براساس اسناد ساواک، شخصی در بهمن سال ۱۳۵۷ قصد داشته است تا در ازای دریافت مبلغ پنج میلیون تومان، حضرت امام خمینی (ره) را ترور کند.
بسیجی شهید «محمدحسین کبریتچی» در فرازی از وصیتنامه خود، نوشته است: «همه باید برویم و چه بهتر که در راه خدا برویم و این وعده خدا به درستی که حق است. به این دنیا زیاد اهمیت ندهید که به نظر من، شهرک اسباببازی است و خدا میداند که اصلا ارزش ندارد».
شهید «حمید مهرمحمدی» در فرازی از وصیتنامه خود نوشته است: «ای مادر و پدر و خواهران و برادر! تقاضا میکنم که شهادت من باعث شادی و خرسندیتان گردد و خدا نکند که در قیافه زیبایتان غم بنشیند که سبب نگرانی من خواهد شد؛ چراکه شما با خدا معاملهای که تماماً سود است ۱۰۰ درصد انجام دادهاید؛ یعنی امانت خدا را که چند سالی با شما همراه بود، به او پس دادید».
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس با صدور حکمی برای سردار شهید «یدالله کلهر»، این شهید والامقام را تا بهبودی و بازگشت سردار «علی فضلی»، بهعنوان فرمانده (قائممقام) تیپ ۱۰ سیدالشهداء (ع) منصوب کرد.
شهید دقایقی در یادداشتی تربیتی و اخلاقی، بر ضرورت مواظبت از نظرات نفسانی در زمینه فعالیتهای برونمرزی تأکید کرده است، تا پیروی از نفس، از جمله انتساب کار به خود، موجب عدم پیروزی اسلام بر کفر و یا کُندی آن نشود.
شهید «محمد جوادنیا» در فرازی از وصیتنامه خود آورده است: «خدایا! ما هم در امتحان هستیم؛ امتحان ما این است که در جبهه و شب عملیات، آیا پشت به جبهه میکنیم یا اینکه مردانه در راه خدا میجنگیم و تا آخرین قطره خون خویش میایستیم و از اسلام دفاع میکنیم».
دستنوشتهای از شهید «رسول فیروزبخت» به یادگار مانده است که نشان میدهد این شهید والامقام روزانه نفس خود و اعمال خود را حسابرسی میکرد و بدونشک همانگونه که شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودهاند «شرط شهید شدن، شهید بودن است»؛ این شهید والامقام نیز فبل از اینکه شهید شود، در این دنیای خاکی شهیدگونه میزیست.
شهید «سید حسن نصرالله» براساس دستنوشتهای که از او بهیادگار مانده، شرط دستیابی به خیر دنیا و آخرت را در عمل به یک موضوع مهم دانسته است.
رژیم بعث عراق برای تأمین نظامیان خود در میدان نبرد نیز جوانان عراقی که بسیاری از آنها به ملت ایران ارادت داشتند را با اجبار به جبههها میکشاند.
«شاهرخ ضرغام» معروف به «حر انقلاب» ۱۶ آذر سال ۱۳۵۹ در جبهه ذوالفقاری آبادان به شهادت رسید؛ اما پیکر مطهر او هیچگاه بازنگشت؛ شهیدی که روی اعلامیهاش اینگونه نوشته شده است: «زنده را زنده ندانند که مرگ در پی اوست، بلکه زنده شهیدی که حیاتش زقفاست».