها» کار میکرد. بهادریها از سرمایهداران اراک بودند که حدود 250 دستگاه اتوبوس در ایران داشتند. چند سال پس از اسارت رستگار و همراهانش، زمانی که از سوی مسئولین پیگیریهایی صورت نگرفت، برادر رستگار توسط بهادریها به سوریه رفت. پس از پیگیری خانواده، ربایندگان تقاضای 100 هزار دلار پول برای آزادی اسرا کردند.
«تقی رستگار» از اقوام دورمان بود که آشنایی من با حاج احمد نیز توسط وی صورت گرفت. برادر جاویدالاثر تقی رستگار روایت میکرد که جهت پیگیری پرونده به سوریه رفت و به نتایجی نیز رسید؛ اما به جهت ترس از واکنش برخی در برابر پیگیری پنهانی، به تهران بازگشت.
دفاع پرس: پس از به اسارت درآمدن حاج احمد، برخورد دیگر مسئولان چگونه بود؟
سلطانی: آن مقطع زمانی اختلافات درون سپاه ایجاد شد و اعضا به دو گروه تقسیم شدند. اختلافات تا آنجایی ادامه یافت که پیکر مطهر شهید نجفی مظلومانه در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. در حالی که همزمان با این تشییع، مراسم خاکسپاری پیکر شهید دستواره با حضور جمعیت عظیمی برگزار شد.
شاید یکی از علل عدم پیگیری برخی مسئولین در جهت آزادی اسرا، اختلافات ایجاد شده بود. برخی همرزمان حاج احمد خواستار رسیدگی هر چه سریعتر به پرونده اسارت بودند و برخی دیگر موضوع آزادی را پیگیری نمیکردند. این گونه برخوردها به اختلافات دامن میزد. برخی در آن دوران میخواستند وی را فردی خشن معرفی کنند، در حالی که برخورد برادر احمد با ماموریتهای محوله، قاطعیت در کار را نشان میداد.
تناقضگوییهایی از دوران اسارت حاج احمد تا به امروز به گوش میرسد. در جلسات دوستانهای که با حضور فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس برگزار میشود، چهار سال پیش اعلام شد که پیکر حاج احمد و همراهانش به ایران منتقل و به خاک سپرده شده است. برای این ادعا، هیچ مدرکی نشان داده نشد ولی موضوع در جمع مطرح شد. من با شنیدن این ادعا عصبانی شدم و جلسه را ترک کردم. طی تماس تلفنی با مادر حاج احمد متوسلیان به خاطر این ادعا که حقیقت یا دروغ بودن آن قطعی نیست، عذرخواهی کردم. این در حالی است همان افراد که چند سال پیش این ادعا را کردند، سال گذشته اخباری مبنی بر وجود مدارکی دال بر زنده بودن حاج احمد اعلام کردند.
هر بار که در جلسات، سخنانی از رفتار حاج احمد و اسارت وی میشنوم که حقیقت ندارد، عصبانی میشوم و واکنش نشان میدهم. یک روز در جهت معرفی حاج احمد به عنوان یک فرد خشن، روز دیگر در انتشار خبر زنده بودن و حالا در خصوص شهادت وی برخی دست به کار شدهاند.
دفاع پرس: نظر شما در خصوص اظهارات الایوبی که مدعی است شاهد شهادت احمد متوسلیان بوده است، چیست؟
سلطانی: دولت ما چهار فرد زنده را از اسرائیل طلبکار است. به جهاتی پیگیری این موضوع فراموش شده است و تنها سالی یک بار یادی از حاج احمد متوسلیان که رشادتهای زیادی در دوران فرماندهی داشت، میشود.
همان کسانی که مدعی بودند که حاج احمد به شهادت رسیده است با شنیدن سخنان الایوبی واکنشهای متفاوتی نشان دادند. در حالی که ادعای الایوبی را رد میکنند، زنده بودن حاج احمد را نیز تایید نمیکنند.
دفاع پرس: چرا روایت و خاطرات متفاوتی از حاج احمد متوسلیان شنیده میشود؟
سلطانی: امروز کسانی حاج احمد را روایت میکنند که از نزدیک در جریان فعالیتها و رفتارهای وی نبودند اما برخیها که از نزدیک شاهد رفتارهای حاج احمد بودند، هرگز خود را وارد مسائل سیاسی نکردند. این افراد با وجود اینکه خاطرات زیادی با حاج احمد دارند اما بیان نمیکنند. در مقابل برخی دیگر که در زمان جنگ یک نیروی عادی بودند، خاطراتی در سطح فرماندهی بیان میکنند!
انتهای پیام/ 131