به یاد فرزند روح الله «شهید سرلشکر ایرج نصرت زاد»؛

من سرهنگ ستاد ایرج نصرت زاد، جانم فدای ایران

شهید نصرت زاد که مورد شدیدترین شکنجه ها قرار گرفت و وقتی از او خواسته شد که با بی سیم دستور تخلیه و واگذاری پادگان سنندج را صادر نماید، این چنین با شجاعتی بی نظیر بانگ بر آورد که: "من سرهنگ ستاد ایرج نصرت زاد ،جانم فدای ایران، درود بر رهبر انقلاب ،زنده باد ارتش جمهوری اسلامی ایران، زنده باد فرماندهان گردان تیپ یکم، خدا حافظتان، نصرت زاد".
کد خبر: ۲۲۱۶۸۳
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰ - 14January 2017
به گزارش دفاع پرس از سنندج،  شهید سرلشگر ایرج نصرت زاد در مرداد ماه سال 1312 در شهرستان رشت و درخانواده ای مؤمن و مذهبی پا به عرصۀ وجود گذاشت. پدرش از کارمندان شهربانی و مادرش زنی مؤمن، خانه دار و حافظ قرآن بود.

وی از همان کودکی، هوش و استعداد بسیار خوبی داشت و در پنج سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان عسجدی رشت آغاز کرد. سه سال دوره متوسطه را در دبیرستان شاهپور رشت (شهید بهشتی کنونی) گذراند و سپس وارد دبیرستان نظام رشت شد.

در سال 1332 با ورود به دانشکده افسری ارتش مرحله دیگری از زندگی اش را آغاز کرد. او پس از گذراندن دانشکده افسری، خدمت نظامی خود را در استان فارس و شهر کازرون شروع کرد. مدتی بعد به شیراز منتقل شد و در تیپ 55 هوابرد خدمتش را ادامه داد. در آن تیپ از فرماندهی گروهان تا فرماندهی گردان مسؤولیت داشت و همانجا موفق به اخذ گواهی نامه استادی در رشته چتربازی و دوره رنجر شد. سپس به آلمان اعزام شد تا برخی فنون عالی نظامی را در آنجا آموزش ببیند.

شهید نصرت زاد در ایام پیروزی انقلاب اسلامی و چند ماه پس از آن در ستاد نیروی زمینی ارتش مشغول به کار شد. پس از آن که عوامل تجزیه طلب بیگانه، کردستان را آماج فعالیت ها و اهداف شوم خود قرار دادند، او از جمله نیروهای فداکار و شجاع نیروی زمینی بود که داوطلب مبارزه با ضد انقلاب شد.وی در تاریخ 8/10/1358 با انتصاب به فرماندهی تیپ یکم لشکر 28 پیاده نیروی زمینی ارتش با درجه سرهنگی به منطقه کردستان اعزام شد و در پادگان سنندج، خدمت خود را شروع کرد. او در بدو ورود به لشکر، به سازماندهی دوباره تیپ یکم پرداخت و رعایت اصول نظامی، سلسله مراتب، حفظ انضباط و انسجام به واحدهای نظامی را در دستور کار خود قرار داد.

در فروردین ماه سال 1359 شهید نصرت زاد که برای نظارت بر اعزام ستون، به سوی سه راهی سنندج – سقز - سدقشلاق حرکت کرده بود، از کمین و درگیری ضد انقلاب با نیروهای خودی در یکی از روستاهای منطقه مطلع شد. او بلافاصله با نیروهایی از گردان 116 برای تأمین ارتفاعات مشرف بر روستای مذکور حرکت کرد.

شهید نصرت زاد پس از صعود به ارتفاعات و مشاهدة صحنه، برای قطع درگیری و اجرای ضد کمین، از عناصر جلودار ستون درخواست آتش کرد. در خواست وی توسط توپخانه لشکر، پاسخ داده شد. ضد انقلاب که موقعیت خود را در خطر دید  و همچنین  متوجه شد نیروهایی از ارتش، ارتفاعات مشرف بر منطقه درگیری را در اختیار دارند، عده ای را  مأمور کرد با صعود به ارتفاعات مزبور و محاصره نیروهای ارتش، مانع دیده بانی آن ها شوند. طولی نکشید که ضد انقلاب، نیروهای ارتش به فرماندهی سرهنگ نصرت زاد را محاصره و هر لحظه، حلقه محاصره را تنگ تر کردند.

سرهنگ نصرت زاد که زخمی شده بود، وضعیت خود را با بی سیم به لشکر مخابره کرد. (متن کامل مکالمه وی در لشگر 28 پیاده موجود است). این نظامی فداکار درخواست اجرای آتش برای محل استقرار شخصی خود کرد تا بدین وسیله در آخرین لحظات هم باعث نابودی بیشتر ضد انقلاب شود.

سرانجام همراهان شجاعش، به دست مزدوران ضد انقلاب به اسارت درآمده و سپس به شرف شهادت نائل آمدند. شهید نصرت زاد در مدت اسارت، مورد شدیدترین شکنجه ها قرار گرفت و وقتی از او خواسته شد که با بی سیم دستور تخلیه و واگذاری پادگان سنندج را صادر نماید، این چنین با شجاعتی بی نظیر بانگ بر آورد که: "من سرهنگ ستاد ایرج نصرت زاد ،جانم فدای ایران، درود بر رهبر انقلاب ،زنده باد ارتش جمهوری اسلامی ایران، زنده باد فرماندهان گردان تیپ یکم، خدا حافظتان، نصرت زاد". مزدوران ضد انقلاب خائن نیز که از پیام او سخت عصبانی و ناراحت شده بودند او را در همان لحظه به شهادت رساندند.
 
انتهای پیام/
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار