مشکل سینمای دفاع مقدس کجاست ؟!

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ سینمای ایران وارد دوره جدیدی شد، فیلم ها رویکردی انقلابی به خود گرفتند و سینماگران همپای ملت ایران در عرصه هنر فعالیت های چشمگیری را به ثبت رساندند.
کد خبر: ۷۵۹۰۶
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۴ - 02April 2016

مشکل سینمای دفاع مقدس کجاست ؟!

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، از همان نخستین سال های آغازین جنگ تحمیلی سینمای ایران هم مثل بسیاری از دیگر اجزای جامعه تحت تاثیر این حادثه بزرگ و سرنوشت ساز قرار گرفت و گروهی از سینماگران که اغلب ایشان از سال های قبل از انقلاب فعالیتشان را آغاز کرده بودند صرفا با دستمایه قرار دادن حادثه و خشونت فیلم هایی را با موضوع جنگ در کارنامه نه چندان قابل تامل سینمای ایران در نخستین سال های پیروزی انقلاب قرار دادند. مشکل بزرگ فیلم های ظاهرا جنگی تولید شده در این سال ها گرته برداری ناقص و غیر اصولی از نمونه های صرفا تجاری و نه چندان با ارزش خارجی بود و به طور طبیعی نمی شد از طریق مشاهده این فیلم ها به شناخت درستی از واقعیت های جنگ تحمیلی رسید.

نسل فیلمسازان قبل از انقلاب که صرفا مطابق با پسند روز چند فیلم حادثه ای را به نام فیلم جنگی ساخته بودند بدون تردید شناختی از واقعیت های جبهه و جنگ و آنچه که در جبهه های واقعی نبرد می گذشت نداشتند. آنچه که در آثار ایشان به تصویر کشیده می شد لحظه هایی اغلب غیرقابل باور از نبرد بین نیروهای خودی و دشمن بود که نیروهای خودی همواره به طرز عجیب و غریبی به پیروزی می رسیدند و نیروهای خشن و پرتعداد دشمن هم در مقابل چند نیروی خودی از پیش تسلیم شده و شکست خورده بودند.

در این بین هنوز نشانی از شخصیت های واقعی جبهه های نبرد به ویژه در اردوگاه خودی بر پرده سینمای ایران دیده نمی شد تا این که پس از نمایش عمومی « دیار عاشقان» و بعدتر «بلمی به سوی ساحل» و به طور مشخص «پرواز در شب» نسل جوان بعد از انقلاب که در این سال ها بیکار ننشسته و مشغول فراگیری اصل سینما بود نشان داد که قصد دارد واقعگرایی را به سینمای جنگ تزریق کند. زنده یاد رسول ملاقلی پور به حق پایه گذار سینمای متفاوت دفاع مقدس در دهه ۶۰ بود. در پرواز در شب بسیار کوشید که از نگاه شعار زده غیرواقعی و صرفا احساسی آثار مشابه فاصله بگیرد.

در وهله اول شخصیت های باورکردنی ارائه کند و بعد در اثری مانند افق برای باورپذیرتر شدن انفجارها و درگیری ها تلاش کرد. روند تجربه اندوزی واستعدادیابی در میان جوانان نسل انقلاب برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز جهت تولید آثار برتر سینمایی دفاع مقدس در سال های ۶۰ ادامه یافت تا این که چهره دیگری به نام ابراهیم حاتمی کیا به ظهور رسید. ابراهیم حاتمی کیا به عنوان یک پدیده نسل جوان بعد از انقلاب در دیده بان یکی از مهم ترین آثار سینمای جنگ را با نگاهی واقعی و باورپذیر به شخصیت های جنگ در قالب فرم جدید و ساختار بصری سینما به وجود آورد.

«مهاجر» هم یکی دیگر از نقطه های عطف تاریخ سینمای دفاع مقدس توسط حاتمی کیا رقم خورد و توانست روی ذهنیت نسل جوانی که بعد از حاتمی کیا وارد سینما می شدند تاثیر مثبت و سازنده ای برجای بگذارد. اگرچه حاتمی کیا از سال های بعد سعی کرد جنگ را به عنوان یک دستمایه حفظ کند و به مضامین اجتماعی مبتلا به جامعه روی خوش بیشتری نشان دهد ولی به هر حال هنوز هم به عنوان یکی از شخصیت های تاثیرگذار سال های اوج و شکوفایی سینمای دفاع مقدس مطرح است.

