به مناسبت شهادت شهید «مطهری» منتشر شد؛

مقابله شهید مطهری با گروهک فرقان و تفکرات التقاطی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی

به مناسبت شهادت شهید «مطهری» و هفته گرامیداشت مقام معلم مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطراتی از آیت‌اللّٰه «مجتهد شبستری» درمورد مبارزات شهید مطهری با تفکرات التقاطی را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۲۰۲۰۴
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۰:۲۴ - 04May 2022

مقابله شهید مطهری با گروهک فرقان قبل از پیروزی انقلاب / چرا شهید مطهری نسبت به افکار التقاطی حساس بود؟به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، استاد شهید «مرتضی مطهری» دانشمندی جامع در علوم مختلف بود و قلمی شیوا و بیانی سلیس داشت و هر کجا احساس می­‌کرد حرکتی بر خلاف اسلام ناب و انقلاب اسلامی دیده می‌­شود، حساسیت خاصی داشت.

شهید مطهری (رضوان­‌ الله تعالی علیه) همواره مدافع اسلام ناب بود و با تحریف­‌ها و بدعت‌­ها نسبت به اسلام و تشیع با قلم و بیان مبارزه می‌کرد.

از آنجا که در ایام شهادت شهید مطهری هستیم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی بخشی از خاطرات آیت‌الله «مجتهد شبستری» از شهید مطهری  و مبارزه وی با تفکرات التقاطی را از  کتاب خاطرات آیت‌الله محسن مجتهد شبستری منتشر کرد.

آیت‌الله «محسن مجتهد شبستری» طی بیان خاطره‌ای از آیت‌الله مطهری می‌گوید: اوائل سال ۵۷ بود که روزی آیت‌الله مطهری اظهار لطف فرمود و به منزل حقیر تشریف آورد. می­‌خواست به طبقه‌­ دوم ساختمان با طی چند پله تشریف بیاورد. من احساس کردم که دست او زیر عبا چیز سنگینی را حمل می­‌کند. عرض کردم: اجازه بدهید کمک کنم.

فرمود: نه چیزی نیست، خودم می‌­آورم.

مقابله شهید مطهری با گروهک فرقان قبل از پیروزی انقلاب

بعد از نشستن در اتاق دیدم بقچه‌­ای که شامل مقدار زیادی از جزوات و نوشته­‌های تایپ شده است درآورد و باز کرد و اظهار داشت: گروهی به نام «فرقان» پیدا شده است که اسمشان را از سوره­‌ فرقان گرفتند و این جزوه‌­ها و نوشته‌‌های آن­ها است که دارند آیات شریفه‌­ قرآن (سوره‌ فرقان) را تفسیر به رأی می‌­کنند و بیشتر آن مطالب تحریفاتی است که انجام می‌­دهند که تایپ شده آن امروز به دست من رسید. می‌­خواهم مطالعه کنم و اگر لازم شد جوابش را بنویسم.

بعضی از دوستان به شهید مطهری گفته بودند: چرا وقت خود را صرف تفسیر «گودرزی» می­‌کنی؟ شأن شما بالاتر از این است.

آیت‌الله مطهری فرمود: آدم‌­ها مهم نیستند. حرف­‌ها و نوشته­‌هایشان که روی جوان‌­ها مؤثر واقع می‌­شود، مهم است. کسی چه می‌­داند که نویسنده‌­ این تفسیر یک بچه است؟ بلکه این نوشته‌­ها در ذهن جوان‌­ها شبهه ایجاد می‌­کند و من باید جواب این­ها را بدهم.

به همین خاطر در آثار قلمی استاد مطهری پاسخ­‌هایی نسبت به شبهات این گروه دیده می‌­شود و این­ها از آن موقع کینه‌­ مرحوم شهید مطهری را در دل داشتند.

گروه فرقان بعد از پیروزی انقلاب شاخه­‌ نظامی تشکیل دادند و معتقد بودند که جمهوری اسلامی را آمریکایی­‌ها سرکار آوردند و سران انقلاب نیز عوامل آمریکا هستند؛ بدین‌ جهت تا جایی که امکان داشت، به فکر از بین بردن آن­ها بودند. اوّل سرلشکر قرنی و سپس آیت‌الله مطهری رئیس شورای انقلاب را ترور کردند. شهید مطهری را زمانی ترور کردند که آن مرحوم از جلسه‌­ شورای انقلاب که در منزل «سحابی» تشکیل بود برمی‌‌گشت. وی را پشت خیابان «فخرآباد» به شهادت رساندند.

رئیس گروه فرقان جوانی به نام «اکبر گودرزی» بود. زمانی که وی می‌خواست طلبه شود، به مدرسه‌­ مرحوم آیت‌­الله شیخ احمد مجتهدی تهرانی رفته بود.

نقل شده است که آقای مجتهدی می­‌فرمود: وقتی گودرزی آمد که طلبه شود، چون چهره­‌ خیلی زشتی داشت، دیدم نورانیت ندارد. به او گفتم: تو به درد طلبگی نمی­‌خوری.

عقیده آن مرحوم این بود که اگر کسی می‌­خواهد طلبه شود، باید قیافه جذاب و نورانی داشته باشد؛ لذا گودرزی به مدرسه‌­ دیگری در بازار رفته بود و کمی درس خوانده بود سپس رها کرده بود. منتهی جوان بااستعدادی بود و قلم خوبی داشت.

در بعضی نقاط تهران مانند نازی‌­آباد و جوادیه جلسه‌­ تفسیر قرآن می‌گذاشت و نیروهایش را از همین جلسات جذب می­‌کرد و شخصیت­‌ها و علماس انقلابی را آمریکایی می‌­دانست و معتقد به حذف فیزیکی آن­ها بود. وی و رفقای او آدم­‌های کج­‌اندیشی بودند و با انقلاب شدیداً مخالفت می‌­کردند که دستشان آلوده به این جنایت‌­ها شد.

شنیدم وقتی دستگیر شد، از خانه­‌ تیمی این­ها پول زیادی کشف شد معلوم نبود این همه پول را از کجا آورده بودند. بعضی از این­ها که جرمشان سنگین بود مرتکب قتل شده بودند و افراد مؤثر گروه از جمله اکبر گودرزی پس از محاکمه اعدام شدند و ظاهراً برخی توبه کرده اصلاح شده بودند آزاد شدند.

حساسیت شهید مطهری نسبت به انحرافات جلال گنجه‌ای

مورد دوم در ایام بحران انقلاب (قبل از پیروزی) تلفن منزل زنگ خورد. برداشتم دیدم حضرت آقای مطهری است. فرمودند شنیدم در منطقه‌­ شما (منطقه­‌ شش تهران میدان هفت تیر و سهروردی) فردی به نام «جلال گنجه­‌ای» سخنرانی می‌­کند و جوان­‌ها پای منبر او جمع می­‌شوند اما صلاح نیست ادامه بدهد چون آدم منحرفی است و جوان­‌ها را اغوا می‌‌کند، ببینید چه کار می­‌کنید.

بلافاصله تحقیق کردم دیدم موضوع صحت دارد همان شب به آن مسجد رفتم و دیدم جمعیت زیادی که بیشتر آن جوان‌­ها هستند، اجتماع کرده‌اند.

سخنران مزبور آمد و شروع به صحبت کرد و مقداری از الفاظ و شعار‌های متداول چپی­‌ها از قبیل «جامعه­ بی­‌طبقه‌­ توحیدی» و امثال این قبیل سخنان را مطرح کرد (ظاهراً چون دید من آنجا هستم مقداری حرف­‌هایش را تعدیل کرد و الا شنیدم دو شب قبل که سخنرانی کرده بود، مطالب انحرافی صریحی گفته بود)

من با هیئت‌ امنای مسجد صحبت کردم که مگر شما نمی­‌خواستید در مسجد تعمیر و نقاشی داشته باشید؟ شروع کنید و ادامه‌­ این جلسه­‌ سخنرانی صلاح نیست و آن­ها هم طبق گفته­‌ من عمل کردند.

«جلال گنجه‌­ای» با پیروزی انقلاب به خارج از کشور فرار کرد و رسماً به منافقین پیوست و ظاهراً در فرانسه به سر می­‌برد.

منظور از نقل این دو خاطره این­ است که استاد شهید مطهری در این قبیل موارد بیش از هر کس احساس مسئولیت می­‌کرد. همان­طور که در رد ماتریالیسم دیالکتیک در مقابل ملی­‌گرا‌ها و سایر مکاتب الحادی و انحرافی کتاب می­‌نوشت در مورد منافقین و التقاطیون نیز این­چنین حساس بود.

منبع:

کتاب خاطرات آیت‌الله محسن مجتهد شبستری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها