دفاع پرس گزارش می‌دهد؛

علل و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران

تدا اسکاچ پل «اندیشمند سیاسی غرب» معتقد بود وقوع انقلاب‌ها فقط مبتنی بر عوامل ساختاری و از پیش تعیین شده است، لذا انقلاب‌ها ساخته نمی‌شوند بلکه به وجود می‌آیند؛ اما وی در مقاله‌ای که در سال 1982 میلادی ارائه کرد، با توجه به آشکار بودن نقش اراده، رهبری، اندیشه در انقلاب اسلامی ایران نوشت: «اگر در دنیا تنها یک انقلاب موجود باشد که آگاهانه ساخته شده است، آن انقلاب، انقلاب ایران است.»
کد خبر: ۲۲۲۱۰۰
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۱ - 04February 2017

به گزارش گروه اخبار داخلی دفاع پرس، شاید مهمترین اتفاق  و رویدادی که ممکن است در سطح روابط بین الملل رخ دهد، وقوع انقلاب در یکی از کشورهای عضو جامعه بین الملل باشد.

برای اینکه انقلابی در کشوری ناآرام و ملتهب رخ دهد  و بتوان لفظ  انقلاب را برای آن  به کار برد، می بایستی عناصر و اجزای مشخصی در کنار یکدیگر قرارگیرند. به همین خاطر بیشتر تحلیل گران مسائل سیاسی  معتقدند که انقلاب ها به سادگی رخ نمی دهند و شاید هر یک صد سال یکبار، شاهد ظهور انقلابی در کشوری باشیم.

مفهوم انقلاب

انقلاب از ریشه منقلب شدن می آید و به معنای تغییر در ساختارهای اجتماعی و سیاسی جامعه و حکومت و بالطبع ایجاد نهادهای جدید با نخبگان سیاسی جدید می باشد که با مشارکت حداکثری افراد جامعه علیه نظام قبلی صورت گرفته و  نتیجه حاکم شدن ایدئولوژی نو درجامعه می باشد.

تفاوت انقلاب با مفاهيمي مانند کودتا، رفرم، شورش و جنگ داخلي را نيز بايد در همين ويژگي ها جست و جو کرد. کودتا، توسط گروهي از نظاميان به وقوع مي پيوندد و مشارکت مردمي در آن وجود ندارد. رفرم، توسط رژيم سياسي موجود صورت مي گيرد و فاقد مبارزه خشونت بار، مشارکت مردمي و مانند آن است. شورش، حالت مقطعي و گاه عکس العملي داشته و در بسياري از مواقع از يک ايدئولوژي جديد و همراهی مردمی برخوردار نیست و از کسب پیروزی ناتوان است و در نهايت جنگ داخلي، به مبارزه مسلحانه براي کسب قدرت ميان طرف هاي درگير در يک کشور گفته مي شود که ممکن است ايجاد کننده آن، بخش هاي معارض در درون دولت، يا جدايي و طغيان بخشي از قدرت عليه بخش ديگر، باشد.

با بررسی ویژگی های انقلاب و تفاوت آن با پدیده هائی همچون کودتا، رفرم، شورش و جنگ داخلی، به این واقعیت مسلم میرسیم که آنچه که در بهمن ماه سال 1357در ایران رخ داد، یک انقلاب به معنای واقعی آن بود که به اعتقاد اکثر کارشناسان مسائل سیاسی و بین المللی بزرگترین انقلاب قرن بیستم میلادی بود.

اما آنچه را که ما در این مبحث بدنبال آن هستیم این است که چه علل و عواملی در بروز  و ظهور انقلاب اسلامی ایران  و جایگزینی آن با سلطنت پادشاهی 2500ساله در ایران با آن قدمت طولانی، نقش داشت.

برای رسیدن به پاسخ  این سوال ابتدا لازم است فرضیات و نظریاتی که در خصوص وقوع انقلاب اسلامی در ایران مطرح گردیده است را بررسی نمائیم.

فرضيه توطئه

طرفداران اين فرضيه طيفي از سلطنت طلب ها تا مارکسيست ها را در بر مي گيرند. گروه اول ادعا مي کنند که غرب مي خواست بدين وسيله ذخاير ارزي ايران را خالي کند تا خطري براي سيستم پولي جهان نباشد. افرادي از اين گروه مدعي آنند که غرب در صدد کاهش قدرت نظامي ايران بود و برخي ديگر نيز ادعا دارند که چون شاه بعد از کودتاي 28 مرداد به آمريکا نزديک شده بود، انگليس ميخواست از آمريکا انتقام بگیرد. برخی از مارکسیست های ایرانی نیز گفته اند در نتیجه تضاد هاي دروني رژيم شاه در سال هاي آخر عمرش، شرايط انقلاب فراهم آمده بود و کشور مي رفت پذيراي انقلاب مارکسيستي شود، اما امپرياليسم آمريکا به موقع دخالت کرد و مانع ظهور جنبش هاي مارکسيستي شد.

نظريه اقتصاد

پيشينه نظري تاثير روابط توليد بر تحولات اجتماعي، عمدتا به جامعه شناسي مارکسيستي بر مي گردد. به نظر چريک هاي فدايي خلق، انقلاب زماني شروع شده که شهرداري تهران در سال 1356 در صدد خراب کردن خانه هاي خارج از محدوده و بدون مجوز برآمد. از ديدگاه آن ها، اين گونه اعمال، نتيجه و بازتابي از بحران عمومي اردوگاه امپرياليستي بود.

همچنین در چارچوب نظریه اقتصاد عامل انقلاب، عده ای معتقدند روند نوسازی در ایران که از سالها قبل آغاز شده بود، نقطه شروع افزایش انتظارات در ایران است که بعدها با افزایش بهای نفت برمیزان برخورداری عمومی از این روند افزوده می شود. اما در سالهای آخر به ناگاه دلایلی مانند زمستان معتدل در اروپا و در نتیجه کاهش بهای نفت، رکود گریبان جامعه را می گیرد، فاصله غیرقابل تحمل رخ داده، انقلاب می شود.

نظريه مدرنيزاسيون

طبق اين نظريه، برنامه هاي مدرنيزه کردن ايران توسط شاه از دهه چهل به بعد، به دليل شتاب زدگي و نيز عدم سازگاري با فرهنگ جامعه، تعارض هايي در جامعه ايران به همراه داشت و در نهايت موجبات تغيير رژيم را فراهم آورد. اين نظريه که به طور مثال در کتاب ريشه هاي انقلاب نيکي کدي مشاهده مي شود بر دو پيش فرض استوار است، نخست آن که شاه در صدد مدرنيزه کردن ايران بود و دوم آن که بخش هائی از مردم ایران - شامل اقشار سنتی و مذهبي تر - مخالف برنامه هاي مدرنيزاسيون مورد نظر شاه بودند.

نظريه اسلام زدايي

برخي بر اين عقيده اند که تنها عاملي که مي تواند به عنوان علت اصلي پيروزي انقلاب تلقي شود اسلام زدايي محمد رضا شاه بود.بر اين اساس، استبداد شاه و اتخاذ سياست مدرنيزاسيون، معلول اسلام زدايي شاه بوده اند.

نظريه استبداد

اين ديدگاه که در حوزه نظريه توسعه نا متوازن قرار مي گيرد، معتقد است هر چند نمادهاي ترقي و پيشرفت اقتصادي در ايران به چشم  مي خورد، لکن ساختار سياسي قدرت دچار هيچ تغيير و تحول جديدي نشده و تفاوت چنداني با سلطنت مستبدانه ناصرالدين شاه پيدا نکرده بود. از اين رو انقلاب اسلامي حرکتي براي بر هم زدن و زيرورو کردن آن ساختار کهنه و انداختن طرحي نو بود.

بررسی و تفسیر فرضیات ارائه شده در خصوص انقلاب ایران

در خصوص فرضیه اول «توطئه » اولا: رژیم شاهنشاهی در چارچوب جنگ سرد  و نظام دو قطبی حاکم بر فضای آن روز نظام بین الملل که کشورها در دو بلوک غرب یا نظام سرمایه داری به رهبری آمریکا  و بلوک شرق یا نظام کمونیستی به رهبری اتحاد شوروی سابق تقسیم شده بودند، در اردوگاه غرب بود  و در واقع نقش ژاندارمی غرب در منطقه مهم خاورمیانه را ایفا می کرد. بنابراین سقوط نظام شاهنشاهی بیش از همه برای غربی ها زیان آور بود.

ثانیا: بررسی جریان شناسی انقلاب اسلامی در ایران ماقبل انقلاب، از فعالیت سه جریان در ایران حکایت می کند .1- جریان دینی و مذهبی به رهبری امام خمینی (ره) 2-جریان نهضت آزادی  و ملی گرایان 3-جریان مارکسیسم و کمونیسم که پرچمدار آن در ایران حزب توده بود.

آنچه که مسلم است در بین این سه جریان انقلابی در ایران قبل از انقلاب، خط فکری دینی و مذهبی به رهبری امام خمینی (ره) سلسله جنبان مبارزه با رژیم طاغوتی را در دست گرفته بود و توانسته بود موج میلیونی مخالفان رژیم را با خود همراه کند و در این بین جریان کمونیستی که در اواخر عمر رژیم شاهنشاهی در قالب سازمان مجاهدین خلق به فعالیت مسلحانه علیه رژیم نیز روی آورده بود، ازپایگاه اجتماعی قدرتمندی برخوردار نبود که بتواند زمینه بروز انقلاب مارکسیستی و کمونیستی در ایران را فراهم سازد.

در خصوص فرضیه دوم «اقتصاد عامل انقلاب»،بررسی روند مبارزاتی انقلابیون نشان میدهد که انگیزه واهداف قالب انقلابیون، ورای مسائل مادی  و اقتصادی بود و حداقل اینکه مشکلات اقتصادی در فرع اهداف و خواسته های اصلی مبارزین بود.

اگر جریان قالب  و حاکم و مردمی ضد رژیم شاهنشاهی  در آن دوران را ،جریان دینی و مذهبی بدانیم که قطعا نیز به همین گونه است،نیات و خواسته های این جریان قالب ،رنگ و بوی دینی و مذهبی  و درواقع دغدغه حفظ و حراست از اسلام و مکتب قرآن داشت.

اولین صحنه رویاروئی جدی این جریان به رهبری امام(ره)،اعتراض به تصویب لایحه انجمن های ایالتی وولایتی«یکی از لوایح شش گانه انقلاب سفید شاه» بود،تا جائیکه تصویب این لایحه با انتخابات فرمایشی در سال 1341اعلام عزای عمومی مردم ایران توسط امام خمینی (ره)را در پی داشت.

به موجب این لایحه ،واژه اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان حذف شده بود،انتخاب شوندگان نیزبه جای اینکه مراسم تحلیف را با قرآن بجای آورند،از این پس این کاررابا «کتاب آسمانی»انجام می دادند.

در واقع تلاش حکومت شاهنشاهی در جهت سکولاریزه کردن نظام و یا جدائی دین از سیاست بود که عکس العمل شدید امام (ره) و سایر پیروان ایشان را به همراه داشت.

کاپیتولاسیون

از جمله اقدامات مهم دیگری که رژم شاهنشاهی در جهت تامین منافع سردمدار بزرگ خود یعنی ایالات متحده آمریکا در ایران انجام داد،تصویب قانون کاپیتولاسیون در مجلس فرمایشی آن زمان، در سال 1343بود. قانونی که به نظامیان آمریکائی مامور درایران ووابستگانشان مصونیت سیاسی اعطا می کرد و کلیه مستشاران آمریکائی در ارتش ،ازحیطه قانون ایران برکنار می شدند.

تصویب این لایحه نیز عکس العمل شدید امام خمینی (ره)را به عنوان رهبر جریان انقلابی دینی-شیعی و مذهبی به همراه داشت تا جائیکه رژیم را مجبور به تبعید ایشان به عراق نمود.

ایشان در این خصوص اظهارداشتند:«رژیم ایران استقلال کشور را فروخت و در عمل دست نشاندگی خود را به آمریکا اعلام داشت،چنین روزی عزای ملت ایران است وجاداردمردم برسردرمنازل و مغازه های خود پرچم سیاه بیاویزند».

نتیجه گیری

بنابراین در نتیبجه گیری کلی از این بحث میتوان گفت که مقابله با خذف اسلام و درواقع اسلام زدائی و تکیه بر استقلال و حفظ شرف  و آزادگی ملت در برابر بیگانگان مهمترین عامل در جهت نیل به پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود.

حتی دو فرضیه «مدرنیزاسیون و استبداد»که در بالا به عنوان عوامل انقلاب زا در ایران به آنها اشاره شد، اگرچه در انگیزه دهی به انقلابیون بی تاثیر نبودند ،اما آنها نیز خود معلول علت بزرگتری بودند که همانا مخالفت رژیم با اسلام و تلاش برای حذف اسلام از صحنه زندگی سیاسی بود.