استعدادیابی در سینمای دفاع مقدس با به ظهور رسیدن پدیده های دیگری همچون عزیزاله حمیدنژاد، احمد مرادپور، احمدرضا درویش، کمال تبریزی، محمدعلی آهنگر، مازیار میری، محمد حسین لطیفی، مسعود ده نمکی و … شکل تازه تری به خود گرفت. حمیدنژاد با «هور در آتش» یکی از آثار ماندگار سینمای دفاع مقدس را برای همیشه پدید آورد. احمد مرادپور با سجاده آتش پایه گذار نوعی از سینمای جنگ شد و شخصیت دشمن را هم با نگاهی واقع گرا به تصویر کشید.

تبریزی با «عبور» نگاه عرفانی به جنگ و شهادت را به تصویر کشید. احمدرضا درویش با فیلم های سرزمین خورشید، کیمیا، متولد ماه مهر و دوئل آثاری ماندگار و تاثیرگذار در موضوعات خاص از دوران و افراد موثر در جنگ روایت کرد. میری با ساخت پاداش سکوت، لطیفی با روز سوم و ده نمکی با اخراجی ها نسل جدیدی بودند که هر کدام با آثارشان قطار سینمای جنگ را به حرکت درآوردند و به نوعی رشته بین مخاطب و سینمای جنگ را حفظ کردند. در این بین خسرو سینایی از جمله فیلمسازان صاحب سبک و توانمندی است که با ساخت «مثل یک قصه» جنگ و دشمن را با نگاهی جدید معرفی نمود.


● احیای سینمای دفاع مقدس با نسل تازه سینماگران
در روز سوم، فرزند خاک، پاداش سکوت، اخراجی ها، اتوبوس شب و مثل یک قصه در سال های اخیر به نظر می رسد موجی جدید به وجود آمده و خونی تازه در رگ های سینمای دفاع مقدس به جریان افتاده است. این موج جدا از به حرکت درآوردن چرخ سینمای دفاع مقدس در بخش تولید می تواند پیوند مخاطب را با این فیلم ها محکم تر کند. این مهم ترین عاملی است که سینمای جنگ در این مقطع به آن نیاز دارد. در سال های گذشته با فاصله گرفتن سینماگران رونق دهنده سینمای جنگ از این عرصه، سینمای دفاع مقدس به حاشیه رفت. در اوج ناامیدی ازپا گرفتن دوباره سینمای دفاع مقدس و شرایطی که عده ای گمان می کردند این سینما دیگر زنده نمی شود با حمایت دولت از تولید فیلم های جنگی جریانی تازه در سینمای دفاع مقدس به وجود آمد، اما هنوز علاقه در بین سینماگران جهت ساخت فیلم جنگی خیلی کمرنگ شده است و نیاز به تلاش بیشتر دارد.


● سینماگران فیلم جنگی نخواهند ساخت
ابراهیم حاتمی کیا به جرات تاثیرگذارترین و برجسته ترین سینماگر عرصه دفاع مقدس است که مدتی است ترجیح می دهد توانایی فیلمسازی خود را در عرصه های دیگر تجربه کند. توقیف موج مرده بستری شد که حاتمی کیا به شکل رسمی از سینمای دفاع مقدس خداحافظی کند. حاتمی کیا برای بقای خود ( ارتفاع پست و به رنگ ارغوان) را با نگاهی اجتماعی به تصویر کشید. اما به رنگ ارغوان براساس اتفاقاتی توقیف شد. اتفاقا پس از توقیف به رنگ ارغوان او بار دیگر به سینمای جنگ با فیلم به نام پدر بازگشت. حاتمی کیا درباره بازگشت مجددش به سینمای دفاع مقدس در زمان ساخت به نام پدر با صراحت گفته بود به نام پدر ناجی من پس از اتفاق های مربوط به «به رنگ ارغوان» است.

به نام پدر هر چند در جشنواره فیلم فجر مورد توجه هیات داوران قرار گرفت و جوایزی را به خود اختصاص داد اما با استقبال سرد منتقدان روبه رو شد و همه آن را به عنوان فیلمی که حاتمی کیا خودش را در آن تکرار کرده یاد کردند. حاتمی کیا بعد از به نام پدر، مسیری جدید را پیش رو گرفت و آثاری همچون سریال حلقه سبز و حالا فیلم سینمایی دعوت را ساخت که هیچ گونه ارتباطی به سینمای جنگ و دفاع مقدس ندارند. کمال تبریزی هم سال هاست در عرصه های دیگر طبع آزمایی می کند. آخرین فیلم او در عرصه سینمای دفاع مقدس شیدا است. فیلمی ملودرام که در آن سال واکنش های متفاوتی را برانگیخت.

بسیاری از تندروها انتقادهای شدیدی به تبریزی کردند و او پس از آن ترجیح داد در فضایی آرام تر به کار فیلمسازی خود ادامه دهد. البته او چند سال بعد به مشکل مدرن در فیلم «گاهی به آسمان نگاه کن» به سینمای دفاع مقدس نقبی زد. اما هرگز این فیلم را اثر در حوزه سینمای جنگ ندانست. مارمولک، یک تکه نان و همیشه پای یک زن در میان است و حالا پاداش دیگر آثار او پس از گاهی به آسمان نگاه کن هستند که هیچ کدام سنخیتی با دفاع مقدس ندارند. احمدرضا درویش دیگر فیلمساز صاحب سبک سینمای دفاع مقدس هم پس از دوئل تغییر مسیر داد و پروژه تاریخی - مذهبی روز رستاخیز را در دستور کار خود قرار داد. باتوجه به اهمیت موضوع روز رستاخیز و حساسیت های درویش او مدت زیادی درگیر این پروژه ملی خواهد بود و عملا چند سالی از حوزه سینمای جنگ دور است.

مجتبی راعی که با اولین سینمایی اش «انسان واسطه» از حضور فیلمسازی با نگاهی متفاوت به سینمای جنگ خبر داد، پس از ساخت این اثر فیلم تونل را ساخت. اما بعد ترجیح داد در ژانرهای دیگر فعالیت های فیلمسازی خود را ادامه دهد. جای امن، غزال، دو جنگجوی پیروز، تولد یک پروانه، صنوبر و سفر به هیدالو نتیجه آثار چند سال اخیر اوست. راعی قصد دارد پروژه ناتمام عصر روز دهم که نوشته مرحوم رسول ملاقلی پور است را با موضوعیت جنگ و واقعه کربلا به تصویر درآورد. زنده یاد رسول ملاقلی پور در زمان حیات خود بارها از مسئولان سینمای دفاع مقدس و متولیان آن گلایه کرد.

او پس از اثر ماندگار مزرعه پدری در نامه ای سرگشاده به دلیل نامهربانی هایی که با این فیلم شد از دنیای فیلمسازی خداحافظی کرد. اما بعد از گذشت مدتی از تصمیم خود منصرف شد و فیلم ملودرام میم مثل مادر را با پس زمینه سینمای دفاع مقدس ساخت. فیلمی که به عنوان آخرین یادگار او یکی از نماینده های سینمای ایران به جشنواره فیلم اسکار معرفی شده بود.

علی شاه حاتمی دیگر فیلمساز سینمای جنگ است که مدت های مدیدی است تغییر ژانر داده است. او پس از فیلم جنگی آخرین شناسایی، فیلم تجاری و داستان را ساخت و بعد به سمت فیلم های جشنواره ای گرایش پیدا کرد. حاصل گرایش او به این سمت دو فیلم ترکش های صلح و کولی بود که اولی در حوزه سینمای جنگ بود. شاه حاتمی پس از ساخت این دو فیلم به تلویزیون آمد و حالا در بازگشت به سینما قصد دارد فیلم اجتماعی قفس را با بازی بازیگران هندی بسازد که ارتباطی به سینمای دفاع مقدس و جنگ ندارد. سعید سهیلی از دیگر فیلمسازان سینمای دفاع مقدس است که پس از سال ها دیگر قصد فعالیت در حوزه سینمای جنگ را ندارد.

او در سال های فعالیت سینمایی خود پس از مردی شبیه باران خواست به تبعات جنگ در جامعه بپردازد و حالا پس از آخرین ساخته اش با این مضمون یعنی سنگ، کاغذ، قیچی فیلمی در حوزه سینمای پلیسی با نام چهارانگشتی را ساخت و حالا هم در تدارک ساخت فیلمی کمدی به نام چارچنگولی است. از آن سوهم در سیاستی تصمیم بر آن شد تا فیلمسازان صاحب نام عرصه های دیگر نیز پا به حوزه سینمای جنگ بگذارند.

رخشان بنی اعتماد، کیومرث پوراحمد، خسرو سینایی، آرش معیریان و … پا به این وادی گذاشتند و اتفاقا آثاری قابل توجه هم تولید کردند اما همه می دانند این حضور در عرصه سینمای دفاع مقدس محدود به حداکثر یکی دو فیلم است. بله، فیلمسازان جنگ یا تغییر مسیر داده اند و یا در حال تغییر مسیر هستند. به طوری که در آثارشان کمتر نشانی از جنگ و دفاع مقدس دیده می شود. حال چه کسی باید پاسخگوی این تغییر مسیر سینماگران دفاع مقدس باشد؟ مسئولان سینمای دفاع مقدس مقصرند یا نبود داستان های جذاب آنها را از سینمای دفاع مقدس دور کرده است؟


● شمشیر سینمای دفاع مقدس در غلاف تمام فلزی
سینمای دفاع مقدس را به درستی می توان مهجورترین ژانر سینمای پس از انقلاب نامید. از معدودگونه های سینمایی ایران که مولفه هایش با تعریف و اثر منطبق است. اساسی ترین نکته هویت بندی سینمای دفاع مقدس ، هویتی است که با ظهور فیلمسازان مستعد و جوان احراز شده است. جمال شورجه از فیلمسازان سینمای دفاع مقدس معتقد است، سینمای دفاع مقدس مورد غفلت واقع شده و سینمای ما نتوانسته آن طور که باید به بیان ۸ سال مقاومت و پایداری در مقابل تجاوز یک کشور بیگانه بپردازد. ما هنوز نتوانسته ایم در قالب این سینما حرف های لازم و حماسه های آن دوران را که نشان از مقاومت و ایثار و معرفت و شرافت رزمندگان و هم میهنانمان را همراه داشت نمایش دهیم. در حالی که دوران دفاع مقدس پرافتخارترین و پرغرورترین دوران انقلاب اسلامی است.


کاظم معصومی دیگر سینماگر دفاع مقدس وضعیت سینمای دفاع مقدس را بسیار پیچیده می داند و می گوید سیاست های فیلمسازی در سینمای دفاع مقدس تغییر نکرده است. تا زمانی که نوع مدیریت حاکم در این سینما تغییر نکند این گونه سینمایی نمی تواند به رشد قابل توجهی دست یابد. متاسفانه در سینمای ما عده ای هستند که فکر می کنند صاحب جنگ هستند، انگار مردم در دوران جنگ متحمل هیچ زحمتی نشده اند.

برخی معتقدند ساخت فیلم در این حوزه بسیار هزینه بر است اما به نظر من این موضوع همیشه صدق نمی کند. هزینه بعضی از فیلم ها در حد فیلم های متوسطی است که ساخته می شود. اما این تفکر که گفتم، این امکانات را بلوکه کرده و اجازه نمی دهد که چنین فیلم هایی ساخته شود. نبود تنوع موضوعی در مضامین و محدودیت های موضوعات در این حوزه باعث شده تا این دایره تنگ تر شود. در حالی که باید نوعی آزادی عمل در تحلیل و بیان در خصوص مقوله جنگ به وجود آید، زیرا این محدودیت سینمای جنگ را مورد تاثیر خود قرار می دهد.

ناصر شفق تهیه کننده سینما شرایط نابهنجار امروزه سینما را موثر در وضعیت فعلی سینمای دفاع مقدس می داند و می گوید: سینمای دفاع مقدس نیازمند ایجاد بسترهای مناسب برای ساخت فیلم است. تا زمانی که این اتفاق نیفتد ما موفق نمی شویم. مسئولان باید حمایت های جدی تری از این حوزه به عمل آورند. دخالت های نابجا و سانسور و نظارت های سلیقه ای شان هنرمند را خدشه دار می کند و باعث رکود کل سینما و به دنبال آن سینمای حوزه دفاع مقدس شده است.

رحیم حسینی کارگردان پیک نیک در جنگ گفته های شفق را تایید می کند و اظهار می دارد: متاسفانه تنها به ظاهر سینمای دفاع مقدس توجه می شود ولی در واقع سمت وسوها متوجه این سینما نیست. فیلمسازان ما خلاقیت دارند، اما مدیریت فرهنگی ما کار نو و متفاوت را نمی پذیرد. بهتر است مسئولین به جای سر دادن شعار به طور واقعی به حمایت از این سینما بپردازند. تا زمانی که دیدگاه های مدیریتی بسته و محدود است هیچ اتفاق مثبتی در این حوزه رخ نمی دهد. حال به این بایدها و نبایدها باید پرداخت و از مسئولان امر در این رابطه پرس وجو کرد که این گونه سینمایی مخاطب ندارد یا موانع پیشروی سینماگران آنان را از ساخت فیلم های دفاع مقدس منصرف کرده است؟


● مخاطب و سینمای دفاع مقدس
آیا سینمای دفاع مقدس مخاطب خود را از دست داده است؟ آیا دوران فیلم هایی با موضوع جبهه و جنگ به سر آمده است؟ آیا سینما دوست و سینما رو چنانچه فیلمی از جنگ هشت ساله ایران و عراق سخن بگوید آن را بایکوت می کند. در یکی دو سال گذشته دو فیلم ساخته شده است، یکی به نام پدر ( ابراهیم حاتمی کیا) و دیگری اخراجی ها ( مسعود ده نمکی). فیلم اول نزدیک به ۵۰۰ میلیون تومان فروش کرد. فیلم دوم به پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. فروش بالای دو فیلم ذکر شده نشان می دهد که کسی با اصل موضوع جبهه و جنگ مشکلی ندارد که به محض دیدن پوستر فیلم جنگی به دیدنش نرود. با توجه به این نکته پس سینمای دفاع مقدس مشکلش کجاست؟


● فیلمسازان صاحب سبک و جان دوباره سینمای دفاع مقدس
آثار اقتصادی سینمای جنگ در مقطعی بسیار محدود شد. در حالی که جامعه پس از پشت سر گذاشتن دوران سازندگی و رسیدن به مقطع دوم خرداد ۷۶ خود را رها شده از مصیبت های جنگ می دید سینمای جنگ هم رو به نزول رفت. در سال های پایانی دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ کمترین تعداد فیلم های دفاع مقدس ساخته شد. در این زمان مدیران دولتی که سیاست چندان مشخصی در مورد سینمای دفاع مقدس نداشتند امکان ساخت فیلم های ویژه ای را فراهم نمودند. دوئل (احمد رضا درویش) که پرهزینه ترین فیلم سینمایی ایران تا سال ۸۲ بود و ایجاد زمینه حضور کارگردانان صاحب سبک همچون رخشان بنی اعتماد و کیومرث پوراحمد در این عرصه سینمایی رو به خاموشی دفاع مقدس را جانی تازه بخشید.


اما نه فیلم تاثیرگذار گیلانه ساخته ( رخشان بنی اعتماد) و نه دوئل هیچ یک نتوانستند مخاطبانی را که انتظار می رفت برای دیدن فیلم دفاع مقدس راهی سالن سینما شوند جذب کند. از همین رو نوعی تازه از سینمای جنگ تولد یافت و آن هم فیلم کمدی جنگی و البته نه از نوع لیلی با من است، بود.

منبع:روزنامه جوان

نظر شما
پربیننده ها