حضرت امام خمینی (ره)در این خصوص فرمودند:«حالاچندسال است که تبلیغ کردند،به طوری که خود ما آخوندها هم باورکرده اند(ماراچه به سیاست)معنایش این است که اسلام را کناربگذاریم،اسلام در این حجره های ما،در آنجادفن گردد،دراین کتابهای مادفن گردداگر خود حضرت صاحب سلام الله علیه مقتضی بدانند،خوب خودشان تشریف بیاورند».

در واقع هنر امام در به چالش کشیدن سیاستهای ضددینی شاه  و پیوند دادن دین و سیاست به هم و اتخاذ تصمیمات سیاسی براساس عمل به تکالیف دینی بود.همین خط دهی ایشان به عنوان رهبر انقلاب به مبارزین و انقلابیون بود که آنها را به سمت تحقق یک نظام سیاسی  مردم سالار با محوریت اسلام سوق داد.

لذا در جریان انقلاب اسلامی مشاهده میکنیم که یکی از مهمترین و محوری ترین شعارهای انقلابیون شعار «استقلال،آزادی ،جمهوری اسلامی»بود.

درواقع آنچه که برای مردم مبارز انقلابی ایران اهمیت ویژه داشت ،تحقق اصول اسلامی و مذهبی شیعی  وحاکم شدن آن برتمامی ساختارهای سیاسی ،اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی کشور بود.از دیدگاه آنان وقتی این هدف مهم تحقق یافت،خواسته های اقتصادی  و اجتماعی نیز برگرفته از اصول مترقی اسلام حاصل خواهد شد.

این دیدگاه انقلابیون ایران را می توان در اندیشه های رهبر فقید آنان جستجو کرد،آنجا که در کتاب« ولایت فقیه و جهاد اکبر» خودبا گرفتن ایراد نسبت به نهضت های تک بعدی و جزئی نگر دوران معاصر ایران مانند نهضت ملی شدن نفت ،فرمودند:«مسیرمامسیرنفت نیست،نفت پیش مامطرح نیست،این اشتباه است،مااسلام را می خواهیم،اسلام که آمد نفت هم مال خودمان می شود».

در کلام آخر و برای اثبات مدعای خود به سراغ دوتن ازفیلسوفان و نظریه پردازان فرامدرنیسم غرب می رویم.

میشل فوکو: وی درجریان انقلاب اسلامی به تهران و قم مسافرت کرده و از نزدیک شاهد وقوع انقلاب بوده است.به نظرفوکو درریشه یابی دلیل انقلاب اسلامی ایران،این نکته روشن است که این انقلاب نمی تواند با انگیزه های اقتصادی و مادی صورت گرفته باشد،زیرا جهان شاهد شورش  و قیام همه ملت برعلیه قدرتی بود که مشکلات اقتصادی آن ،به آن اندازه مهم  و بزرگ نبود که درنتیجه آن میلیون ها ایرانی به خیابان ها ریخته و باسینه های عریان به مقابله با مسلسل ها بپردازند.

به نظرفوکوروح انقلاب اسلامی دراین حقیقت یافت می شودکه ایرانی هااز خلال انقلاب خود در جست و جوی ایجاد تحول و تغییر درخویش بودند.هدف اصلی آنها ایجاد یک تحول بنیادین دروجودفردی و اجتماعی،حیات اجتماعی و سیاسی ودرنحوه تفکروشیوه نگرش بود.

از نظر وی، ازدیدمردم حاضردرخیابان ها،حکومت اسلامی حرکتی برای وارد کردن ابعاد معنوی در زندگی سیاسی بود.

بدین ترتیب فوکو انقلاب اسلامی ایران را یک انقلاب فرامدرن خوانده است.

تدااسکاچ: پلوی تفسیرانقلاب را تنها مبتنی برعوامل ساختاری و ازپیش تعیین شده می دانست و نقش انقلابیون در گسترش ایدئولوژی خود و موفقیت آن هارادر این زمینه انکار می کند.وی براین اعتقاد بودکه انقلاب ها ساخته نمی شوند بلکه بوجود می آیند.

اما اسکاچ پل در مقاله ای که در سال1982میلادی تحت عنوان «دولت تحصیلدار و اسلام شیعی در انقلاب ایران»ارائه کرد،با توجه به نقش اراده،آگاهی،رهبرو اندیشه در انقلاب اسلامی،نظریه مذکوررادر تحلیل انقلاب اسلامی نارسا دانست و اذعان کرد:«اگردر دنیا تنها یک انقلاب موجود باشد که آگاهانه ساخته شده است،آن انقلاب،انقلاب ایران است».

گزارش از خسرو هداوند خانی

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار